نمایش نسخه قابل چاپ
محسن جان شما باید رابطتون رو بیشتر کنید. حداقل اگه نمیتونید تنها باهم بیشتر رفت و آمد کنید, رفت و آمد خانوادگیتون رو زیاد کنید. یه راه دیگه هم هست. اگه واقعا دوسش داری و عاشقشی همه چیزو بسپار به خدا و با خانوادت این موضوع رو در میون بذار. به مادرت بگو چون مادرا معمولا تو این زمینه ها مهربون تر عمل می کنند.
صادقانه و مثه یه مرد به مادرت بگو جریان از چه قراره ولی آروم آروم جلو برو تا بنده ی خدا شکه نشه. بقیش رو بسپار به خدا.
ما همه واست دعا میکنیم.
موفق باشی دوسته گلم.
خيلي اقايي رفيق . ممنونم ازت كه وقت ميذاري ولي مثله اينكه متن اخره منو نخوندي .
اون ازم خواست كه رابطمون ديگه ادامه پيدا نكنه
ازش بپرس دلیلش چیه ؟ چرا دوست نداره ؟ از رفتارت خوشش نمیاد ؟ از عقایدت خوشش نمیاد ؟ از چه چیزه تو خوشش نمیاد ؟
سعی کن راجع بهش بیشتر بدونی ! باهش بیشتر صحبت کن.
نه . نميدونم . يعني خودشم نميدونه . من مرده روياهاش نيستم ولي مطمئنم (مطمئنم) كه اونقدرم از من بدش نمياد . من تمامه سعيموكردم كه براش بهترين باشم .
به احتمال فقط بايد صبر كنمو منتظره لطفه خدا باشم
منم واست دعا میکنم رفیق
سلام محسن خان!
اميدوارم حالا كه اينجا اومدي اينقدر زود نا اميد نشدي باشي كه فكر كني معجزه اينقدر عجيبه كه اتفاق نمي افته.با توجه به حرفهائي كه درمورد خودت و اون خانم زدي(منظورم دختر خاله اته)من يه حسي نسبت به موضوع پيدا كردم و اونم اينه كه تو داري يكطرفه به قاضي ميري.
ناراحت نشو و تا آخر گوش بده .شما با هم فاميليد و براي برقراري رابطه راههاي زيادي وجود داره ولي تازه با هم رابطه جدي پيدا كردين .پس هنوز اول راهيد چون احساسات تا به زبون ميادو بالفعل ميشه يه صورت جديدي پيدا ميكنه. حالا تازه ميرسيم به اولين قدم:
شما ها خيلي جوونيد و براي شروع زندگي وقت زياد داريد عشقي رو كه به مرور سعي در ايجادش كردي رو با حفظ غد بازي و شخصيت و غرور خودت آميخته كردي تا جائي كه حتي گاهي به بي توجهي كشونديش و انتظار داشتي كه اون دنبلشو بگيره.راستش ما خانومها براي حفظ شئونات اجتماعي و براي اينكه بخصوص بعدا اين تهمت را از آقايون محترمي كه ادعاي عاشقي مارو يه روزي داشتند نخوريم كه:توعاشق من شدي و تو برام ميمردي!(چون خيلي مهمه كه اين ادعائي كه ميكنيدو بعدا هم بهش پايدار بمويد)نمي تونيم خيلي كارا رو انجام بديم،مگراينكه مطمئن بشيم اونقدر مطمئن كه براي عشقي كه داريم هر كاري بكنيم و اون تحت فشار و تو اين رابطه هنوز نتونسته به همچين تصميمي برسه.شايد شما بگي فشاري نبوده ولي باناز كشيدنا و توقعاتي كه براي همين عاشقي از طرف اون ازش داشتيد اونم كم آورده و نتونسته به يقين قطعي برسه.
بهتر كه يه كمي صبر داشته باشيد و به خدا توكل كنيد ولي انتظار نداشته باشيد كه اون بيادو ومنت كشي كنه(بعدها)
اميدتون رو از دست نديد و به مهربوني تون وحمايتائي كه دريد ادامه بديد .بگذاريد اگه عشقي هست به مرور شعله ور بشه تا يه حرارت پايدار داشته باشه.
