نمایش نسخه قابل چاپ
من هم چند جا جواب منفی شنیدم. الان بیشتر از اینکه به بلوغ رسیده باشم حس تحقیر دارم و همش میپرسم چرا؟ چرا حتی به جلسه دوم هم نکشیده. چرا حتی فکری روش نشده. چرا............. من به بلوغ نرسیدم به جایی رسیدم که قبول کردم نمیشه و.پاهام توان جلو رفتن نداره دیگه. آدم ضعیفی نیستم اما به شدت از تحقیر شدن میترسم. اینکه که شما چند جا برای ازدواج اقدام کنی و همون جلسه اول جواب منفی بشنوی یعنی تحقیر. امیدوارم با کمک خدا از این سد رد بشمنقل قول:
نوشته اصلی توسط saeeded
درود
وقتتون بخیر ، از حسن نظرات شما دوستان گرامی سپاسگذارم.
یک توضیح کوتاه درباره خودم بدم، بنده 29 سال سن دارم تحصیلاتم : فوق لیسانس مهندسی کامپیوتر هستش ، شغلم در حال حاضر در دانشگاه (حق التدریسی) و دبیرستان (به صورت بسته حمایتی) و خصوصی فعال هستم و کسب درامد می کنم و در کنارش به عنوان پسر بزرگ خانواده به پدرم کمک می کنم چون واقعا تنهاست و نیاز به کمک داره ایشون بازنشسته و الانم مشغول به کشاورزی هستند .
خانواده ما شاید از نظر مالی گویی هم سطح نباشیم و خیلییم اختلاف ندارم اگر اونا 80 باشند ما 75 باشیم مثلا درجه بندی کردم ، به تازگی متوجه شدم یک خواستگار از نظر مالی قدرتمند تر از بنده دارند شایدم دلشون و فکرشون با ایشون هستش.
بنده تا حالا خواستگاری نرفته بودم و اگاهی و تجربه خاصی نداشتم و اینکه من این ادم های ساده هر موردی از زندگیم بوده راست و حسینی گفتم . شاید نباید جلسه اول از مسائل مالی صحبت می کردم نمی دونم شاید کار درستی کردم حرف راست زدم.
دوست عزیز سلام...
سریع میرم سر اصل مطلب چون این اتفاق برای منم افتاد روزگارانی نه چندان دور
مهم ترین دلیل سر خوردگی شما این بوده شما خواستگاری خانمی رفتید که کلی خواستگار داشته حتما و رفتن شما براش خیلی عادی بوده مثل همه ی خواستگاری های دیگه و ظاهرا شما شرایط برجسته و خاصی هم نداشتید(جدا از مسائل اخلاقی که گفتید و خب به چشم نمیاد و نیاز به چشم دل داره که دید! ) ولی شما اولین بار دوباره تاکیید می کنم اولین بار خواستگاری یک دختر خانم رفتید و تک تک رفتارهای اونا براتون تو ذهنتون ثبت شده !!! و البته خواهد موند...
ولی اون خانم احتمالا خیلی چیزا حتی یادشون نیست بس عادی شده براشون خواستگار ... کوچکترین رفتارهایی که از نظر اونا مهم نبوده و پیش افتاده باعث رنجش شما شده ...
در نهایت بگن خانم یار مهربان گفتنی ها رو گفتند پس زیاده گویی نمی کنم... درسته این دختر خانم ها که در رفاه بزرگ شدن و.. از حق نگذریم بیش تر به چشم میان از هر جهت برای پسر ها ... ولی واقعا دختر خانم های خیلی خوبی هستند که به دلیل یکسری نداری های کوچیک مثل بعضی دختر خانم ها دیده نشدن... کافیه اونا رو پیدا کنید... اونایی که براشون بهترین میشید...
یکم هم راجب شناخت خانم و... ها تحقیق کنید خوبه...
