خوب من كه در مورد خوب بودنش نظري نميتونم بدم لازم نيست شما تا 4سال ديگه كاري بكنيد اگه واقعا همديگرو دوست داشته باشيد با جور شدن شرايط همه چيز درست ميشه
دوست گلم
موفق باشي
نمایش نسخه قابل چاپ
خوب من كه در مورد خوب بودنش نظري نميتونم بدم لازم نيست شما تا 4سال ديگه كاري بكنيد اگه واقعا همديگرو دوست داشته باشيد با جور شدن شرايط همه چيز درست ميشه
دوست گلم
موفق باشي
مریم جون شما الان دختری منو درک میکنیی
میگم به نطر شما به من میگه با دوستات نرو بیرون ؟؟این اخلاقش خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من نمیرم اصلا ولی دوست نداشتم بهم اینجوری بگه
به نطرتون من چی کنم؟؟؟میگه شک ندارم اصلا بهت ولی خوشم نمیاد کسی بیوفته دنبالت.میگه اگه خوشگل نبودی میزاشتم بری.این منطقی هست؟؟؟
سلام دوستان عزیز / روژان خانم منتظر جوابهای شماست !
نمیخواهید نظری بدید ؟
من ازش خواستم بره پیش یه دکتر روانپزشک و راجب حساس بودن و زود عصبانی شدنش مشورت کنه !
همه خوب میدونیم تو این سن ( حدود 18 سالگی ) اینجور مسائل خارج از ذهن نیست و به راحتی با مشاوره قابل حله / چون خودمون 18 سالگی رو تجربه کردیم !
شما راجب اینکه ایشون چیکار کنه که دوست عزیزش رو از دست نده و بتونن بهم برسن چه پیشنهادی دارین !
چی بگم این حساسیتها اویل هر نامزدی از طرف آقا وجود داره ولی بعد از مدتی که شناختها کامل میشه این حساسیتها هم کمتر میشه البته این درمورد نامزدهاست شما ببین نسبت به گذشت زمان حساسیتش کمتر شده اما در مورد 4 سال صبرت مطمئنی که از خدمتم برگرده هنوز خاطر خواه تو آخه پسرای
ایرانی تازه بعد از این که 2سال سربازیشون تموم میشه عاقل میشن و میفهمند مرد شدن عشق بازی قبلیشونم بچه بازی میدونند البته آقایون ببخشند اینطوری راجع بتون نظر دادم ولی 50درصدتون خداییش همینجوری هستین اگر تو این مدت یه کیس مناسبتر برات پیداشد یا برای اون آقا اونوقت چی پس یشین خوب فکر کن ببین واقعا کیس مناسبی برای هم هستین یا نه
من مینا خانوم حرفتون رو قبول دارم. من در تکمیل سخنان شما عرض می کنم که خانومها از همون ابتدا باهوش عمل می کنند . بهترین گزینه رو نگه می دارند و هیچ وقت کیس نامناسب رو رد نمی کنند. مسما بهترین هست یک مرد تا زمانی که بهتر از اون پیدا نشه. یک فرق کوچیک خانومها با آقایون که در ابتدا واقعا بچه هستند و بعد مرد می شند همینه که خانومها از همون ابتدا سالهای سال زندگیشون رو مدیریت کردند و می دونند دقیقا چی می خوان. امیدوارام خانوما ناراحت نشن . ولی قبول کنند که 50% شون!! اینطورین.
ببین عزیزم شما تنها کاری که می تونی بکنی اینه که رابطه تو در حد معقول همراه با احترام نگه داری و سعی کنی از وابستگیت به اون آقا کم کنی . امیدوارم که با توجه به علاقه ای که به هم دارین و انشالله که انتخاب درستی کردین به هم می رسین ولی به هر حال احتیاط شرط عقله عزیزم . سعی کن یه جوری پیش بری که اگه خدای نکرده بعد چند سال به هم نرسیدین زندگی واست سخت نشه گلم . در مورد اینکه گفتی مامانت می دونه اما نه واسه ازدواج , به نظر من در همین حد خوبه تا شناخت کاملتری از هم پیدا کنید لازم نیست عجولانه در مورد ازدواج تصمیم بگیری.
فقط از نظر من بهتره که رابطه تو کمتر کنی .
سلام دوستان
دوست پسرم معاف شد خیلی اخلاقش بهتر شده کمتر شده حساسیتش .دیگه به بیرون وچیزای بیخودی گیر نمیده
فقط میترسم بهم نرسیم بخدا شبا گریه میکنم میگم اگه مامانم اینا انتخابش نکنن چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
دعا کنین کارش جور بشه عزیزانم
چجوری شد یهو معاف شد وسط خدمتش؟؟؟؟؟
سلام روژان خانم
اگه پست های من رو توی تاپیک های مختلف خونده باشی می فهمی که حرف هام خیلی دلسرد کننده است.اما باز هم می خانم نظرمو به شما بگم.با توجه به نوع نگارش و سنی که داری متوجه شدم که خیلی دختر احساسی ای هستی و اینکه هنوز به بلوغ احساسی و ذهنی برای ازدواج نرسیدی.من مطمئنم هستم که شما اون آقا پسر رو دوست داری اما به یک نکته باید توجه کنی بخش زیادی از دوستی های دختر و پسر به ازدواج ختم نمی شه و از اونهایی هم که به ازدواج می رسن باز بخش زیادیشون به طلاق ختم می شه.نمی خام بدبین باشم ولی تمام کسایی که به این سرنوشت رسیدن یک روزی طرفشون رو به اندازه شما دوست داشتن.اگه یک زمانی این سرنوشت برای شما پیش بیاد و اینکه الان به خاطر این پسر دانشگاه نرفته باشی خسارت عملت خیلی بیشتر نمی شه؟یک موضوع دیگه رو هم می خام بهت بگم و اون اینه که طرز فکرت خیلی بچه گانه است.از نحوه بیان ماجرا و نوع استدلال ها و مشکلی که الان داری یک همچین حسی به من دست داده نمی دونم شاید هم درست نگفته باشم .ببین من بعد از 9 ترمی که دانشگاهمو تموم کردم کاملا برای مشخص بود که با اون ناصر 4 و نیم سال بیش متفاوت شدم و تمام آرمان ها و تفکراتم تغییر کرده بود .بعد دو سه سال کار کردم دیدم که باز هم با زمان فارغ التحصیلی ام متفاوت شدم.وقتی خاطرات قدیم رو مرور می کنم و به کارهایی که انجام دادم می اندیشم یک حسی مثل خجالت یا تمسخر نسبت به کارهام پیدا می کنم.من مطمئن هستم که شما طی چند سال آینده حتما تغییر می کنی .فعلا روند مناسبی که می تونی پیش بگیری اینه که بگی من تا 3 سال دیگه با تو می مونم تا تو سربازیت تموم بشه .کار پیدا کنی و پس انداز داشته باشی من هم ترم های بالای دانشگاهم باشه.تا اون زمان حرفی از ازدواج نمی زنیم تا وقتش که رسید تصمیم می گیریم . اگه تا اون زمان موندین و هنوزم تصمیمتون به ازدواج بود مطمئن هستم بهترین گزینه عمرت رو پیدا کردی و لی اگه به خاطر تغییراتی که در شما دو تا ایجاد می شه یکی از شما شانه خالی کرد باز هم بهترین انتخاب عمرتو کردی که برای هم خوب نیستین.اگه پیشنهادم برات مفید بود روی اسمم کلیک کن و رتبه بده.