اميدوارم موفق باشيد!
سلام mohsen.s
به نظر من مشکل رابطه شما فقط اینه که باید جدی تر بشه و با اطلاع کامل خونواده هاتون رابطه داشته باشین نه یواشکی . مطمئن باشین بعد از ازدواج عشقش نسبت به شما خیلی بیشتر میشه و اصلاً نگران این موضوع نباشین .
امیدوارم جواب کوتاه منو حمل بر بی توجهی به موضوع نذارید از نظر من صد در صد اون عشقی که میخواینو بعد ازدواج بهش می رسین .
سلام نيلوفر خانوم . به خاطره راهنماييا و كمكتون ممنون و ازتون ميخوام بازم بهم كمك كنيد
نيلوفر خانوم نوشته ي (امروز 17:07) منو خونديد ؟
دخترخالم ازم خواسته رابطه بيشتر از اين ادامه پيدا نكنه و من از اين موضوع دارم از غم ميميرم
نيلوفر خانوم من تمامه تلاشمو كردمو ميكنمو خواهم كرد تا عشقو درونش به وجود بيارم ولي نميدونم چرا نميشه :(
نيلوفر خانوم من نزديكه يك سالو شيش ماه با وجوده تمامه مخالفتاش عاشقونه دوسش داشتمو بهش فهموندم كه واقعن ميخوامش . بعده يك سالو شيش ماه (به خاطره درخواستاي من كه بهش گفته بودم يه مدتو با هم باشيم و منو امتحان كن) قبول كرد كه يه مدتي با هم باشيم . الانم كه شيش ماه از اون امتحانه گذشته به اين نتيجه رسيده كه عشقي از طرفه اون به وجود نيومده و اگه قرار بود بياد توي اين شيش ماه به وجود اومده بود . الانم (ديروز) بهم گفته چون عشقي به وجود نيومده ديگه ادامه نديم . ميگفت همه چيو بسپاريم به خدا . بهم گفت اگه ما قسمته هم باشيم يه روز به هم ميرسيم . اون موقه ي خدافظي داشت پشته تلفن گريه ميكرد . نيلوفر خانوم من منتظرش ميمونم . انقدر دوسش دارمو ديوونش هستم كه يه عمر واسش صبر كنم . انقدر صبر ميكنم كه يا بياد پيشم يا دلش ماله كسه ديگه اي شه :(
راستي نيلوفر خانوم اون عشقه منو باور كرده . اينو بارها خودش بهم گفته
نيلوفر خانوم شما گفتيد معجزه اونقدر عجيب نيست كه اتفاق نيفته . منظورتون اين بود كه ممكنه اون عاشق بشه ؟
نيلوفر خانوم من احساس ميكنم شما خيلي ميتونيد كمكم كنيد . ازتون ممنونم ولي باز منتظرتون هستم
ملاكايي كه من براي دختري كه ميخوام باهاش باشمو (مثله متانت . وقار . سرو سنگيني . ا خلاق . حجاب . ايمان و ...) :305
: عزيزم من پرسيدم كه: بنظر تو ملاكهاي يه زن از همسر ايندش چي مي تونه باشه نه يك مرد؟:72:
سلام پارميس خانوم . اول اينكه همينكه اومديد نظرتونو داديد و قصد كمك كردنمو داشتيد من ازتون كلي ممنونو مچكرم
پارميس خانوم اون ازم خواسته ديگه رابطه ادامه پيدا نكنه (توي نوشته ي امروز 17:07 گفتم) بعد من چه جوري ميتونم ازش بخوام زير نظره خانواده ها ............
بعد اگه رابطه ها زير نظره خااده ها بشه همه چيز جدي ميشه .
و دخترخاله ي منم ميترسه از اينكه را بطه جدي بشه و اون هنوزم هيچ عشقي نسبت به من نداشته باشه
بنابراين هيچ وقت رابطه ي زير نظره خانواده هارو قبول نميكنه
موافقيد با من ؟