نوشته اصلی توسط
mahasty
سلام.
سعی کنید اعتماد به نفس و شجاعتت رو به طور کلی بالا ببری... منظورم به طور کلی هست.
مثلا کسی که میتونه از یه صخره سنگی بالا بره، اعتماد به نفسش توی نامه نوشتن هم بیشتر میشه. کسی که بانجی جامپینگ میکنه؛ ریسک پذیری بالاتری توی بورس داره و... پس همه تمرکزتون رو برای از بین بردن ترسها، نزارید روی موقعیتی که قراره حرف بزنید.
توی رانندگی، توی آرایش کردن، توی لباس پوشیدن و... کم کم شروع کنید به امتحان چیزهای جدید و ریسکهای کوچیک. میبینید که نتیجه به ندرت به اون بدیه که ما خودمون رو براش آماده میکنیم.
شما نیازی ندارید تمام افکارتون رو تحلیل کنید. گاهی میشه فقط به احساسات اطمینان کرد. به هر حال شما با همین افکار تا الان تونستید زندگیتون رو پیش ببرید پس زیاد هم غلط نبودن!
از طرفی بهتره اینقدر درگیر گذشته و رفتار خودتون و دیگران نباشید. در لحظه برای امور روزمره تصمیم بگیرید و نتایج تصمیمات رو در همون لحظه رها کنید. میتونید قبلش فکر کنید و تصمیم بگیرید که چی بگید و چطور بشه اما بعدش دیگه کاریه که شده. اگه تصمیم درستی بوده میشه یه تجربه خوب و اگر غلط بوده میشه یه اشتباه که هرکسی ممکنه مرتکب بشه.
یه کار خوب دیگه برای بالا بردن اعتماد به نفس، اینه که درباره آدمهای موفق فیلم ببینید و کتاب بخونید. ببینید توی موقعیتهای مختلف چه تصمیماتی میگیرن. چطور رفتار میکنن. با ترسهاشون چطور کنار میان. متاسفانه سیستم جامعه ما به شدت سرکوبگر و ضد تفکره. ترس و ناامنی هم به دلایلی که خودتون بهتر میدونید جز لاینفک زندگی عادی ماست. پس بهتره الگویی در خارج از این محیط برای خودتون پیدا کنید.
در مورد حرفهای مادرتون خیلی راحت میتونید گوش ندید. به نظر من 50 درصد مواقع فقط باید وانمود کنیم که داریم گوش میدیم و ظاهرا حرفهای مادرتون برای شما جز این دسته است. بزارید فکرتون راحت باشه و به خودتون اعتماد کنید. چون شما حداقل یه پله از بقیه بالاترید و اون پلهایه که روش نوشته من میدونم چمه.