-
سلام به همه.من چند روزه که بااین تالار آشناشدم.خیلی خوشحالم که اینجاهستم.میخاستم بگم مشکل شماخیلی شبیه مشکلی هست که من توی زندگیم باهاش مواجهم.من هفت ساله که با شوهرم ازدواج کردم.نصف مشکلات زندگی من مربوط به خلقیات خودم و شوهرمه که باسعی و تلاش دوطرف یاحلش کردیم یاباهاش کنار آمدیم...اما به جرات بگم نصف باقیمانده اش مربوط به رفت و آمدهای مابه خانه پدرم هست.خانواده من آدمای کم حرف و توداری هستن که خیلی سخت دیگران روبه جمع خودشان راه میدن.ازاونطرف شوهرم آدم بسیاراجتماعی هست که به گفته دوستاش توی دانشگاه استادودانشجوهمه ازکنارش ردمیشدن بهش سلام میکردن.توی خانواده خودش تقریباهمه کاره اس.هیچ تصمیمی بدون دخالت اون گرفته نمیشه و ....بااین وصف وقتی منزل پدرم میریم برادرام وپدرم حتی مادرم یه گوشه هال جمع میشن وباهم صحبت میکنن و شوهرم پیش بچه ها ومن میمونه.کلا خانوادم بادامادارتباط خوبی برقرارنمیکنه و ازشانس بدمن شوهرمن بسیاربه این مسیله حساسه .من خودمم ازاین وضعیت ناراحتم ولی نمیتونم بهشون بگم چون توی موارد مشابه جبهه سختی علیه شوهرم گرفتن و وضع بدترازقبل شده.خلاصه اینکه هرچندوقت یکبار جنگ و دعواتوی خونه مااتفاق میفته و کاربه جاهای بدی میکشه.من واقعا ازاین قضیه درعذابم اما چه کنم......ببخشیداگه نتونستم کمکی به شما بکنم.خداکنه مشکل حل بشه ولی نمیدونم چطوری....
-
عرض سلام ادب دوست عزیز
به نکته مشترکی اشاره کردید.دقیقا خواهرهای بنده هم یه همچین حالتی دارن و غریبه به سختی نیتونه توشون نفوذ کنه فقط خودشون و بابعضی از دخترخاله و عمه ها باهاشون رابطه دارن.
اینم یه نکته داخل پرانتز
-
با سلام
این خیلی خوبه نگران دلخوری و ناراحتی همسرتون هستین، و درصدد بهترین راه حل با داشتن کمترین تنش برای هردو طرف هستید.
ولی بدونید اینکه سه سال با تداوم زیاد این اتفاق افتاده و از خانمتون تقاضای تحمل داشتید خیلی باعث دلخوری و ناراحتیشون شدید پس بهتره عجله کنید و کمی زودتر راه حلی و پیش بکشید.
حتی اگر موثرم نباشه همینکه همسرتون متوجه بشوند که شما متوجه ناراحتیشون هستید و بی توجه نبودید و درصدد حلش برآمدید و ازشون در برابر بی احترامی های صورت گرفته حمایت میکنید ایشون یک حامی و تکیه گاه در محیط خانوادگیتون دارند خیلی لذت بخش و امید بخشه.
بنظر من اگر یک زمانی زن یا شوهر در خانواده همسرش خواسته یا ناخواسته بر اساس تفاوت فرهنگ بهشون توهین یا بی احترامی بشه بهتره طرف مقابل که خانواده خودشون دارند به همسرشون بی احترامی میکنند از همسرشون حمایت کنند و نباید اینطور موقع ها بگویند مشکل خودته و خودت حلش کن حالا چه زن اینو بگه چه مرد، چون بالاخره در حال حاضر طرف مقابل عروس و داماد خانواده ها هستن که اندک سالیست وارد خانواده ها شدن و هنوز با ویژگی های اخلاقی همدیگه آشنا نیستن ولی یک طرف دیگه در مقام پسر و دختر، برادر یا خواهر خانواده هاشون هستن که به اندازه سنشون با هاشون زندگی کردن و از خانواده هاشون و ویژگی های اخلاقی همدیگه اطلاع کامل دارند، بنابراین با توجه به این مورد بهتره که وقتی دلخوری یرای یکی از طرفین پیش میاد طرفی که بیشتر با ویژگی اخلاقی خانواده اش آشنایی داره وارد عمل بشه و خواسته همسرشو از زبون خودش و با عنوان خواسته خودش مطرح کنه.
