سلام آقای باغبان، خیلی ممنونم که کمکم می کنید و در این مورد ذهنیت ام رو باز میکنید.:72:. چون اطلاعاتم صفره صفره در این خصوص. در مورد این که نوشتین ممکنه اطلاعات رو از کسی بدست اورده .. فقط به قول شما میتونه از اجنه بدست اورده باشه وگرنه مطلقا من رو نمیشناسه و خب این رو هم اضافه کنم اون فالگیر بوشهر هست و من تهران.... اما خیلی خیلی شوک شدم چون اطلاعات ریز در مورد اقوام و اتفاقات گذشته ام گفت که محاله تصادفی و شانسی از زبونش بیرون بیاد.. اما به قول شما باید بهش فکر نکنم و خودمو درگیر نکنم .. این جمله رو هم خیلی خندیدم:دی این کار این هست که اون جن در قبال این کار ازش یه کاری می خواد ،،و اگر انجام نده ،،،چشماشو در می یارند :)
:58:
در مورد استاد معنوی و پدر مقدس و قدیس ها مطالعه داشتم و دارم به این فکر میکنم به قول شما هرگز یه استاد معنوی همچنین کاری نمیکنه که بخواد پیشگویی کنه و از این راه کسب درامد... ولی خدایی چه قدر ترسناکه که به خاطر پول با اجنه ارتباط برقرار می کنند:grief:.... توکل به خدا.. در مورد قران خواندن هم چشم ، شروع کردم و انشالله به لطف خدا ادامه میدم.. امیدوارم هر چی خیر هست پیش بیاد.. خیلی احساس خستگی دارم.. الرژی پیدا کردم به اشنایی و معرفی و وقت گذاشتن.. حسابی مضمحل شدم.. نمیدونم چرا با وجود این که سعی کردم با عقل و دریایت برم جلو اما همش به بن بست خوردم...جالبه که هر مورد هم با مورد قبلی ایم کلی فرق داشتن.. انگار من با تیپ های شخصیتی متفاوتی اشنا شدم و هیچ کدوم هم به نتیجه نرسید.. ولی خداروشکر میکنم حال عمومی ایم خوبه و احساس میکنم محکمتر شدم و همون طور که شما هم گفتی سعی کنم مهارت های ارتباطی ایم رو بهتر کنم و در مورد معیارهام هم منسجمتر باشم.. مساله شناخت طرف خیلی برام پیچیده و غیر قابل پیش بینی میشد و این که به نظرم هیچ کدوم نرمال نبودن حالا یا واقعا اونا مشکل داشتن و یا من کم مهارت بودم و درست مدیریت نکردم هر چی فکر میکنم اوضاع از کنترلم خارج میشد برای هر کی به یه شکل... متشکرم اقای باغبان از پست مفیدتون :72:
