با سلام. :72:
بنده بر خلاف بسیاری از دوستان تاکیدی بر این سوال که ""از کجا آمده ام"" ندارم.
انسان روزی آمده و روزی خواهد رفت...در این هیچ شکی نیست!!!
به قول ""فروید""(روان شناس بزرگ) نخستین انسان....انسان هایی بودند که لذت آنی را بر همه چیز ترجیح می دادند. آنان از هر ماده ای و موجودی که اطرافشان قرار داشت برای ارضا نیاز....چه نیاز جسمی( مانند گرسنگی) و چه نیاز جنسی استفاده می نمودند.
انسان در طول سالیان نوسانات بسیاری را پشت سر گذاشته و به این مرحله (مرحله ای که تو و من را ""انسان"" می نامند) رسیده است.
با این حال "انسان" هنوز هم رو به تغییر است و نوسانات بسیاری را تجربه خواهد و چه کسی می داند در قرن های بعدی ""انسان"" را چگونه می شناسد و به چه موجودی "انسان" خواهند گفت؟!
اصولا سوال این چنینی (من از کجا آمده ام) شاید مدتی ذهن ما را مشغول سازند و بر حسب تلقین و نوگرایی شاید تغییراتی یا انرژی خاصی بر ما روا دارند اما نتیجه ای در پی نخواهند داشت.
ما در زمان ""حال"" زندگی می کنیم.هیچ تفاوتی نمی کند فردی بداند از کجا آمده و به کجا می رود>.
زیرا همه این اصل را پذیرفته اند که انسان روزی آمده و روزی خواهد رفت...بنابراین اندیشه و تمرکز باید بر زمان ""حال"" و ""چگونگی"" سازش با این زمان است.
هر انسان درون خویشتن نیروی دارد که بنا بر باور آن را ""خدا"" می نامیم. هر انسان با نیروی درونی خویشتن زنده است...این نیرویست که هر ملت آن را با یک اصل و تنها با نام تلفظی متفاوت می شناسد.. ایرانی می گوید:: ""خدا""...عرب می گوید:: ""الله".. امریکایی می گوید:""او مای قاد"
.هرچه اعتقاد و امید فردی بر این نیرو بیشتر باشد انگیزه و امید زندگیش بیشتر است و هرچه این اعتقاد ضعیف تر باشد انگیزه و تلاش برای پیشرفت پایین تر است.
بر حسب همین اعتقاد دیگر ما نیازی نداریم وقت و انرژی خود صرف پاسخگویی به سوال از "کجا آمده ام" نمایم.
..................................
این مطالب نظر شخصی بنده بود و هیچ قطعیت خاصی ندارد.