نوشته اصلی توسط
margearezooha
ببخشیدعزیزم ولی فکر میکنم همسرت عقده حقارت داره باخشونت ونشون دادن عصبی بودنش اعتمادبه نفس میگیره.اینکه اون خانم باهاش درددل کرده الان احتمالا داره توآسمونا سیرمیکنه.
حدس میزنم تابوده توخونوادشون همدیگرو تحقیرمیکردن برای همین این عادت توش نهادینه شده.اگه میتونی باکمک این سایت ومقالات رو اعتمادبه نفسش کارکن البته زیاده روی نکن که هوا برش داره:311:چون بطورمعمول آدمای اینجوری خیلی بهشون بها داده بشه بعدمدتی ازاونور بوم میفتن شاید هم من تجربه های بدی رو داشتم.
خلاصه کنم طبق تجربه خودم وقتایی که عصبی هست هرچی بدوبیراه میگه به هرکی میگه یه گوشت در باشه یه گوشت دروازه وگرنه خدایی نکرده اگه بخوای جوابشو بدی یاازکسی دفاع کنی بیشترین کسی که آسیب میبینه خودتی چون همسرت دراین جورمواقع نه چیزی میشنوه نه میبینه.
حست درمورد همسرتو درک میکنم الان داری فقط بدیهاشو میبینی ولی خداروشکرکن هنوز دوستت داره اگه میبینی صبح دوباره ناراحت بوده به خاطرهمون غرورکاذبشه که فکرمیکنه اقتدارش شکسته شده تورو بغل کرده وصبح هنوز باهاش قهری.باآدمای عصبی وزودرنج نمیشه خیلی قهربود وخیلی نازآورد براشون.
موفق باشی خانمی