سلام
دوستان خیلی خوب راهنماییتون کردن . بنظر منم دخترهایی که تو رفاه بزرگ شدن بیشتر به چشم میان بقول آقای فدایی یار ، و اینکه اتفاقا همین دخترها شرایط سختی واسه خواستگارهاشون میذارن ، و چون تعدادشون زیاد ترسی هم از جواب منفی دادن ندارند ! بنابراین شما بهتر دنبال دختری باشید که هم سطح شما هست از هر لحاظ ! بهتون هم برنخوره ، اتفاقا بچشم تجربه بهش نگاه کنید .
موفق باشید
سلام
1- این که شما محجوب و خوش اخلاق و خوش رفتار هستید نکته ی بسیار خوبی هست، اما شاید برای خیلی ها کافی نباشه.
اگر من می خوام یک لباس از جنس خوب بخرم، معنیش این نیست که دیگه رنگ و مدل و طرحش برام مهم نیست!
چرا فکر می کنید اخلاق خوب شما باید کافی باشه برای همه چیز؟
حتی در اسلام هم گفته شده مرد باید زندگی ای در شان و حدود زندگی که دختر توی خونه ی پدرش داشته براش تهیه کنه.
پس خیلی چیز عجیبی نیست.
ضمن این که خود شما هم با ازدواج با دختری از طبقه اقتصادی بالاتر، به مشکل برمی خورید.
بهتره حتی قبل خواستگاری رفتن به این موضوع فکر کنید که می خواهید در چنین شرایطی قرار بگیرید و تحمل مشکلاتی که تفاوت اقتصادی براتون پیش خواهد آورد دارید؟ از نحوه ی برگزاری مراسم بگیر تا مخارج عادی زندگیتون بعد ازدواج تا اختلافاتی که زندگی شما با زندگی باجناف و برادرخانومتون خواهد داشت تا تفاوتهایی که در امکانات برای بچه هاتون و مقایسه زندگیشون با بچه های خاله و دایی دارند و ....... این رشته سر دراز دارد برادر من !
2- قبل از خواستگاری رفتن می تونید شرایط شغلی خودتون را به اطلاع دختر خانم و خانواده اش برسونید تا با اطلاعات بیشتری تصمیم برای پذیرش خواستگار بگیرن و شما هم اذیت نشید.
3- ممکنه اطلاعات من از بارار کار و شرایط کار کافی یا درست نباشه. اما با چیزی که شما گفتید به نظر من شرایط کاری و اقتصادی شما طوری نیست که با اطمینان بشه روش حساب کرد. حق التدریس دانشگاه که تقریبا یه کار روزمزد هست و امروز شاید باشه و فردا نباشه و درآمد قابل توجهی هم نداره و امیدی با هیات علمی شدن هم تقریبا نداره.
دبیرستان هم که باز استخدام نیستید و کار موقتی محسوب می شه که درآمد چندانی هم نداره.
4- فوق لیسانس مهندسی کامپیوتر که دبیرستان تدریس می کنه ( با عرض پوزش از جسارتم) یعنی تو تخصص و رشته ی خودش خیلی توانمند نیست!
من از فوق لیسانس کامپیوتر انتظار کار بهتر و درآمد بیشتری توی ذهنم دارم. شاید به دختر مورد نظر شما گفتند خواستگار فوق لیسانس مهندسی کامپیوتره، ایشونم موافقت کرده برای خواستگاری. وقتی شما گفتید دبیرستان موقتی درس می دم ...... یهو به همون عکس العملی رسیده که شما در همون لحظه هم حسش کردید. اینقدر تفاوت هست بین انتظاری که از تحصیلات شما می ره و شرایط کاری که دارید.
درود بر شما خواهر گرامی.
سپاسگذارم از این که وقت گذاشتید توضیحات بنده مطالعه فرمودید و همچنین سایر عزیزان دیگر.
ببینید بنده در کنار این دبیر هستم در دبیرستان ، دانشگاه هم تدریس می کنم (حق التدریسی) اگر بخوام فرایند تحصیل جدا کنم ، بنده نیز در زمینه و راستای مدرک تحصیلی مشغول به کار هستم کارهای مربوط به کامپیوتر و شبکه نیز انجام میدهد به شرکت ها و کارخانه ها نیز برای نصب و راه اندازی تجهیزات شبکه نیز فعالیت میکنم این هم یک شغل دیگر در کنار دو کار تدریس . بنده اگر شغل دبیری انتخاب کردم یک نگاهی به اینده دارم که بتونم در اموزش و پرورش به عنوان یکی از کارکنان این وزارت خونه مشغول ب کار بشم . شغل ازاد در بازه زمانی که کشورمون نزدیک به فروپاشی اقتصادی هستش اصلا صرف نداره و بدتر ضرر هستش.
بگذارید برای شما مثالی بزنم ، بنده همین چند وقت پیش برای شرکتی تجهیزاتی خریداری کردم برای نصب و راه اندازی شبکه و نرم افزارهای حساب داریشون و غیره ، در اخر کار با بنده به صورت غیر نقدی و با چک اقدام به تسویه حساب کردند اینم از شغل ازاد یکی نه چندتا از این موارد برای بنده پیش اومده . خوب بنده چقدر باید صبر کنم تا پول نقد دستم بیاد کار نکنم میدن به خائن دیگه ای که با مبلغ کمتر و کار بی کیفیت تحویل میده مشتریامون از دست میرن.
ببینید اختلاف مالی این خانواده اختلاف کیلومتری نیستش چند متری هستش نمی دونم والله در حالی فکر می کنم این خانواده چون شغل پدر رئیس بانک هستش توقعات دختر و خانواده اش بالا هستش . بنده در کنار خودم اطرافیانی دیدم که پسره از دختر خانم از نظر مالی و تحصیلات کمتر هستش ولی ازدواج کردند پدر دختر خانم کمکشون کرده منم نمی گم این اتفاق برای بنده بی افته و منم دوست دارم ولی برعکس اتفاقا خیلی متنفرم که پدر زنم بخواد کمکم کنه . یا داماد سر خونه بشم .
خدا می دونه من برای این قدم گذاشتم گفتم چون چندین سال من و خانواده بنده میشناسن و نون نمک هم خوردیم و خصوصیات اخلاقی بنده دیدن به امید خدا برم جلو دیدم که نه ادم ها صحبت هاشون با رفتارشون کاملا متفاوت هستش.
گاهی اوقات، صحبت و رفتار یکیه...چیزی که ما برداشت میکنیم متفاوته چون چیزیو میبینیم که دلمون میخواد.نقل قول:
نوشته اصلی توسط 2JZ-Engine
درمورد شغلتون، خودتون صلاح میدونید ولی از نظر من، مهارت و مدرکتون رو دست کم گرفتید... اتفاقا در چنین شرایط اقتصادی ای، بهترین عمل ممکن کار آفرینی یا ایجاد شغل مستقل در بازار بیرونه(همیشه هم سرمایه نیاز نداره..ریسک و حرکت میخواد).. با توجه به تخصص شما، این مورد بیشتر میتونه براتون فرصت فراهم کنه.
از عرایضم ناراحت نشید، اما تنها ملاک قرار دادن شرایط فعلی زندگی رییس بانک و خودتون درست نیست.
سطح توقع شما نسبت به آینده ای که میسازید و واضح تر بودن مسیر رسیدن به این آینده مهمه! که ظاهرا برای خانم متفاوت بوده...
سلام خدمت شما
برادر محترم، هر شغلی که دارین و در هر زمینه ای که فعالین این دلیل خوبی برای اقناع طرف مقابلتون نیست!
الان برخی خانواده ها هستن که به مقام یا میزان دارایی اهمیت میدن مثلا دوماد دکترا داره و در فلان جا مدیریت میکنه و درآمدش عالیه /یا دوماد داراییش فلان مدل ماشین و فلان مغازه، اجاره خونه در بهترین نقاط شهر و بریز و بپاش هست.
من فکر میکنم شما در محساباتتون دچار اشتباه شدین؛
یه آقایی بودن ایشون دکتر بود، دخترشون بیست و دو ساله بود... با وجود اینکه مخالف ازدواج دخترش در سن پایین بود اما بمحض اینکه گفتن یک پسر اومده که پزشکی میخونه و پدر و مادرش استاد دانشگاهن بسرعت ظرف بیست روز دخترشو به عقد اون آقا در آورد، اونها هم یک واحد آپارتمان از بالای شهر به پسرشون و یک اتوموبیل بجای هدیه عقد به دختر آقای دکتر دادن... آقای دکتر خیلی هم ثروتمند نبود اما اسیر پول و مقام شد و اونام اسیر بابای دکتر این.
برادر عزیز عذر میخوام با صراحت صحبت میکنم اما؛
دختری که فرضاً پدرش رئیس بانکه دوست داره پدر شوهرش استاد دانشگاه، مهندس و ... باشه.
وقتی خودش نزدیک فوق لیسانسه به مردی شوهر میکنه که دکترا داره.
وقتی این دو مسئله هست انتظار جایگاه و پول خیلی بالا میره، اینطور نیست؟
من بار دیگر عرض میکنم، شما میگین چند ساله میشناسنتون پس مدت زیادی وقت داشتن دربارتون حتی بیست دقیقه فکر کنن... وقتی رد شدین یعنی در لیستشون قرار ندارین.
پسری که چنین خصوصیاتی داره چرا یک دختر بی پدر رو خوشحال نمیکنه؟ آره بگردین یک دختری پیدا کنین که پدر نداره، یا مادر نداره، یا دیپلمه، یا معمولیه...، باور کنین شما مردش هستین که یا ملکش میکنین یا .... .
شما دوماد خونواده ای بشین که از روز اول عزت مندانه ورود پیدا میکنه و اینو بدونین اگر هنرمندین پس زندگی رو بسازین که در اون قرار کسی رو خوشبخت کنین نه اینکه فقط توقعات رو برآورده کنین و خودتونو فراموش کنین ، آخرشم طرفتون بگه وظیفته، چه غلطی کردم زن تو شدم!... به جایی برسین که دلتونو فراموش کنین.
سواد ، پول و مقام در برابر شخصیت و انسانیت، در برابر اخلاق و اعتقاد.. متاعی بی ارزش هست.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yarmehrban
درود بر شما عذر خواهی میکنم از دوستان اگر لحن بنده تند بوده باعث رنجش شما عزیزان شده بنده نیتی نداشتم فقط خواستم از واقعیت زندگیم اگاهی داشته باشین.
خانم / آقا : یار مهربان کاملا با حرف شما موافق هستم و می پذیرم درسته این خانواده با این که چند سال بنده به خوبی میشناسند به این نتیجه رسیدم که اولیت این خانواده شرایط اقتصادی هستش ، تو خط 10 پستتون کاملا به این موضوع اشاره کردید اگر واقعا خواستار و واقف بودند 20 دقیقه فکر می کردند که به این نتیجه منتج شد.
ببخشید مگه ایشون چه خصوصیتی داره که گفتید پسری که همچین خصوصیتی داره دنبال فلان دختر باشه و.... من به شخصه هیچ وقت نمیگم دختری که به قول شما پدر نداره یا چهرش معمولیه کیس مناسبی برای ازدواج نیست اما همین دختر چون کسی سمتش نرفته به شما جواب مثبت میده. به قول این دوستمون عزت و احترامت هم میکنه. این یعنی هیچ کس تو رو برای خودت نمیخاد. اولی چون میبینه پولدار نیستی یا ظاهرت خوب نیست بهت جواب منفی میده. دومی هم چون کسی جز شما گیرش نیومده بهت جواب مثبت میده. شاید هر کس جز شما باشه جواب مثبت میگیره. این وسط اون صداقت و درستکاری و چشم پاکی و...گم میشه. این گم شدن این چیزها آدمو اذیت میکنه. دوست عزیز الان از حرف تا عمل فرق زیاده. من یک پیشنهاد میکنم بهت. اگر موقعیت دیگه ازدواج پیش آومد اول مطمنن شو دختر شما رو به وضع موجود میخاد یا نه بعد رسمیش کن تا سر خورده هم نشی.نقل قول:
پسری که چنین خصوصیاتی داره چرا یک دختر بی پدر رو خوشحال نمیکنه؟ آره بگردین یک دختری پیدا کنین که پدر نداره، یا مادر نداره، یا دیپلمه، یا معمولیه...، باور کنین شما مردش هستین که یا ملکش میکنین یا ...