نمایش نسخه قابل چاپ
سلام بر سیب عزیز. من فکر می کردم شما دخترها از من بهتر می دونید پیشنهاد غیر مستقیم یعنی چی!!! مثلا دادن وگرفتن مقاله.. ... در بحث های کلاسی اگر ایشان نظری را در مورد درس دادن شما هم تایید کنید... چون آن آقا هم با حیا هست نمی تونه پیشنهادرو مطرح کنه و شاید هم خجالتی است. نگران نباشید بلاخره خودش پیشنهاد میده فقط باید در موقعیتی قرار گیرد تا راحت حرفش را بزند. موفق و شاد باشید. منتظر خبرهای خوش هستیم.
ممنون
ایشون خیلی تو کلاس آرومن و نظری هم نمیدن باید از روش جزوه گیری استفاده کنم
خیلی سخته برام اما امتحانش میکنم
برام دعا کنید
سلام من هنوز کاری نکردم.
تو این یه هفته 4 بار باهاش کلاس داشتم.اما گاهی احساس میکنم دوسم نداره و این جرات رو از من میگیره یه روز نگاهش مدام به منه و یه روز هم اصلا نگام نمیکنه!!!!!!!!
امان از دست عاشق شدن شما دخترا.
بعد از ازدواج تازه می فهمید که نه عاشق اون پسره اید و نه هیچ چیز دیگه ای... اون فقط اگر یک بحران مالی سرش بیاد اون وقت بهتون می شه رسوند که عشق! ی که ازش دم می زنید یعنی چی! واقعا خودتون نمی دونید احساسات دخترها کاملا متزلزله؟!!! دیگه لااقل به بعضی از تاپیکها سر بزنید اینو ببینید.نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاب
اینو بخونید:
http://hamdardi.net/showthread.php?tid=4129&page=2
و اینو:
سلام سيب عزيز
فقط بهت ميگم كه به نگاه زياد اهميت نده . نگاه هميشه به معني دوست داشتن نيست . حد اقل در مورد يكي از دوستان من اينجوري نبوده . پسره خيلي به دوست من نگاه ميكرده و دوست من هم همينطور و عاشق اون پسره شده بود و يك سال هم توي همين افكار باقي ميمونه تا اينكه ...... پسره رو با يك دختر ديگه ميبينه و قصر آرزوهاش ميريزه پايين
بايد يه جور ديگه مطمئن بشين كه دوستتون داره
موفق باشي دوست عزيز
آخه مهمتر از همه اینه که بدونید واقعا به اون علاقه دارید یا نه!! چی باعث علاقه شما شده و آیا شما تحت شرایط این علاقتون کمرنگ می شه یا خیر!
این چند روزه به بهانه های مختلف بهش نزدیک شدم بدون اینکه باهاش صحبت کنم.اما دیگه این کارو نمیکنم.با خودم فکر کردم اگه منو بخواد جرات هم پیدا میکنه که بهم بگه. دیگه کاری باهاش ندارم. فکر میکنم نوبتی هم باشه نوبت اونه که جلو بیاد.
دوستام میگن که من دیوونم و خیلی از اون سر ترم. چرا باید انقدر به اون توجه کنم و اون اصلا انگار نه انگار اما من دوسش دار
دوستمم دقیقا مثل منه
چی کار کنییم؟؟؟؟؟
سلام
امروز ساعت چهار بعدازظهر دل رو به دریا زدم
رفتم ازش یه سوال پرسیدم اونم گفت فلان صفحه جواب سوالتونو میتونید پیدا کنید و در آخر هم یه لبخند طولانی زد. (شاید داشته مسخرم میکرده نمی دونم)
اما دیگه بعد از این من قدم بر نمی دارم. فکر میکنم نوبت اونه که بیاد_البته اگه منو بخواد)
نظر شما چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
!!! مگه شما نبودید که عاشق اون شدید؟ به مثابه یک پسر که برای عشفش هزاران کار می کنه یک قدم بردارید برای عشقتون و یک قدم فاصله بگیرید از غرورتون. تا به حال به این امر نگاه کردید ؟ چه بسیار پسرهایی که تحقیر می شوند با پوزخند مواجه می شوند و این رو نشونه پاکی عشقشون می دونند که خسته نمی شن.واکنش به صحبتهای بچگونه ای مثل "تو که از اون سرتری" نماد زیبایی از بلندای عشق نیست. جمع مغرور بودن و عاشق شدن جمع اضداده خانوم سیب . در تلاش باشید که از این باور که اون رو دوست دارید خارج شید. من چنین تفکری رو ندارم در مورد همچین احساساتی!" یک جای دیگه هم نظر دادم- بهتره شما چیزی رو بشنوید که باید بشنوید ونه چیزی که می خواید بشنوید. گاهی اوقات تلخترین داروها موثرترین اونها هستند."