طلاق... خوب يا بد...

سلام دارم خدمت شما

من یه پیشنهاد دارم برای شما
به عنوان آخرین راه حل بهتون میگم.من در زمینه مشاوره خیلی از جاها رو سر زدم ولی نتیجه نداده چون اصلا روشی که روانشناسی غرب داره دنبالش میره روش غیر خدا باورانه هست در حالی که ما همه به خدا اعتقاد داریم. من فقط یک بار رفتم به مرکز مشاوره حوزه علمیه قم و از اون به بعد تا همین الان خیلی به اونجا رفت و آمد دارم چون واقعا مشکلاتم رو حل کرده هم در زمینه خانواده و هم در زمینه تربیت و ....
به شما پیشنهاد می کنم که یک بار به قم بیایید و همراه با همسرتون در جلسه مشاوره مرکز مشاوره حوزه علمیه قم شرکت کنید ضرر نداره. اگه خوشتون نیومد به من فحش بدید. فقط اینو بگم که باید قبلش نوبت بگیرید چون سرشون خیلی شلوغه.
شماره مرکز مشاوره حوزه علمیه قم:
025-37735021
فقط اگه معرف خواست بگین یه طلبه از آشناهامون هست.من خودم میام اونجا اگه خدا بخواد حل میشه.

براى كاراى ويزا و ... اومديم تهران چن روزى با مامان بابام، يه زنگم نزديم به هم نزديم...

شوهر من تو شهر خودمون نمياد مشاوره، اينهمه رااااه مياد قم؟!؟ مشاوره تلفنى ندارم؟!

اصلا دلم نميخواد برم، اين چن روزى كه اينجا بودم همه ش دلگير بودم و فكرى، مطمعنم مسافرت رفتن عيدمم همين ميشه، نميتونم فك نكنم، همه ش دارم دو دوتا ٤تا ميكنم.

براى توقف غصه خوردن و فكراى منفى چيكار كنيم؟! با اينكه پيش دوستامم ولى فكرم اينحا نيس، همه ميگن و ميخندن من دارم فكً ميكنم ... واسم دعا كنيد هرچى كه خيره پيش بياد

اگه تهرانید الان، تا قم دو ساعته. شما با پدر و مادر بیایید قم.باور کن هر وقت حالم خوش نیس یه حرم میرم دلم پر از آرامش میشه. بیایید قم و از حضرت معصومه بخواهید که هر چه صلاحتونه پیش بیاد باور کنین که حضرت جوابتون رو میدن در کنارش یه زنگ بزنید مرکز مشاوره حوزه و حضوری برید اونجا. انشاالله که درست میشه.

راه من برای آرامش فقط رفتن به حرمه. بیایید و یقین بدونید که نتیجه میگیرید.

سلام صبح بخیر:72:
برای اینکه فکر منفی سراغت نیاد سعی کن خودتو مشغول کنی اون موقع ها وقتی مسئله ریاضی فیزیک حل میکردیم اون قدر محو مسئله میشدیم
یه وقتایی یادمون میرفت وقته ناهار هستش بریم سلف توی خونه هم این جوری هستش
وقتی که تصمیم بگیری کاری را عمقی انجام بدی اون قدر عمیق وارد کار میشی که یادت میره
این روزا که الحمدا... کار برا خانما فراوونه بشور بپز سیقل بده داره عید میاد
یه حسنه خوبی که داره وقتی کارت تموم شد خوشحال میشی از پسش بر اومدی
بشین فکر ببین کم کسری خونه چی هست چه چیزی بخری خونت زیباتر بشه یه تغییر تحول بده همش دنباله این جور چیزا باش
بعد ببین اعتماد به نفست بیشتر میشه اقا راضیتر میشه شور اشتیاقه شمارو میبینه
سوره یس بخون خیلی خوبه اروم میشی اون قدرررر اروم باش تا همسرت به خاطر این ارامشه شما و اسایش و ارامشی که بهش میدی
بیشتر پایبنده خونه بشه
موفق باشین

