RE: بابا مسلمونا یکی به داد من برسه کجایید پس ؟؟
ببخشید یادم رفت توضیح بیشتر خواسته بودید :
بله الان با هم رابطه داریم ولی فقط با مسیج من یه چند باری بهش زنگ زدم .ولی دیگه خیال ندارم زنگ بزنم چون حس میکنم غرورم میشکنه بعدشم اصلا اهل قرار بیرون گذاشتنو این حرفا نیستیم چون هم اون سرکارمیره هم من سرکارنرفتم که درسمو ادامه بدم ترسیدم با سرکار رفتنم به هم بیشتر از پیش وابسته بشیم .در مورد هسم که آقا فرزاد گفته کاذبه نمی دونم شاید راست میگه من داغم نمیفهمم در هر صورت همیشه به فکرشم اونم همینو میگه ولی چون دوستا وهمکارای زیادی داشته و داره حدس میزنم ابراز این چیزا از رو عادته نه واقعیت نظر شما چیه ؟
RE: بابا مسلمونا یکی به داد من برسه کجایید پس ؟؟
عزیزم من کاملا حستو درک میکنم پس اصلا با عجله تصمیم نگیر. یه وقت از هول (اون اولین مرد زندگیمه میخوام آخریش باشه و این جور حرفا . . .) نیفتی تو دیگ!!!
اصلا دنبال عشق هم واسه زندگیت نگرد عشق بعد از ازدواج بوجود میاد اما قبل از ازدواج آدمو کور میکنه. من فکر میکنم شما بیشتر وابسته شدید تا عاشق. بهتر منطقی تر تصمیم بگیری به نظر من هدفهای زندگیتو مثل درس خوندنتو ادامه بده حالا حالا ها واسه ازدواج وقت داری.
اما اگه این آقا رو خوب شناختی و فکر میکنی مناسبه بهش بگو که از این جور رابطه ها خوشت نیاد اگه تورو دوست داره یه کم جدی تر فکر کنه و . . . اگه تورو واسه ازدواج بخواد میاد جلو اگه واسه دوستی خوب خودشو میکشه کنار.
اما به نظر من خودتو درگیر این جور چیزا نکن.
RE: بابا مسلمونا یکی به داد من برسه کجایید پس ؟؟
سلام دوست عزيز
برام جالبه كه يه دختر خانم 24 ساله مدعيه كه براي اولين باره كه ميخواد رابطه برقرار كنه ولي از طرف ديگه دم از بي اعتمادي نسبت به مردان ميزنه . اين بي اعتمادي از كجا نشات گرفته ؟ شايد بخواي بگي از تجربيات ساير دوستانتون . با اين تفاسير قضاوتتون خيلي درست نيست از كجا معلوم دوستانتون افراد موفقي نبودند منظورم اصول ارتباط صحيح و درست را با مردان نميدانستند . شما كه خودتان تجربه نكرديد بنابراين بي اعتمايتون ريشه غلطي داره .
اول بهتون پيشنهاد ميكنم اين فكر را كه اولين مرد آخرين مرد زندگيتون هم بايد باشه را كاملا از ذهنتون پاك كنيد .هيچ دليلي وجود نداره كه آدمي تا نسبت به كسي قلبش به تالاپ تلوپ كنه فكر كنه اين مرد روياهاشه .
يك زن و يا مرد موفق كسي است كه بتونه با جنسهاي مخالف خود در حد عرف و اخلاق و آنچه اجتماع و دين ميپذيره مراوده داشته باشه و نه با فقط و فقط يكي . وقتي با افراد مختلف برخورد داشتي اونوقت ميتوني محك بزني و انتخاب كني .اين به معناي دريدگي و هرزه گي نيست يه وقت بد قضاوت نكنيد . باز هم تاكيد ميكنم در حد معقول بايد ارتباط داشت براي كسب شناخت از جنس مخالف .
اما اگر شما خيلي اصرار داريد احساستونو فقط درگير كسي كنيد كه حتما باهاش ازدواج كنيد بنابراين راهي را كه خودم شخصا رفتم بهتون پيشنهاد ميكنم . هروقت كسي در لفافه بهتون پيشنهاد دوستي داد و يا ابراز علاقه كرد خيلي راحت و صريح ازشون بپرسيد از اين پيشنهادشون و يا درخواستشون به دنبال چي هستند يعني هدفشون چيه . اگه گفتند كه قصد انتخاب همسر دارند كه بسيار خوب به طور معقول ( مراقب باش كه خيلي مهار دل را وانگذاري ) با ايشون ارتباط داشته باشيد و به نظر من با توجه به اينكه مادرتون هم در جريان هست همه چيزو مثل يه دوست خوب بهش بگيد . قطعا ميتونه راهنماي خوبي براتون باشه . اين روند هم زمان مشخصي داره تا حدي كه شناخت اوليه بدست اومد ديگه بايد مسير اين ارتباط به سمت يك رابطه خانوادگي كشيده بشه و بالطبع هم سلسله مراتب بعدي براي خواستگاري .
