نوشته اصلی توسط
جوادیان
سلام ..بله خوشحال میشم نظرات شما رو در مورد رد خدا بشنوم و اگه من جوابشو دادم ,دوست دارم شما هم بدون تعصب ردش نکنین..
عزیز من ماها نماز نمیخونیم که بواسطش بخوایم از خدا انتظار استجابت دعا داشته باشیم.. آقا بعضی وقتا خدا نمیده .. نمیدونم چه رازی هست که هر کاری کنی نمیده..و بعد ها علتشو میفهمیم..یا شایدم اصلا علتشو نفهمیم ولی به صلاحمون بوده..
من نمیخوام بگم شما معجزه کنید همانطور که دیروز براتون نوشتم گفتم کمی هم سمت مثبت تمایل پیدا کنید و بخصوص سمت ورزش.. چون ورزش کردن عقده های درونی ادم و فشارهایی رو که تو مغز جمع میشه رو ازاد میکنه و ادم
بهتر میتونه روند زندگیشو مدیریت کنه حتی با وجود مشکلات زیاد.. الان شما بمب فشار و مشکل تو ذهنتون پروردید و میخواین هر چه زودتر منفجرش کنید و لی ورزش اونو تخلیه میکنه ..
پیشنهاد خوبی هم که دوستان دادن دور شدن شما از این محیطه بوسیله قبولی تو دانشگاه یه شهر دگ.. چون اینطوری از پدرتون دور میشید و فشار کم میشه.. ولی نفهمیدیم چرا پدرتون به اون یکی دوستاتون بیشتر علاقه دارن؟ اونا چی
دارن که پدرتون شما رو با اونا مقایسه میکنه؟ چی میگه در مورد نکات مثبت اونا؟
الان شما اگه نگا بکنید شاد بودنو هم میکشونین سمت منفی یا کارهای بد دگ.. زدن پدر یا قاپیدن پول پدرت شد شادی؟؟ با این افکار و با این فشار ها شاد بودن چیز محالیه..