کاش زمان برگشت داشت

سلام
توی ترک اصولی هم چیزی به اسم کم کم وجود نداره.

مهمترین مساله همانطور که بالا هم گفتم آگاهی شماست.احساس شما از آگاهی شما سرچشمه میگیره .تا زمانی که فکر میکنید الان میتونستید ازدواج کنید وخانواده ها در حقتون اجحاف کردن،یک احساس عشق رو یک حس مظلومیت هم بهش دامن میزنه که اگه ده سال هم این قضیه رو به تاخیر بندازید بازم بعد از ده سال همچنان حال روزتون بدتر از امروز خواهد بود.

بنابراین من مجددا میگم بینش ونگرش خودت رو به کل قضیه ازدواج وخواستگاری بیشتر وقوی ترکن چندتا مقاله مهم و کوتاه در تالار هست که خوندن هر کدوم بیشتر از ده دقیقه وقتت رونمگیره در قسمت خواستگاری وشناخت وازدواج این مقالات هست.

اینها رو مطالعه کن مطمئن باش خودت به راحتی به نتیجه میرسی که چطور راه درست رو انتخاب کنی بعدش هم بیا تا ما توی تایپیک خودت بهت راه حل خلاصه ترش رو بگیم.

این یک لینک نمونه از اون مقالاته


http://www.hamdardi.net/thread-4821.html

ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــ
پ.ن؛نام کاربری شما غیر معموله.زحمت بکشید از طریق گزینه تماس با ما در بالای تالار نام کاربری جدیدی اعلام کنید تا تغییرش بدهند.

سلام خوبین من رفتم با مامانش صحبت کنم پدر ایشون هم اومدن با خود اقا پسرش من حرفامو گفتم پدرش گفت که من اینده پسرمو تضمین میکنم شده به پای پدرتم بیفتم التماسش کنم راضیش میکنم گفت به پسرم انگیزه میدی نمیتونین رابطرو کلا قطع کنین همدیگرو گاهی ببینین اونم تو همین خونه بیرون نرین کسی شمارو نبینه قبول نکردم بعد قبول کردم که موقعی باشه که مامانشم باشه گفت همون ماه یبار نیم ساعت هرچقد خواستی همینجا گقت ولی دلیل بر بله گفتنت نیست میتونی بعد 4 سال بگی نه وابستگی هم فراموش میشه نگران نباش گفت شرایطتو بگو اگه پسرم تو این مدت بهش نرسید نه بگو نمیخوام پسرم یه عمر حسرت بخوره بهش فرصت بده منم قبول کردم کارم درست بود؟

قرار ت خونه بزاری؟مطمءن خیلیا که کارشون به جاهای باریک کشیده میشه از اول خوشون نخواستن به همچین جایی برسن
وقتی پدرش میگه ایندشو تضمین میکنه و میاد به پای پدرت میفته دیگه چرا پیشنهاد قرار تو خونرو میده ؟بهش بگو بره دانشگاه ثبت نام کنه پدرشم کمکش کنه بعد مدت کوتاهی بیاد خواستگاری تا زمان خواستگاریم قرار حضوری نزار بززار واقعا دوریتو حس کنه نه اینکه همیشه مطمءن باشه تو رو داره
پ.ن=روی احساس و حرفای بچه 19 ساله حساب نکن بعدا میفهمی چی میگم چون خودم پسرم و 19 سالگی رو رد کردم و کلیم رفیق زیر 20 دارم رو حرفش حساب نکن که 4 سال دیگه به خودت میای میبینی ایستگاه شدی ولی اگه خیلی دوسش داری همون راه بالا که گفتمو انجام بده چون خودتم رو عذاب وجدان و پاک بودن برا شوهرت حساسی چشاتو واکن ببین چیو قبول کردی دختر شوهرت بدونه قرار تو خ نه داشتی چه فکری راجع بهت میکنه؟خونوادت چه فکری میکنن؟کی باور میکنه رابطه نداشتی؟مطمءن باش در این صورت آبرویی برات نخواهد موند شاید بازم بعده 4 سال به هر دلیلی بهم نرسیدین و این آقا قصد آبروتونو کردن میدونی چه بلایی سرت میاد؟فیلم و عکسای اون دختره شیرازیو دیدی تو نت پخش شد که پسره ازش مخفیانه عکس گرفته بود؟بعدشم خودشو سوزوند دختره؟فک میکنی اونا از اول که کلی عاشق هم بودن فکرشو میکردن یکیشون خودسوزی کنه و اونیکی اعدام شه؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط 123121

سلام خوبین من رفتم با مامانش صحبت کنم پدر ایشون هم اومدن با خود اقا پسرش من حرفامو گفتم پدرش گفت که من اینده پسرمو تضمین میکنم شده به پای پدرتم بیفتم التماسش کنم راضیش میکنم گفت به پسرم انگیزه میدی نمیتونین رابطرو کلا قطع کنین همدیگرو گاهی ببینین اونم تو همین خونه بیرون نرین کسی شمارو نبینه قبول نکردم بعد قبول کردم که موقعی باشه که مامانشم باشه گفت همون ماه یبار نیم ساعت هرچقد خواستی همینجا گقت ولی دلیل بر بله گفتنت نیست میتونی بعد 4 سال بگی نه وابستگی هم فراموش میشه نگران نباش گفت شرایطتو بگو اگه پسرم تو این مدت بهش نرسید نه بگو نمیخوام پسرم یه عمر حسرت بخوره بهش فرصت بده منم قبول کردم کارم درست بود؟

---

سلام.با وجودی که ما بارها دلیل این مشکل رو نا آگاهی شما اعلام کردیم و گفتیم ارتباط رو قطع کنید اما باز هم با بهانه ادامه میدید. تو نه وکیل اون پسری نه وکیلش نه قیمش نه مشاورش نه فرشته نجاتش.این قولی هم که دادی چون یه قول غیر قانونی وغیر شرعی وغیراصولیه هیـچ دینی برای عمل کردن بهش گردنت نیست.اگر من گفتم به مادرش بگو ورابطه رو قطع کن به خاطر خودت وحرفات بود که عذاب وجدانت که غیر منطقی هم هست از بین بره وبعد از قطع رابطه دوباره بهانه برای ادامه ندشته باشید.

قاطعانه از این قضیه کنار بکش دیگه نیازی هم به دادن توضیح به اون پسر وخانوادش نداری.

برای دادن انگیزه ودرمان پسرشون هزاران مشاور وپزشک توی این مملکت هست.پدر اون پسر یه پیشنهاد صدرصد آسیب زا وغیر اصولی داده که آسیبش هم به شما دونفره هم خانواده ها.

نه به حرف بابات و خانوادت توجه میکنی
نه به منطق خودت تکیه میکنی
و نه به راهنمایی ها ی خیلی خوبی که اینجا میگیری نوجهی داری

فقط منتظر مشستی ببینی چی کار کنی که پسره ناراحت نشه و اشکش در نیاد

با توجه به عنوان تاپیکت
من متوجه نشدم اگه زمان برگشت داشت می خواستی چی کار کنی ؟؟؟؟((که الان نمی تونی ))