نوشته اصلی توسط
barsam
اره ميشستم خستگيش در بره ،اتفاقا مشاوره حضوري هم كه رفتم گفت شوهرت بچس ،عسل جون ممنونم از پيشنهاداتت و دلگرميت واقعا حرفات به دلم نشست اميدوارم ازين به بعد زندكي شادي در كنار همسرت داشته باشي،اقاي مازيار من ميدونم كه اشتباه داشتم و با مشاوره رفتن و همت خودم سعي دارم تكرار نشه و ريشه اي حل بشه،مشاور بهم گفت اگه تغيير نكني ٥ رابطه ايندتم بهمين شكل خواهد بود ،شوهر من خيلي تند به همه چيز واكنش نشون ميده اصلا ارامش نداره سريع از كوره در ميرهو عصبي ميشه،من هميشه سعي كردم با شيطنت و شوخ طبعي جو خونرو شاد نگه دارم ،واقعيتش نميدونم همسرم چي دوست داره خيلي گيج كنندس،دوس داشتم باهام حرف ميزد و اونچه كه تو ذهنشرو بهم ميگفت،الان سه روز كاملهازش بيخبرم و تماسي نداشتيم امشب به برادرم پيام داد و عكس ببچرو خواست،ميخوام يه مدت بيخبر باشه ازم ولي از طرفي هم نگران سرد شدن بيشتر رابطه هستم،چون واقعا هيچ عشقي ديگه تو حرفاش نيس