سلام عسلک جون
اولا که واقعا متاسفم که روزهای بدی داشتی. ببین من تو دوران نامزدی هستم و تا حدودی کمتر این قضیه رو تجربه کردم. الان که فعلا بدنم از ازدواج با این ادم لرزید که ایا دارم شتباه میکنم یا نه چون ما هم عاشق هم هستیم و نامزدم نسبت به رفتارهای خانواده من حساس!
اما به هرحال کاری که من میکنم اینه که مستقیم بهش نمیگم چرا اینجوری رفتار کردی. سعی میکنم بهش محبت کنم و زمان مناسب باهاش حرف بزنم که منو بین خودش و خانوادم قرار نده. بهش میگم این مسئله کوچک بوده ولی اصولا هیچ فایده ای نداره پس فکر نکنم اینجوری به جایی برسی که بهش مستقیم انتقاد کنی. به نظرم محبتت رو ادامه بده، میدونم خیلی سخته اماچون ازدواج کردی الویت با همسرت هست پس محبتت و صمیمیتت رو حفظ کن و بهش بفهمون وقتایی که به نوعی این رفتار رو انجام نمیده تو چه قدر متوجه میشی و درک میکنی و بیشتر دوستش داری. از طرفی میتونی گاهی تو تعریفات چیزای مشابهی که برات پیش اومده رو بگی مثلا بگی مادرت بهم اینجوری گفت فک کنم بهش برخورده بود ولی من توضیح دادم و سعی کردم بدونه واقعا احترامش برام بهمه و ... این جور تعریفا رو حتما خیلی عادی مثل یک واقعه بکن و اصلا مقایسه نکن دو تا حالت رو با هم و اینکه یه جورایی باید با سیاست خودت رو بالا ببری و نشون بدی تو چه قدر میتونستی بدتر باشی ولی چه قدر در عوضش خوبی.
به نظرم 1- باید بفهمه وقتایی که اینجوری نیست تو چه قدر بیشتر کنارشی. بهش بگو اگه نمیگم ولی میفهمم چه قدر هوامو داری.
2- بدونه تو هم داری براش کوتاه میای و تو ارزش داری که اون خودشو یه کم عوض کنه
3- تا داره بی احترامی میکنه یک علامتی بذارین به معنی استپ. مثلا یهو بلند شو و خودت بگو خواهشا ادامه نده و چیزی نگو که بعدا نشه عوضش کرد. حتما هم حالتت طوری باشه که یعنی میخوای برای حفاظت از رابطتت ادامه نده و نمیخوای گوش کنی نه اینکه تازه فک کنه تو براش مهم نیستی. سعی کن کنارش باشی نه مقابلش تا بهتر بتونی حالاتت رو کنترل کنی.
اهان یک کار دیگه که میتونی بکنی اینه که روی ادمای دیگه بهش ایراد بگیری. مثلا نامزد من یه دوره هایی اینجوری میشه که کلا از همه زود میرنجه. تو این دوره ها مثلا تا تو رانندگی از یکی عصبی میشه بهش ایراد میگیرم که چرا! و بهش میگم دوست ندارم اینجوری باشی! شاید اون موقع خیلی به نتیجه نرسه ولی چون موضعی روی اون ادم نداریم بهتر میتونم تربیتش کنم.
بد نیست که یک مشاوره هم برین مخصوصا دو نفره.
واقعا احساستو درک میکنم و از صمیم قلبم امیدوارم که هرچه زودتر شاد بشی.
یک چیزم یادت باشه. من خودم مواقع ناراحتی که میخوام اینجوری کنترلش کنم بهش به دید یک بازی یا سیاست نگاه میکنم تا برام قابل تحمل تر بشه و ببینم چه قدر موفق هستم تو کنترل اون ادم خاص اگه این کار رو نکنم همزمان با حرص خوردن اون منم حرص میخورم و عصبی میشم و نقشه هام یا همین راهکارام به درستی انجام نمیشه.
ببخشید بیشتر از این تجربشو ندارم. امیدوارم چیزهایی که گفتم به کارت بیاد.
اهان راستی من یک بار سر مکل مشابهی به مشاور مراجعه کردم و مشاور بهمون گفت دلیل این رفتار همسرم تفاوت زیاد بین اون و خانوادم هست. نامزدم درون گراست و خانوادم برون گرا و مشاور میگفت اون نمیتونه حالت ها و احساسات زیاد اون ها رو که در زمان کم متغیر هم هست تعبیر کنه و فک میکنه حتی محبتاشون فیلم بازی کردن هست. گفتم شاید دونستن این نکته به دردت بخوره.
منتظر روزهای خوبت هستم;)