نوشته اصلی توسط
زندگی بهتر
خیلی ممنون از توضیحاتی که دادید. من مشکل شما رو اینطور ارزیابی میکنم. دلیل پرخاشگری های همسر شما و توهین های مداوم و مکرر ایشون نسبت به خانواده شما فقط مساله فرهنگی نیست. ایشون خودشون نسبت به اینکه خانوادشون از نظر مالی و اجتماعی از خانواده شما پایین تر هست کاملا مطلع هستن و این مساله ایشون رو آزار میده. ایشون این فاصله طبقاتی رو حس میکنه و این مساله مداوم در پیش زمینه فکریشون جریان داره. لذا در تمام مشاجرات زندگیتون حتی مشاجراتی که موضوعش ربطی به خانواده شما نداره بحث فحاشی به خانواده شما پیش میاد. یک مثال میزنم تا خوب درک کنید. در اغلب زوج هایی که زن دارای مدرک تحصیلی بالاتری نسبت به شوهر هست این مساله به چشم میخوره. مرد هر جایی که میشینه ادامه تحصیل و مدرک تحصیلی رو نقد میکنه. به کسانی که در دانشگاه تحصیل میکنن توهین میکنه. کافیه همسرش یه اشتباه یا خطا کنه. این مساله رو در زوج های اینچنینی زیاد دیدم که مرد در موقعیت های مختلف چه در خلوت و یا حتی جلوی فامیل به زنش میگه "خیر سرت تو مهندسی ........" یا "میخواستی به جای اینکه مدرک بگیری یکم فهم یاد بگیری" یا به عنوان یک نمونه بدتر : "دانشگاه شده طویله. هر حیوونی رو تو دانشگاه راه میدن" و صدها جمله از این قبیل که هیچکدومش به علت نفرت شوهر از دانشگاه نیست. چون همین مرد بچه خودش رو در آینده به زور حتی میفرسته دانشگاه. تنها دلیلش اینه که مرد با این کار میخواد این فاصله و خلاء رو پر کنه و در جایگاه بالاتری نسبت به همسرش قرار بگیره. همسر شما و رابطه شما هم گرفتار همین موضوعه. پس باید با این دید جلو برید و مشکل رو حل کنید که در ادامه توضیح میدم. اما قبل از اون یک پرانتز باز میکنم و اون اینکه حرف پدرتون در روز پیک نیک که به ایشون دوبار گفتن "آقا پسر" مناسب نبود.با خانوادتون صحبت کنید تا رفتارهای اینچنینی ازشون سر نزنه تا در یک فضای امن شما اقدام به اصلاح زندگیتون کنید. در این مدتی که میخواهید رابطتون با همسرتون رو مدیریت کنید ارتباطتون با خانوادتون رو اندکی کم کنید. این مساله رو بدونید که الان شما مدیریت رابطه رو باید به طور نامحسوس در دست بگیرید و برای این کار ثبات رویه و تلاش زیادی لازمه. اینطور که من برداشت کردم شما از همسرتون هم عاقلانه تر رفتار میکنید و هم عاقل تر هستید اما متاسفانه شما هم مشکلاتی در رفتارتون هست که باید اصلاح کنید وگرنه هر چقدر هم تلاش کنید بی نتیجه خواهید موند. به طور کلی مواردی که باید رعایت کنید اینها هستند:
1- تمام کمک های مالی از خانوادتون رو قطع کنید. اینکه شما میخواهید برای مدتی کار کنید و خرج زندگی رو بدید مربوط به زندگی خودتونه. عیبی هم نداره اگر یک زمانی مرد به مشکل خورد زن ازش حمایت مالی بکنه ولی اینکه ایشون وظیفه خانواده شما بدونه که زندگی برای ایشون بسازن فوق العاده نابجاست. درضمن برداشت من اینه که علت اینکه ایشون شما رو تهدید میکنن که میخوان به محله قبلی برگردن هم اطلاع ایشون از مساله فروش ویلای پدرتون هست. اینطوری دارن شما رو تحت فشار میزارن تا پدرتون رو راضی کنید که براتون خونه تهیه کنن مجدد. با این کمک ها هیچ بهبودی در رابطتون ایجاد نمیشه که توقع ایشون رو بیشتر هم میکنید. پس مساله کمک های مالی از طرف خانوادتون باید به طور کامل قطع بشه و ایشون باید این مساله رو متوجه بشن که هیچ کمکی دیگه تا آخر عمر قرار نیست صورت بگیره. کمی هم شما باید سیاست داشته باشید و ایشون رو از فعالیت های اقتصادی خانوادتون تا جای ممکن مطلع نکنید. البته طوری که ایشون به هیچ وجه مطلع نشه نه اینکه از طرف فرد دیگه ای مطلع بشه. چون اونطوری با توجه به اخلاقی که از همسرتون برداشت کردم فاجعه به پا میشه. پس در این مورد شدیدا با سیاست رفتار کنید.
