-
ممنون شیدا جان.اقای محمد انشالله مشکل شما هم حل بشه.خیلی سخته ادم طرفش رو دوست داشته باشه اما اون حاضر به ادامه نشه...
مشاور بهم گفت تماس عادی و احوال پرسی و...رو داشته باش.اما ایشون تمتیلی نشون نمیده.
وقتی رفتیم صحبت کردیم حتی ی بارم نگاهم نکرد.بهش گفتم چرا.گفت نمیخوام احساسی بشم.بزار منطقی باشم و...هیچ وقت اینجوری نشده بود تا حالا.واقعا حالم بده.هفته اینده قراره تنهایی بره پیش مشاوری ک من میرم.حتی قبول نکرد باهم بریم.دارم دیوونه میشم
-
باز خوبه اومده حرف بزنه من که اصرارم کردم نیومد واسه همین دیگه هیچ تماسی نداریم و از خونه هم رفته
شرایط سختیه ولی فک کنم راهش کم محلی یا بی محلی باشه هر چی اصرار کنین دورتر میشه
-
رها جان
من که خانم هستم
خواننده متن شما هستم
تو زندگی همدیگه هم نیستیم
همین دو خط را که میخونم اینقدر اضطراب و آشفتگی توش حس می کنم
که سریع می خوام صفحه را ببندم
عزیزم ایشون از این اضطرابی که بهش منتقل می کنی تحت فشار قرار می گیره و می خواد فرار کنه
یه کم آروم باش
یه کم تمرکز، ورزش، ... کارهایی که آرومت می کنه انجام بده
که وقتی شما را می بینه حس نکنه تحت فشار آشفتگی شماست
-
سلام عزیزم الهی بمیرم' منم مثل شمام'عین شمام
نمیتونم جدابشم' انگار ک یه قسمت از قلبمو میکنن میبرن باخودشون
امیدوارم تاالان مشکلت حل شده باشه و تکرار نشه
چون من پارسال مثل شما بودم ولی بازم بهم وصل شدیم اما چه فایده....واقعا تلاش یکطرفه است
اگر میخوای حفظ بشه و ازش جدانشی مثل من رفتارنکن'خیلی مواظبش باش...من یه جاهایی کم آوردمو نتونستم جلوی زبونمو بگیرمو بازم امسال عیدم تبدیل به عزا شد....التماس دعا