درود
نماز و روزه هاتون قبول.
یه بخش هایی از این مختصر صحبت هایی که شده جالب و خوندنی هست:
نقل قول:
اون هم هميشه ناراحت بود كه تو هميشه اينجورى سردى. گفتم نه و خودم هم علتش رو نميدونم چرا اينجورى هستم باهات
نقل قول:
هر چى بهش گفتم اونو ميخواى من از زندگيت برم انكار ميكرد
واقعاً شما دلیل سرد بودنتون رو نمیدونستید چیه؟یا صرف اینکه یه پاسخی داده باشید،تظاهر کردید که دلیلش رو نمیدونید و به رفتار مغرورانه ادامه دادید.
این یه حرکت واقعاً کوکانه است و از شمابا این سن و سال بعید هست.
-چرا راحت حرف تون رو نزدید و صادقانه نگفتید که من دوست ندارم کسی که قرار باهاش یه عمر زندگی کنم مثل یه شیر دو طرف درگیر یه را بطه دو طرفه باشه؟
وقتی شما دلیل این سرد مزاجی و حس دافعه را به موقع بیان نکنید باعث میشه طرف مقابل برای این سوال که تو ذهنش بوجود اومده یه پاسخی پیدا کنه و خودش را قانع کنه و ای کاش فقط یه پاسخ بود.
هزاران پاسخ صحیح و غلط میاد تو ذهن آدم.
یکی از این پاسخ ها میتونه این باشه؛همونطور که من رابطه جدیدی شروع کردم،لابد همسرم (نامزدم یا...)هم،کیس جدید و بهتر ازمن براش پیدا شده و پشیمونه از این وصل.
همسرتون جواب رفتار شما به روش خودتون داده و نتیجه اش میشه:
نقل قول:
يعنى نامزدم اصلا دوست نداشت بياد نزديكم و زمانى كه من برم سمتش من رو هل ميده ميگه نيا نزديكم، تا اينكه احساس كردم نامزدم با دوست دختر سابقش ارتباط داره.
__________________________________________________ _________
نقل قول:
رفتار مادرش عوض شد
نقل قول:
نامزدم در مقابل رفتارهاى مادرش خيلى هوامو داشت
نقل قول:
كم كم حرفهاى مادرش روش اثر گذاشت
استارت این تغییر رفتار جایی خورده که همسرتون اولین زنگ خطر را حس کرد و از اونجایی که اکثرا پسر ها(مردها) در این جور مواقع به مادر یا خواهر رجوع میکنند و مشورت میگیرند،متاسفانه مادر و خواهر هم مشاور خوبی نیستند و از مسائل را از دید خودشون می بینند(دید یک طرفه)پسر من مظلوم واقع شده،برادرم داره آینده اش نابود میشه،حیف پسر ما نبود از این بهتر ها می تونستیم براش پیدا کنیم مثل فلان دختر. .الی آخر... و نتیجه این صحبت ها و عکس العمل همسرتون میشه:
نقل قول:
الان هم كه ده روز پيش منو كتك زد
__________________________________________________ ___________________________
یکی دو مورد دیگه هم هست که دیگه اضافه گویی میشه و ترجیح دادم برجسته ترینش رو خدمت تون عرض کنم.
به عنوان حرف آخر:
نذارید کار به جایی برسه که همسرتون بخواد همون 50% (سلامت و پاکدامنی) رو هم قیدش رو بزنه.
قبلاً هم عرض کردم تو سنی هستید که نتیجه این رفتارها را بهتر می دونید چیه؟
انتخاب باشماست که باید بمونید یا هر دو باهم برید و یا هر کدوم در کنار هم راه خودتون رو برید.
1%احتمال این رو بدید که بعداً هم شما و هم ایشون بخواهید خودتون رو سرزنش کنید که اگر این کار رو میکردم این طوری نمیشد،اگر صادق بودم این حس بد رو تجربه نمیکردم،....
زندگی آدم ها با گذشت شیرین تر و جذاب تر میشه ولی حیف که فقط با اصطلاح این مهم آشنا هستیم و با ماهیتش هیچ سلام و علیکی نداریم.
امیدوارم که هر چه زودتر مشکل تون ختم به خیر بشه.