-
سلام. از خدا کمک بخواهید و بدونید که کنترل نگاه و فکر و پرهیز از شوخی و خنده و حرف اضافه بسیار موثره. تا حد امکان با ایشون برخورد نکنید.
مطمئن باشید اگر واقعا و از ته دل تقوا داشته باشید خدا به بهترین وجه بهتون در زندگی کمک میکنه. خدا خیلی با معرفت و با مرامه.
یادتون باشه هرآنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسندی و بالعکس. بسیار کار خوبی کردید که راه حرف و .... اضافه رو گرفتید. کلا اصلا نذارید بهش فکر کنید. در اینجور مواقع هرچقدر به فکرت پر و بال بدی، بدتر و بدتر میشی. مثل یه جور اعتیاد.
در یک کلام تقوا خیلی میتونه بهتون کمک کنه و البته وجدان و اخلاق. ما هر لحظه در پیشگاه خدا هستیم و او ناظر به همه افکار و اعمال ماست.
موفق باشید برادر گرامی.
-
سلام
ایشون احتمالا فقط از حس جذاب بودن واسه یک مرد دیگه احساس زیبایی و جذاب بودن میکنه و از این کار حس خوبی به خودش پیدا میکنه معمولا بعد یه مدت سردی طولانی در رابطه ممکنه آدما فکر کنن که دیگهخواستنی نیستن و با این کارا اون افکار رو از خودشون دور کنن
جز شوخی و خنده بالاتر نرو و اصلا فکر رابطه جنسی باهاش رو نکن الکی فقط مسئولیتش و هزار ادا بازی و مظلوم بازی و ازین بازی هاش نمی ارزه و رابطه بیشتر به ضرر شماست تا اون زن
-
یادمه یکی میگفت بعضیا مثل دیوار خرابی میمونن که فقط میخان یلحظه بهشون تکیه بدی تا روت خراب شن.
همین که خودتون جدی باشید، یا مثلا همین که وقتی میاد تو اتاقتون و درو میبنده بگید لطفا درو باز بزارید یا خودتون درو باز کنید و اینجور مسائل.... خودش حساب کار دستشون میاد.
-
(احتمال ضعیف) احتمال نیاز به محبت خیلی کمه. اگر صرفا نیاز به محبت بود (و ایشون نجابت داشتند) حداقل برای اون لحظه ولو موقت به خودشون می آمدند و با شما برخورد می کردند یا خودشون اتاق رو ترک می کردند. دیگه لمس کردن های مکرر، عشوه گری در همان موقع و روزهای بعد یعنی چی؟
]احتمال قوی) بیشتر به نظر میاد ایشون داره شما رو تشنه تر و قیمت خودشون رو بالا می بره.
تشخصیص این دو نیاز به دانستن جزئیاتی داره. ولی بعضی چیزها رو "شاید" بشه حدس زد.
* مقایسه وضعیت مالی شما و خانواده تان با ایشان
* موقعیت شغلی شما و ایشان
* موقعیت اجتماعی شما و خانواده تان و ایشان
* هر چیز دیگری که احتمال بشه داد ایشون بتونند از شما باج گیری کنند یا به خاطر آن بخواهند با شما باشند.
* شما ازنظر ظاهری وضعیت خاصی دارید؟ ایشون چطور؟ همسر ایشان چطور؟
* مشکل شون با همسرشون چی است؟ چقدر راست یا درست میگه؟
...
* همکاران آقا و خانم متوجه رفتارهای ایشون و شما شده اند؟ کنایه ها و اخطارهائی داده اند؟
.
.
.
درهرحال این رابطه به شدت خطرناکه و اگر همچنان همکار و مجاور هم بمانید بعید می دونم بتونید خودتون رو بیرون بکشید و نلغزید. در واقع احتمال قوی میدم بلغزید.
* ایشون ار هیچ عشوه و حتی تحریک بدنی ابا ندارند
* شما هنوز به ابشون تمایل دارید. همین که میگید شاید احساس نیاز به محبت دارند مطلب رو نشون میده. غیر از این بود توجهی به ایشون نشون نمی دادید و فراموش شون می کردید. اینجا پست هم نمی گذاشتید. شاید بگید "برای رهایی از این درگیری عاطفی" پست گذاشتم. خب به نظر من همین "درگیری عاطفی" اسم دیگه اش "دوست داشتن" و "فکر کردن مدام" به ایشون است.
اگر هیچ عامل دیگه ای رو هم درنظر نگیریم حملات قوی ایشون و دفاع باز (صفر) اگر نگیم اشتیاق پنهان و سرکوب شده شما بالاخره منجر به فاجعه میشه.
مگر اینکه
* ایشون شما رو رها کنه
* شما از ایشون بیزار بشید یا حداقل بهشون سرد بشید
* کلا همدیگر رو نبینید
شما الان مانند حشره ای در دام عنکبوت هستید.
مراقب باشید