نقل قول:
در واقع این قدر اصرار میکنی تا بیاد در قالب استاندارد های تو قرار بگیره، بله؟ افکار و علایق ما در واقع بخشی از حریم خصوصی ما هستند وقتی اینا رو نادیده بگیری یعنی برای همسرت حریم خصوصی در نظر نگرفتی و این ابدا چیز خوبی نیست( در مقایسه با قضیه ی موبایل فکر کنم این خیلی مهمتر باشه).
نه من اصرار نمیکنم میدونی که من حریم خصوصی ها رو رعایت میکنم البته جالب اینه بارها ازش پرسیدم که شده من جایی اذیتت کنم گفته نه اصلا من ازتو اذیت نمیشم حالا این که اون از نظرات من ناراحت نمیشه ویزگی مثبت خودشه وگرنه خودم که میدونم کنترل گر هستم.
نقل قول:
البته اینا جلوه های بینایی یا بویایی یا ... نیست اینا همش از یه فکر ثابت ناشی میشه؛ یه سوال، اگه بری مهمونی و ببینی یه گوشه فرش چندتا دونه ی برنج ریخته ، اونا رو با دستت جمع می کنی؟
چرا محمد رضا حواسمم خیلی قوه هستن گفتم که فکرمم بد پیله است .. جمع نمیکنم مگه جارو برقی ام ؟ البته شایدم جمع کنم اما نه بخاطر این که اذیت میشم ببین من که وسواس ندارم مشکل من میدونی چیه ؟
1) خیلی به زیبایی اهمیت میدم هم زیبایی ظاهری(گاهی فکر میکنم ظاهر گراهم هست) حرف زدن حرکات نگاه حتی زیبایی فکر و فکر میکنم این طبیعی نیست بدتر اینکه این زیبایی و کمالگرایی رو به همسرم هم انتقال میدم حالا شما فکر کنید بعد ازدواج به من به گفته دوستاش بارها خوشتیپ تر شده
حالا اون که فردی منظم وتمیز و خوش تیپه ولی ذهن من همیشه جا برا گیر دادن داره (البته میگم که من متوجه شدم مشکل از منه وگرنه وجود ایراد در محیط و دیگران یه چیز طبیعیه
حتی به زیبایی اصوات محیط هم حساسم مثلا صدای تلویزیون رو فقط زمانی باید بشنوم که دارم برنامه ای رو با اراده خودم میبینم در غیر این صورت مثلا اگه صداش رو از اتاقم بشنوم خوشم نمیاد چون صدای اضافیه .
2)میخوام همیشه خوب باشم همونطور که گفتم بخاطر این ویزگی ام خیلی از رشته هارو رفتم ولی نصفه نمیه رهاش کردم چرا؟ چون خواستم کامل و بهترین باشم ولی چون متاسفانه همت و کوششم با این ایده ال گرایی نمیخونه مجبور شدم رهاش کنم
3) من همه چیز رو میبینم و میشنوم و کامل حسش میکنم و شدیدا انرزی میگیرم که این هم مثبته هم منفی وای اگه جایی منفی یا نابجا باشه.
نقل قول:
تاپیک یکمی تخصصیه ولی فکر کنم خودتم بدونی که همون بحث کمال گراییته؛ منتها اول باید به این نتیجه برسی که بخوای تغییر کنی( چیزی که هنوز نخواستی)؛ به دیگران نگاه کن آیا بدون رعایت این مسائل نمیتونند زندگی کنند؟ ما نمی تونیم دیگران رو تغییر بدیم ولی خودمونو می تونیم.
به نظرت این که اینقدر از خودم شاکی ام و حتی تاپیک هم زدم نشونه خواستن نیست؟ بله کمالگرایی متاسفانه
میدونم نمیتونم محیط و تغییر بدم همینو میپرسم که چه کار کنم
نقل قول:
شاید یه روش عملی خوب این باشه که به دوستات و کسایی که قبولشون داری این مواردیو که گفتی بگی و بعد ببینی اگه اونا جای تو بودند چه واکنشی نشون می دادند آیا اونا هم تا این حد دقت می کنند؟ در واقع خودتو در آینه ی دیگران ببینی ( نمیدونم یا شایدم برعکس باید بگم! :) )
این موردو نمیشه انجام داد نمیخوام دیگران رو رو خودم حساس کنم ...
البته این که میگم همه چی رو میبینم و میشنوم و خوب حس میکنم جاهای خوب خوب هم داره مثلا احساسات دیگران رو به خوبی درک میکنم و همیشه جویای حال دیگرانم
به خوبی میتونم به همسرم عشق ورزی کنم جوری که میگه من خیلی عمق دارم و نمیتونه کشفم کنه کامل ... نمیدونه که من چی میکشم از دست خودم
فرشته تو خود حجاب خودی از میان برخیز
- - - Updated - - -
نقل قول:
فکر نمیکنید در ضمیر ناخودآگاه خودتون یه مقدار خودرایی و خودخواهی وجود داره؟به نظرم این موضوع که کمال گرایی به اطرافیانمون سرایت کنه اسمش خود محوریه...اینکه مناسب نبودن گزینه های اطرافتون با خواسته شما,شما رو ناراحت می کنه ریشه در خود محوری داره.اما متوجهش نیستید و شاید الانم قبولش نداشته باشید
چرا میدونم خودرایی و خودخواهی دارم البته به معنی کلی . البته قبل از بکار بردن این کلمات مثل غرور و خودخواهی بباید تعریف بشن حال من نمیدونم منظور شما از خودخواهی چی هست ؟؟؟؟تا بگم هستم یا نه .
البته من دیگران رو محکوم به عمل کردن به خواسته ام نمیکنم که خودخواه باشم ازون نظر اما از نظر ایده ال گرایی چرا میخوام همیشه اصولی رفتار کنن این که میگم میخوام به معنی این نیست که همیشه بهشون میگم ولی واقعیتیه که هست .
این مساله انقدر برام عمیقه و شاخه و ریشه داره که گاهی گنگم و نمیتونم خوب توضیح بدم .نمیتونم قضیه رو ساده کنم
نقل قول:
شاید شما نکات ریزی می بینید که دیگران نمیبینند .اما آیا ممکنه نبینند؟؟؟ازشون پرسیدین یا فقط چون شما خودتون رو درگیرش کردید فکر کردید فقط شما متوجه شدیدٔ....شاید دیگران با درک نکته ازش گذر کردند.ٔ...چون کمالگرا نبودند
بله ممکنه که نبینند حالا میزان اطلاعات و تاثیری که از بیرون خودمون میگیریم در ادم ها متفاوته
حالا فکر کن کسی که اندازه من میگیره ولی ازشون میگذره یعنی اینقدر تواناست که به جای کنترل دیگران خودش رو کنترل کرده چیزی که من میخوام باشم.
هرچی هست خودمم و خودم
وهیچی سخت تر از درگیری با خود نیست