اما اگه به قول يكي از دوستان من و من كردند و يا گفتند فعلا هدفشون دوستي است تا چه پيش آيد . خيلي راحت عذرخواهي كنيد و اين ارتباط را كامل قطع كنيد . تاكيد ميكنم كامل.
اينجوري قطعا از افتادن در مسير يك شكست احتمالي خلاص ميشيد . چون با توجه به نوشته هاتون به نظر نميرسه جزء اون دسته از افراد باشيد كه بتوانيد تحمل شكست در زندگي را داشته باشيد كه متاسفانه در افرادي كه خودشان هم اقرار ميكنند كه مغرور هستند اين شكستها اثرهاي بسيار مخربي به جاي ميگذارد .
در پناه حق باشيد
RE: بابا مسلمونا یکی به داد من برسه کجایید پس ؟؟
پس کجان این دوستای خوبی که آقا فرزاد وگفت؟؟؟
کاش این مردم دانه های دلشان پیدا بود...
RE: بابا مسلمونا یکی به داد من برسه کجایید پس ؟؟
سیما جان از راهنمایی دوستانه و منطقیت ممنونم ولی این که تا حالا با هیچ کس ارتباط نداشتم ادعا نیست . یه حقیقته .
قبول دارم که دو نفر میتونن سالم رابطه داشته باشن .من به هر حال توی این اجتماع گشتم همکلاسی و همکارای مرد زیادی رو داشتم اما این یکی به دلم نشست چی کار کنم !؟شد دیگه .دوباره میگم من فقط به اون به عنوان یه دوست مثه دوستای هم جنس خودم نگاه میکردم .اون با رفتار احساسیش منو به فکر انداخت . بعدشم من مطالعه زیادی در مورد مردا و طرز برخورد با اونا داشتم راحت می تونم با هاشون ارتباط برقرار کنم فقط تا حالا هیچکدوم رو به غیر این مورد نتونستن تو دلم جا باز کنن در ضمن روابط ما طوریه که حتی همدیگرو به اسم کوچیک صدا نمیزنیم چه برسه به مسائل دیگه .عزیزم چطور میتونم باهاش رابطمو حفظ کنم و از طرفی اگه یه موقع این رابطه قطع شد چطور خودمو از غرق شدن نجات بدم؟؟؟تو راست میگه شکست برای یه آدم مغرور که داره ازدوری کسی که دوسش داره میمیره ولی جسارت اینو نداره که بهش بگه میترسه از طرف اون پس زده شه و اونو برای همیشه از دست بده خوشحالم که حداقل تو تا حدودی منو شناختی .حتی بعضی وقتا با اینکه خیلی دلم براش تنگ میشه حاضر نیستم یه پیام براش بفرستم چون دوست ندارم قبل از اینکه اون مستقیم به من ابراز علاقه کنه من پا پیش بزارمو خودمو دلباختش نشون بدم کاش اینطور نبودم . ما هر سه چهار روز یک با به هم پیام میدیم فقط و فقط اینه رابطه ی عاشقانه ما حتما خندتون گرفت آره؟؟؟
RE: بابا مسلمونا یکی به داد من برسه کجایید پس ؟؟
مثله من عزیز یعنی به نظر شما از اول دوست شدن با این آقا کار اشتباهی بوده ؟؟؟و شما معتقدید اگه قصد ازدواج داشتن باید وارد این بازی پر دردسر شد؟؟؟
RE: بابا مسلمونا یکی به داد من برسه کجایید پس ؟؟
دیدگاه خود شما چیه؟ ازدواج برای سن شما خیلی مشکل دار نیست. شما به رشد فکری رسیدید که بتونید انتخاب کنید. دوستی مشکل ساز نیست. دوستی که بدون شناخت به احساسات و روابط جنسی بعد ش کشیده بشه مشکل داره. وگرنه اساس این دوستی برای افزایش شناخته. خیلی کلی صحبت می کنید. رفتارهای اون چه مشخصه ی رو داره که شما رو در مورد ایشون به فکر وادار کرده و از بقیه جدا کرده؟ این اولین سواله.
