نوشته اصلی توسط
tanhaye93
majid jamalo:
ممنون از نظرات همه دوستان. ممنون از بی نهایت عزیز، اروند عزیز و مستر دنی عزیز.
واقعا دیگه نمی خوام احساسی تصمیم بگیرم.
من به این موضوع به عنوان یک گزینه و یک فرصت نگاه می کنم. خودم زیاد امیدوار نیستم به شروع دوباره ولی می خوام ببینم چقدر اون عوض شده؟
من می خوام منطقی تصمیم بگیرم. می خوام بعدا یک هزارم درصد پشیمون نشم که می شد دوباره اون رابطه رو درست کرد.
من بهش گفتم که ازش ناراحت و خیلی دلخورم. ولی احساس می کنم شاید بشه با کمی مدیریت به زندگی قبلی برگشت. البته قبول دارم باید از صفر شروع کنیم. از صفر.
من می خوام این دفعه حرفام رو رک بزنم. خودش هم البته نمی دونه دنبال چیه. یه بار می گه برگردم. یه بار می گه حسی به من نداره. یه بار می گه خانوادت رو نمی تونم تحمل کنم.
من می خوام بهش بگم که:
اول چندماه رابطه با صیغه محرمیت و شناخت بیشتر بعد شروع مجدد.
البته این دفعه بدون سکه های مهریه و مادیات.
و اینکه تا حداقل یک سال نه من خونه پدر و مادر اون برم و نه اون بیاد خونه پدر و مادر من. هر کسی خودش به پدر و مادرش سر بزنه.
لطفا نظر بدین . ممنون.