-
نمیدونم کی میتونه این حال روز منو درک کنه ک چنین مشکلی پیش آمده باشه.با کسی ک هروز صبح در تماس باشی در هفته حداقل 3روز بیرون باشی ی تقریح باشی.کسی ک هروز از حال روز با خبر باشی حتی از خواهر برادرت بیشتر بفکرش باشی.دقیقا مثل صاحبان پلاسکو داغون شدم کسی ک شیش سال همه زحمات جوانی اش را پای مغازه ای گذاشته باشه.هرچند پیشتهادات بهتری از لحاظ مغازه جاهای دیگه داده باشند رد کرده باشی و فقط ب فکر همین مغازه باشی صبح بیدار بشی بفهمی ک ز8مات چندین چندسالت ب خاک تبدیل شده؟کی پشتت هستش کی مبتونه بهت کمک کنه کی چطوری میشه برگشت ب گذشته دوباره شروع کرد ار نوع ساخت یا چنین مغازه ای پیدا کرد؟دقیقا شدم مثل ورشکسته های ک دار ندارشو از دست داده نابود شده.شده مثل ی جوان آس پاس ولی عمری ک گذاشته دیگه رفته اون دل دماغ گذشته هم واسش نمانده ک دوباره شروع کنه،ب هیچ کس توی فضای غیر مجازی نمیتونم حرف دلم برنم چون ب همه میگفتم ولم نمیکنه تنهام نمیزاره تا آخر عمر باهم هستیم شب ها آهنگ میزاشتم فکر میکردم توی تالار داریم باهم میرقصیم یا لسم بچه انتخاب میکردم ک مثل امسال ک همه کارهام تموم شد برم جلو کار تموم کنم.با اینکه من دارم سیع مبکنم تموم کنم از بین ببرم اون پسری ک باهاش هستش زنگ زده ک من باهاش این مدت 1/5سکس زیاد داشتم شاید هروز.با پس اندازی ک از تو بدست آورده خونه مجردی گرفتم اسباب اثاثیه واسش خریده با پول خودش خریده .خودم نیدونم این حرف های ک داره میزنه چرت هستش ب پسره باد داده ک من فقط عذاب بکشم.چون ی سوال ازش پرسیدم گفتم ی نشانه از بدنش بده ک دیدم جوابی نداره واسم.روز بعد هم ب پسره زنگ زدم خاموش کرده بود.ی جورای احساس میکنم سیع داره منو نابود کنه از بین ببره نمیدونم چرا.لابد میخواد محبت هایم جبران کنه؟یا هرچیز دیگه...وافعا واسم این موضوع دیووونه کننده شده.این چند شب فقط کابوس دارم می بینم هرشب خوابش می بینم بعدش هم از خواب بیدار میشم تصف شب یاد کارهاش رفتار می افتم...
-
سلام آقا امیر عزیز
میدونی اشتباهت چیه؟ اینکه هنوزم این شماره واست داره خاطره سازی میکنه، گذشته رو برات hd میکشه جلو چشمت. فکر نمیکنم پول نداشته باشی سیمکارت بخری، اما مطمئنم اراده نداری. چه لزومی داره با یه پسر و یه دختر که فساد اخلاقیشون خیلی تو چشمه بیای صحبت کنی یا پیامک بزنی؟ چه اهمیتی داره پسره چکار کرده و دختره چی بهش میگه؟
من خودم دخترم ولی باور کن اگه گوشیت دست من بود به همونی که گفت با فلانی رابطه دارم یا خود دختره ... میگفتم این دختر هرزه به درد من نمیخورد همون بهتر که رفت ... من یه دختر زیبا و پاک میخواستم یه آدم خوب، این لیاقت نداره همون بهتر که پسرا دست به دستش کنن! پولیم که براش خرج کردم ناراحت نیستم فدای سرم بالاخره آدم باید تو سال صدقشو بده ...
مثل یه مرد قبول کن اشتباه کردی، مسیرت اشتباه بوده... این رنجم به جای سرزنش بپذیر. حالا که اینجوری شده، فدای سرت ! لازم بود این اتفاق بیافته آدم خودش باید یکسری تجربه ها رو شخصی بدست بیاره، هر تجربه ای هم یه بهایی داره باید بها رو بدی تا بدست بیاری. فکر کردی زندگی همین الانه که داری باهاش پیش میری ؟ نه اینجوری نیست هنوز اول مسیری کلی راه داری تا میانسالی و پیری ... . حیف نیست خودت رو داری نابود میکنی... مادرت ، پدرت کلی تو دلشون برای تو آرزو دارن شاید هیچ وقت تو روت نگن، ولی شک نکن.. خدا از دلشون باخبر باشه..، خودت کلی فکر و نقشه و آرزو داری... آدم قحطی که نیست آدمای خوبم کم نیستن باور کن اگر بگردی آدم خوبم پیدا میکنی..، معیارت رو از خوشگلی و تیپ و چیزای ظاهری به اخلاق و ایمان تغییر بده ، به پاکی تغییر بده... شک نکن دخترایی هستن هم زیبان و هم با خانواده و هم با شخصیت ، درست مثل خودت. قسمت تو رو خدا گذاشته یه گوشه ای پاشو یا علی بگو برو دنبالش و پیداش کن. برای پولات برنامه بگذار که درست خرجشون کنی... نه انقدر خرج کن که شبیه دستگاه خود پرداز باشی ، نه انقدر خسیس باش که یه قرون از دستت در نیاد. مدیریت کن هم رابطتت رو و هم پولت رو. شک نکن دو سال دیگه به امروزت میخندی...