در اینجا چند مزیت داره :
اول اینکه وقتی همسرتون ببینه که همسرش ناراحتیشو میبینه و درصدد حل مشکل برآمده احساس داشتن یک حامی میکنه و احساس میکنه حمایت و دیده میشه .
حالا چرا باید خواسته از جانب خودمون مطرح بشه نه طرف مقابلمون چون وقتی ما ازدواج میکنیم شخصیت همسر میشه
شخصیت همسرمون میشه شخصیت خود ما بنابراین وقتی داره به شخصیت همسر توهین میشه انگار داره به شخصیت خود ما توهین میشه پس باید در برابر توهین به همسر همون رفتاری و داشته باشیم که به خود ما توهین میشد،مطمعنا سکوت نمیکردیم.
از طرفی شما تصور کنین وقتی دارین خواسته و از زبون خودتون عنوان میکنین اولا چون خواهر و مادرتون هستن از برادر و پسر خودشون کمتر دلخور میشوند و کمتر جبهه میگیرند و حتی اگر دلخور شدند این دلخوری و از چشم همسرتون نمیبینند و در برابر همسرتون واکنش بدی نخواهند داشت.
حالا شما میتونید به چند شیوه خانواده اتون و هوشیار کنید:
اگر فکر میکنید پدرتون فرد منطقی ای هستند مشکل و از دیدگاه خودتون براشون تعریف کنید و ازشون بخواهید با مادرتون صحبت کنند و مادرتون با خواهر انتان صحبت کنند.
یا خودتون با مادرتون صحبت کنید و بخواهید با خواهرنتان صحبت کنند.
یا اگر فکر میکنید فایده ای نداره خودتان مستقیما با خواهرنتان صحبت کنید
میتونید اینطوری عنوان کنید، که شما دوست دارین رابطه آنها با همسرتون صمیمیتر باشه و از نظر شخص خودتون این حرکت که در یک اتاق میروند و همسرتون و تو سالن و در جمع مردانه تنها میگذارند کار پسندیده و خوشایندی نیست، شما ناراحت میشید که همسرتون و تنها میگذارند، اگر گفتن همسرتون چیزی گفتن بگویید الان خواسته شماست و از دیدگاه شما یک نوع بی احترامی به شما و همسرتون هست و نمیدونید شاید همسرتون نزد خودش دلخور شده باشه و ناراحت باشه ولی در کل بنظر شما رفتار و عملکرد اصلا درست نیست.
در نهایت بهشون بگید البته خواهرنتان حق دارند دوست داشته باشن یک تایم هایی و با هم باشن و حرف خصوصی داشته باشند ولی لطفا تایم هایی که شما و همسرتون مهمونشون هستید ازشون بخواهید که میخواهید بیشتر همسرتون و تحویل بگیرید و نزدشون باشند و زمان های تنهاییشون که همسرتون نباشند با هم حرف خصوصی بزنند و با هم وقت بگذرونند ولی وقتی همسرتون هست سعی کنند با همسر شما وقت بگذرونند.
فقط این نکته و یادتون باشه همه ی ما و عزیزانمون انسان هستیم و ممکنه خطاهایی داشته باشیم، این وظیفه ی ماست که در زمانی که متوجه خطای عزیزمون میشیم بهش گوشزد کنیم و اون را از خطاش هوشیارش کنیم، ممکنه ناراحت بشه ولی گاهی ناراحتی کوچیک و لحظه ای بهتر از اینه که عزیزمون بی توجه به خطاش و اشتباهش اون اشتباه و بصورت مداوم تکرار کنه و اینم بدونین اگر مجرد باشند در زندگی آینده اشون دچار مشکل میشوند چون حرکت درست و پسندیده ای نیست، و اگر متاهل هم باشند پس به نفعشونه زودتر متوجه اعمال اشتباهشون بشوند.
موفق باشید.
-
دوست عزیز ممنون از حسن توجه تون دقیقا بنده همین تصمیمو دارم که از طرف خودم با مادرم که در واقع صمیمیترین عضو خانوادست وارد عمل بشم.
انشالله کانون زندگیتون گرم و پایدار باشه .