-
سلام
اول یه عذرخواهی بکنم پست قبلی من بیشتر از اینکه جنبه مشاوره داشته باشه جنبه سرزنش داشت. ببخشید:203:
دوم : من رفتم یه نگاهی به تاپیک های قبلی تون انداختم. چیزی که پی بردم اینه که شما کلا خودتون حس میکنید خیلی خوش شانس بودین که با همسرتون ازدواج کردین. قبلا مدام نگران این بودین که همسرتون از همه لحاظ از شما سر هست و خب مسلما این طرز فکر روی روابط شما با افراد اثر میگذاره. انگار مدام استرس این رو دارید که همه بفهمن همسرتون سر هست و از این به عنوان آتو برای آزار شما استفاده کنه. برداشتم درسته؟
-
متاسفانه من تو دوران دانشگاه تو گروه رباتیک دانشگاهمون که همه به جز من پسر بودن و رابطه های معمولی و رسمی هم با هم داشتیم عضو بودم...همسرم من هم با یکی از این اعضا دوست بود و راجع به من حرف زیاد شنیده بود...
نمیدونم واقعا اون پسرها پشت سر من چی میگفتن که من بلافاصله بعد از نامزدیمون مجبور شدم گوشیمو عوض کنم و...
بعدشم که مادرش اینا زدن زیر قولایی که به پدر من داده بودن و نامزدیمون به هم خورد
ما بخاطر سختی که کشیدیم هردو ترس از دست دادن همدیگه رو حتی همین الانشم داریم...
اما درمورد سوالت:
از لحاظ قیافه من سرترم....و سطح تحصیلات خانواده...
من درمورد وضع مالیشون واقعا نمیدونستم اینقدر تفاوت فاحشه...متاسفانه اول با دلم تصمیم گرفتم و پاش موندم
درمورد تحصیلاتم ایشون دانشجوی دکتران من لیسانس...
اما خب چه اشکال داره بذار ویژگیهای بدشم بگم تا برام بولد بشه
:1تا الان چندتا دروغ خیلی بد بهم گفته و هیچ تضمینی نداره از این به بعدم نگه...
2به نظرم جنم نداره و با وجود ورشکسستگیش اگه کمک مالی پدرش نبود نمیتونست دوباره رو پاش وایسه....
3یسری قوانین تعریف شده برای خودش داره که فکر میکنه همینه و جز این نیست
4خیلی زود ناامید میشه و با کوچکترین شکستی احساس بیهوده بودن میکنه
-
من با صبا موافقم.
به نظرم شما اون اعتماد به نفس لازم رو نداری و خودت هم در درونت همسرت رو خیلی سرتر از خودت میدونی.
در هر صورت مشکل از بیرون نیست چون معمولا هر عروس ایرانی مخصوصا اوایل وقتی وارد جمع فامیلی همسرش میشه از این دلخوریهای لفظی اتفاق میفته.
-
مهرآیین جان عرض کردم از نظر ظاهر من خیلی بهترم...نرمالشم اینه که تو بقیه موارد آقا پسر یه قدم از دخترخانم جلوتر باشه...
این جمله که من میگم ایشون از من سرترند باور کن فقط از لحاظ اخلاق و رفتاری منظورمه (من نمیدونستم اینقدر تفاوت مالی داریم خودشون هم اینو میدونن اصلا هم دوس نداشتم اینطوری باشه و تو جواب مثبت دادنم این مورد هیچ دخالتی نداشته)و اینکه خانواده نرمالتری داره...یعنی پدر مادر من ماهی چند روز با هم دعوا نداشته باشن
زندگیشون نمیگذره.. اما برای همسرم جالبه دوتا آدم بعد از سی سال زندگی چطور هنوزم با هم مشکل و دعوا دارند؟!!!...( پدر مادر من جلو ایشون دعوا نمیکنن اما وقتی تماس میگیره و دلیل ناراحتی یا گریه کردنمو میپرسه سربسته بهش میگم که اوضاع خونمون آروم نیست)...
تو خانواده ایشون اصلا چیزی به اسم دعوا وجود نداره و همه مشکلاتو خیلی مسالمت آمیز حل میکنند...شوهر من هیچوقت صداشو رو من بلند نکرده...هیچوقت تندی نکرده...درحالیکه من قبلنا اینکارو کردم البته الان خیلی دارم رو خودم کار میکنمو بهتر شدم...
اصلا از هیچ موضوعی سواستفاده نمیکنه...احساس میکنم هرکی دیگه جای ایشون بود و متوجه وضع متشنج خانواده من میشد حداقل باید ازشون کلی سرکوفت میشنیدم... و البته خیلی موضوعهای دیگه که هیچوقت به روی خودش نمیاره...
اما اینکه دیگران از جمله دایی های خودم میگن پسره سرتره یکی بخاطر رفتار و شخصیتشه یکی هم بخاطر وضع اقتصادیش...
یه سوال داشتم ممنون میشم دوستان راهنمایی بفرمایند:من وقتی از یه موضوع ناراحتم و البته حق با منم هست... تا کلی سر اون موضوع دعوا راه نندازم و همسرم کلی معذرت
خواهی نکنه کوتاه نمیام...نمیدونم چطور میتونم روحیه گذشت رو تو خودم بالا ببرم..