سلام، من برگشتم خونه،
اين چن روز خيلى با خودم فك كردم، ديدم رابطمون انقد خرابه كه من به تنهايى نميتونم درستش كنم، گفتم بيام و باهاش حرف بزنم، چن وقتى ك اونجا بودم ي زنگم بهم نزد.فقط روز اول گف رسيدى يا نه؟ روز اخرم اس داد پرسيد كى برميگردى
ديروز عصر رسيديم مارو ديد ، شب هرچقد منتظر موندم نيومد، گوشيشم خاموش، ز زدم مامانش گف رفته باغ با دوستاش، وقتى اومد بوى سيگارو... و من احمق باز عصبانى شدم، گفتم ميخوام حرف بزنيم.
گف نيم ساعت ديگه، نيم ساعت ديگه همه حرفامو گفتم بهش، خيلى اروم بودم، اما كاش نميگفتم، فكرشو نميكردم به اين راحتى بگه باشه، اولش كلى گفتم فكر كن بهم خ بده، ببين با اين روش تا كجا ميخوايم بريم، همه ش قهر، دعوا ، ببين چقد از هم دور شديم..
يه رب بعد گف من فكرامو كردم، ببين من ديگه يه مرد كامل، ديگه خوب خودمو ميشناسم، من به دود زندگى مشترك نميخورم، با هيچ زنى، من مطمينم بعد طلاق خوشبخت تر ميشم، ميرم خوشگذرونى، ميرم دنبال تنوع تو نياز جنسيم، خلاصه ضرر نميكنم، من به درد تو نميخورم، من يه ويژگيهايى دارم كه تو نميپسندى، مثه وابستگيم به خونوادم كه دونه دونه شونو از ته دلم دوس دارم، مثه دوستام كه عاشقشونم، من نميتونم پايبند يه چيز باشم، همين دوستام اگه محبورم كنن هرررشب برم پيششون من ديگه ميدارمشون كنار، توام دارى منو محبور ميكنى، ميدونم حق دارى ولى من واسه اينكار ساخته مشدم، گف من خيلى وقتهعلاقه اى بهت احساس نميكنم، ٥روز نبودى حتى دلمم واست تنگ نشد، گف الان ١٤ روزه قهر كردى و دستم بهت نخورده، ولى باور كن ديگه واسم مهم نيس، نرجيح ميدم برم منت كسه ديگه رو بكشم واسه نيازام،
گفتم من به خودم قول دادم قهر نكنم و نمردم، فقط خواستم تنها باشم كه فكر كنم، ببينم بدون تو ميتونم زندگى كنم يا نم، گف حالا هرچى،
من بهت گفتم با دوستام نميرم سفرمون كنسل شده چون بعضى از بچه ها نيومدن، فك ميكردم الان ك بياى يكم اوضاع بهتر شه، اما تو ١٤رىز ميرى سفر، الانم ٤ روز نبودى ولى يه جيزيم بدهكار شدم، گفتم من خواستم برم، ؟! يا تو منو فرستادى؟! من چقد گريه كردم كه نرم، اما تو گفتى برو ميخوام با دوستام باشم،
گف خلاصه من نميتونم اينكارو انحام بدم، من تمها خوشبخت ترم، منو تو فقط يه ناهار باهم ميخوريم كه اونم خونه مادرم هست. فقط فكراتو كن توافقى باشه يا نه...
كفتم اگه فك ميكنى مشاور كمكى ميكنه بهت بيا بريم، من كنارتم، گف نه من اين اخلاقامو دوس دارم من زندگيو اينحورى دوس دارم ، گفتم باشه پس منم ترجيه ميدم يه باز اذيت شم همه چى تموم شه جاى اينكه هرروز اذيت شم.

