زندگی سخت این روزهای من

ببین درکت میکنم ...مادر من هم خانوادش ازش حمایت نمیکنن.به خاطر همین پدرم نمیترسه و هر کاری دلش میخواد میکنه ما هم که درکل بی عرضه...
به نظرم اولین دلیلش اینه که تو خیلی ابرو داری کردی...وقتی میبینه هر کاری میکنه هیچ حرفی به دیگران نمیزنی اونم هر کاری میکنه مثل خیانت...
به نظرم باید خودت به فکر خودت باشی.تو که لیسانس داری چرا نشستی خونه تا پول بگیری ازش؟الان هم بارداری و بعدش هم که بچه میاد که دیگه هیچی...ولی نمیدونم از یه زمانی که دیدی میتونی برو دنبال کار بگرد برو اموزشگاهها درس بده...الان فقط فکرت شده شوهرت.از الان دیگه به فکر خودت باش.اینطوری باز هم باعث میشه کمتر به شوهرت گیر بدی و دوباره دعوا و...
تا کسی نخواد عوض بشه هر چقدر هم تلاش کنی عوض نمیشه.میتونی مشکلاتت رو با مادر شوهرت با خانواده شوهرت در میون بذاری...درسته میگی مادرت هزار تا بدبختی دیگه داره ولی مطمئن باش با جون و دلش بهت کمک میکنه میتونی مشکلت رو هر چقدر هم که خانوادت بیخیال باشن باز هم بگو...

سلام
بهت پیشنهااد میکنم اول دنبال یه شغل واسه خودت بگردی... حالا هر چی... سالای اول اشتغال فقط به فکر جمع کردن سرمایه باش نه لذت بردن از کار کردن... بعدشم جدا شو... مردی که یه بار خیانت کرد چیزی از زندگی متاهلی نمیدونه و واسه خواسته های شما ارزشی قایل نیست...ایشون که دیگه دو بار اونم تو عقد خیانت کرده...بعدشم شما فقط فکر میکنید اونو دوس دارید که این یه فکر کاذبه... دوست داشتن دلیل میخواد که من تو حرفای شما هیچ دلیلی واسه دوست داشتن ندیدم... تا بخوای تو جامعه مرد به شکل شوهر شما ریخته... کافیه چشماتو وا کنی و ببینی اسمون سوراخ نشده که این یکی ازش افتاده باشه پایین...