2- با همسرتون صحبت کنید. نه یکبار بلکه بارها. بهش بگید شایسته شما نیست که اینطوری با خودتون و خانوادتون برخورد بشه و فحاشی ایشون داره عزت نفس شما رو از بین میبره. باید یک حریمی در زندگی وجود داشته باشه و ایشون باید متوجه بشه که شما برای خودتون شخصیت دارید و حاضر نیستید به هر بهایی تحمل کنید. این مساله بسیار مهمه. اگر این روند قرار باشه ادامه پیدا کنه هم شما عزت نفستون رو از دست میدید و هم فرزند شما از ایشون الگو میگیره و بسته به جنسیتش به گونه های مختلفی در زندگی آیندش ضربه میخوره. قرار نیست در زندگی مشترکتون به شما مداوم توهین بشه و خانوادتون هر روز مورد حمله های لفظی ایشون قرار بگیرند. به ایشون بگید که کارش داره چه تاثیر منفی و بدی روی رابطتون میزاره. اگر ایشون توهین کرد شما توهین نکنید ولی همون لحظه بهش بگید که ایشون حق نداره اینطوری با شما و خانوادتون صحبت کنه. سکوت شما در اون زمان مهر تاییدیه به رفتار ایشون حتی اگر بعد از این مساله بهشون شکایت کنید باز هم مفید فایده نیست. ادامه این توهین ها یا شما رو میشکنه یا رابطه و زندگیتون رو. اعتراض خودتون رو نسبت به این مساله نشون بدید و حتی اگر باز هم ادامه پیدا کرد جدی تر برخورد کنید. منزل رو چند ساعتی ترک کنید و به خانه دوست و اقوام یا مکان مطمئنی (البته به جز خانه پدرتون. اکیدا توصیه میکنم به جز خانه پدرتون) برید.
3- شما زندگی مستقل خودتون رو دارید. این مساله که شما مایل هستید با همسرتون به مسافرت هایی برید که خانوادتون برنامه دارند برن به صورت مداوم در هر زندگی مشترکی مشکل ساز هست. تا همسرتون هم با این تفاوت فرهنگی کنار نیامدن و مدیریت روی رفتارشون ندارن اصلا صلاح نیست مسافرت مشترک برید. در مورد مسافرت اخیر مشهد مناسب عمل کردید. مسافرت های کوچک برای خودتون و همسرتون ترتیب بدید. بسیار بسیار تاثیر گذاره روی ارتباطتون. در این بعد از زندگی با توجه به مسائلی که هست باید فعلا مستقل عمل کیند و استقلال زندگیتون رو حفظ کنید.
4- با آرامش و صبر و تصمیمات عاقلانه و غیر عجولانه رفتار کنید. برای اصلاح زندگیتون تلاش کنید. و نتایج یک ماه آینده رو با توجه به رعایت موارد فوق در همین تاپیک بنویسید. انتظار نداشته باشید از فردا همه چیز عوض بشه و نتیجه بگیرید. باید مداوم و مستمر عمل کنید. من و دوستان عزیز دیگر نیز سعی میکنیم مرتب و تا جایی که توان داریم کمکتون کنیم.
به خدا توکل کنید و پیش برید.