من تا صب گريه كردم اما صب كلى تيپ زد و رفت مشهد

برخلاف چيزى ك فكر ميكردم بازم خودمو باختم، ميگم كاش چيزى نميگفتم، ...كاش ميذاشتم زمان حلش كنه، شايد درس ميشد

سلام روزتون بخیر :72:

خوبییییین عزیز اشتباه نکن چقدرررر زود کوتاه اومدی درسته سختیهای زیادی داشتی حق داری که این جوری برخورد کنی

اگه بخایم طلاق بگیری اصلاااا خودت عنوان نکن بزار خودش بره دنبالش خودتو دز زمانی که ابراز میکنه خیلی اروم و بی خیال نشون میدادی

الان که از این حرفت گذشته ولی برای بعدن گفتم

مطمينم بعد طلاق خوشبخت تر ميشم، ميرم خوشگذرونى، ميرم دنبال تنوع تو نياز جنسيم،

ببین چه کم کسری براش گذاشتی که اول کار اینو عنوان کرده

لطفا به جایه اینکه همش بگی میره سراغه دوستاش خانوادش اینجورین بشین فکر کن کم کسری خودت چی هست

کجا باید کوتاه میمدی غر نمیزدی باهاش همگام میشدی چه جاهایی ظرافت زنونه رو بیدار میکردی

کجاها بایستی رمانتتیک بر خورد میکردی که نکردی

چه جایی مستقل میشدی اعتماد به نفستو حفظ میکردی

عزیز اصلااااا هییییییییییییچ وقت این جوری گریه نکن میدونی چرا چون اون داره به این نتیجه میرسه که نمیتونه خوشبختت کنه

انگاری اقتدارشو زیره سوال بردی باید همیشه شاد بگیری خودتو تا اون بفهمه که عرضه خوشحال کردنه شمارو داره

و بیشتر تلاش میکنه این خوش حالیت باقی بمونه

اگه زندگیت را دوست داری فقط ارامشتو حفظ کن به روی خودت نیار انگار که چیزی نشنیدی به زندگیت برس

اگه اون عنوان کرد بگو شوخی کردم ای بابا تو هم جدی گرفتی

با خانوادش بیشتر از همیشه گرم باش محبت کن دعوتشون کن تا شوهرت خوشحال بشه

خلاصه روند زندگیرو تغیییر بده اون وقته که نتیجه رو میبینی

صوت کلید مرد و اقتدار مرد دکتر حبشی و روابط جنسی دکتر حبشی دانلود کن دوباره با دقت تمام گوش کن

عزیز اعتماد به نفس داشته باش شما میتونی اگه بخای میتونی زندگیتو متحول کنی

برات دعا میکنم لطفا بدون شوهرت هییییییج جا نرو حتی خونه پدرت همیشه با هم باشین

موفق باشین

سلام،
پدرم به هيچ وجه راضى به جدايى نمبشه، مشاورم ميگه تو كه تا اينجا اومدى بيا يه ٦ ٧ ماهى وقت بذار ، شوهرت شايد به خودش بياد، چون راضى كردن پدرتم كار اسونى نيس

چن شب پيش رفتم سمتش، دو روز اشتى كردبم، تا اينكه ديروز گف ميخوام باهات حرف بزنم
بعد ازينكه حرف زديم گف، ببين تو همينحور ك هستم منو ميخواى؟! گفتم اره، دارم تلاش ميكنم كنار بيام اگه بتونم، تورو تا جايى ك به مسيوليتات لطمه نخوره سرزنش نميكنم ، به خونوادت و دوستات برسى، حساسيتهاى قبلو ندارم. اما منظورمم اين نيس هركار ميخوابم بكنى.
گف من خوصله دردسر تدارم، من ذاتم اينطوريه، كه هركار بخوام ميكنم، يا همين الان بيا تعهد بده مشكلى نداره من در هفته يكى دو شب نيام و برم پيش دوستام، يا انقد اذيتت ميكنم ك خودت مهريه تو ببخشى و بگى طلاق
گفتم من اينكارو نميكنم، اما نميتونم مجبورت كنم پيشم بمونى، هرشبى صلاح نميبيى نيا خونه اما از من نخواه باهات همكارى كنم كه تو ازين بيشتر غرق كارات شى،
گف از چشم افتادى، ازين بدترش نكن، به چه قيمتى ميخواى منو خونه نگه دارى... ديگه هيچى نگفتم
الانم شبها رختخوابشو ميذارم اما جاى ديگه ميخوابه، باهاش حرف ميزنم و به روى خودم نميارم اما جواب نميده، بهمم گفته ديگه حق ندارى به من دست بزنى، و حق ندارى به پدر و مادرم سر بزنى