RE: بابا مسلمونا یکی به داد من برسه کجایید پس ؟؟
سورنای عزیز خوشحالم کردی که انقدر با دقت خوندی زندگی در کنار کسی که دوستش داری حتی با وجود خیلی از نداشته های هر دو طرف شیرینه و میتونه دو نفر آدمو به کمال واقعی برسونه من این احساساتمو فقط اینجا جرائت دارم بیان کنم از اینکه به خدش بگم هم می ترسم هم به دلیل اخلاقیاتم که قبلا گفتم نمی تونم بگم دوست دارم اون اول شروع کنه نه من . شاید بشه گفت به من به احترام میزاره خودشو برام لوس نمیکنه مطالب مشترک مورد علاقه ای با هم داشتیم در ضمن از قیافش هم خوشم اومد بله میدونم سیرت زیبای ظاهر هیچ نیست ولی چیکار کنم خوب قیافه هم مهمه تا یه حدودی باید به دل بشینه که نشسته .صبوره مهربونه خوش برخورده اهل مطالعه است با شخصیته دیگه شوخ طبعه الن فکر کنم همه پسرا از فردا این مدلی رفتار میکنن. من فقط میترسم در مورد همه این چیزایی که گفتم اشتباه کرده باشم و یه روز بگم این نبود اون آدمی که من فکرمیکردم درگیریم بیشتراز این بابته هر سوال دیگه داشتین بپرسین خوشحال میشم کمکم کنید بازم مرسی.
RE: بابا مسلمونا یکی به داد من برسه کجایید پس ؟؟
خانوم اولیت باوری که در ذهن شما باید عوض شه اینه که سیاه و سفید نبینید.
من به عنوان یک مرد نه تنها ناراحت شدم و بهم برخورد که بابت شما افسوس خوردم که راحت گفتید " مردها دروغگو و کلک هستند"این دید که همه پسرها از فردا اینطور رفتار می کنند هم نمادی بر اینه که شما من رو به عنوان یک مرد دروغگو می دونید مگر اینکه ثابت بشه دروغگو نیستم.
مردی که تموم زندگیشو برای زن و بچش گذاشته رو دیدی؟ اونایی که تا آخر عمرشون تو هیچ وقت نمی فهمی که همسرت یه ناهنجاری قلبی داشت که باعث مرگش شد و برای اینکه تو رو ناراحت نکنه بهت نگفته.... بگذریم. روزهای خوشی رو تو این کشور نمی بینم. فقط امیدوارم یک مقدار آمار انصاف بره بالا تا طلاق هم بیاد پایین.
شما یخورده باید دید خاکستری پیدا کنید. اون رو بسیار سفید می بینید و روزی رو من می بینم که با دیدن کوچکترین اشتباه از اون در زندگی مشترک به لکه سیاهی در زندگیتون تبدیل می شه...
من تصور می کنم دختر پاک و شایسته ای برای یک زندگی مشترک هستید. فقط آهسته آهسته خود رو وارد این جریان کنید. حتما باهاش بیشتر باشید" بدون اینکه رابطه رو از سمت و سوی سالم خودش منحرف کنید" و به خودتون و اون اجازه شناخت بدید. اینکه از چهره اون خوشتون میاد هم معیار قابل قبولیه.ولی نه برای یک دختر. یک مقدار دقیق تر شید. شما در آینده چیزهای مهمتری از اون خواهید خواست.ایشون درآمد دارند؟
RE: بابا مسلمونا یکی به داد من برسه کجایید پس ؟؟
ببخشید که ناراحتتون کردم قصدم واقعا این نبود البته متاسفانه این اولین بارم نیست که این طور کسی رو ناراحت میکنم قبلیش هم همین آقایی که الان با هاش دوستم بوده سر همین موضوع هم باهام قهر کرد.من رک و روراست احساسم رو گفتم تا همه بدنن که طرز فکرم چطوره که بهتر بتونن کمکم کنن نه اینکه قصد توهین به کسی رو داشته باشم بازم عذر میخوام خوب خودم هم قبول دارم که بدبینم از اول هم اینو گفتم .پس کسی رو که بیماریشو قبول داره کمک کنید نه توبیخ مچکرم.بله درامد دارند در ضمن خودم هم چند بار از طرف این آقا به همکاری دعوت شدم اما قبول نکردم و بهانه آوردم پسدر آینده خودم هم میتونم درامد داشته باشم .آهان یادم رفت اینو بگم قبلا گفتم که علت دوستیم بیشتر بی این خاطر بود که حداقل به خودم ثابت کنم که درست فکر میکنم یا نه؟از تعریفتون هم خوشحال و ممنونم این برام افتخاره که یه آقا در موردم اینطور فکر کنه .امیدوارم اونم منو اینطور ببینه راستی در مورد اینکه اون دوستای دیگه ای داره نظرتون چیه ؟بونید من شما رو آدم منطقی و روراستی دیدم که از احساساتم نسبت به اون گفتم .درست حدس زدید در آینده حتی اگه ازم خواستگاری کنه صد در صد مطمئن نیستم که جوابم به اون مثبت باشه چون شک ندارم که اون روابط الانش برام سوال برانگیز میشه؟شما چی فکر میکنید.؟