18-اساسا چیزی به نام "شر" وجود ندارد. و اساس "شر" ، نیستی هست.
برای مثال:
سایه وجود ندارد و سایه یعنی نبود نور.
یعنی اگر ما بخواهیم سایه را تعریف کنیم، مجبوریم از معنای نور استفاده کنیم و بگوییم جاییست که نور وجود ندارد. (دقت کنید که سایه را نبود نور- یعنی نیستی- تعریف میکنیم)
برای شر هایی مثل کوری هم همین است. خداوند کسی را کور نیافریده بلکه در ان شخص بینایی را خلق نکرده.
حال به دو سوال پست اول نگاه کنید. متوجه می شوید آن سئوالها بسیار ساده می باشند.
==================================
لینکهای مرتبط:
مسئله ی شرّ و معقولیت اعتقاد به وجود خدا