سلام عزیزم
من چند وقته مسئله شما رو دنبال میکنم. ببین نمیتونی حامی دیگه ای غیر از پدر برای خودت پیدا کنی تا بتونی طلاق بگیری. بعد بری سر کار و خودکفا بشی. آخه این آدم اصلا مرد نیست چه برسه به شریک زندگی. دوست داشتن همچین آدمی اسراف محبته. بالاخره طلاق هم مغبوض ترین حلال خداست. میتونی از همین شرایطی که شوهرت نیست استفاده کنی درس بخونی و بعد هم یه کار خوب. یا کلا یه کار خوب جور کنی که بعد محتاج پدر نباشی و خودت بتونی مستقل بشی و جدا بشی. این مرد ارزشش رو نداره. از طرفی ببخشید پدرت هم چطور راضی میشه تو یک عمر بسوزی و بسازی؟ الانم دیگه دوره ای نیست که بگی طلاق اینجوریه و ... . نمیگم خوبه ولی در بعضی شرایط آدم باید بین بد و بدتر یکی رو انتخاب کنه. زندگی با بعضی مردا دنیا و آخرت آدم رو تباه میکنه. مثل مادر خودم ....:47:

سلام
نگاهی کوتاه به تاپیکهات داشتم

به نظرمن شوهرت نقطه ضعف تورومیدونه.الان میخوادازت باج بگیره.می ونه توازطلاق میترسی
معذرت میخوام امادیوانگیه اگه بخوای همچین شرطهایی روبپذیری چون خودت هم نیدونی که بعدارچندروزکم میاری مثل این چندسال
طبیعی هم هست چون آدم ازدواج نکرده که همچین شرطهدی مسخره ای روقبول کنه
فک میکنم خزلی خودتوکوچیک کردی که به خودس اجازه میده این حرفها روبزنه
به فکرخودت هم باش.زندگی به هرقیمتی که زندگی نمیشه

سلام
واقعا خدا شانس بده...!!!
شوهرت انقد حرفا بهت زده توی صورتت نگاه میکنه میگه هفته ای چند شب نمیام خونه میگه نمیخامت و اذیتت میکنم تا مهریه ات رو ببخشی
اونوقت شما هنوز باهاشی؟؟!!!
من که به خانمم گفتم بالا چشمت ابروست پدرش رفت سازمان ملل شکایت کرد که ایها الناس علی سر دختر من داد زده انگار دخترش قربون صدقم میرفته یهو من سر گذاشتم به داد:311::311:
مرد اگر شعور داشته باشه و زنشو بخاد باید بدونه زن روی حرفای شوهرش خیلی حساسه و فقط کافیه بفهمه شوهرش از ته دلش نمیخادش و از ترس مهریه تحملش میکنه میشه مثل یه تیکه سنگ
بنظر من با توجه به حرفایی که بینتون رد و بدل شده و بالا بهش اشاره کردی شوهرت فقط میخاد تورو از سر خودش باز کنه و داره بهت حرفای تحریک کننده میزنه تا مهرتو ببخشی و بری......
از حرفات معلومه که شوهرت نه اهل زندگیه نه حس مسوولیت پذیری داره و فقط فکر رفیق بازی و عیاشیه....
سعی کن منطقی تصمیم بگیری واسه ایندت نه احساسی