بن بست؟به خاطره مراسم؟واااااااااااااااااا اااااااااااااااا
خیلی خنده داره بهتون حق میدم :54::54::54::54:
نمایش نسخه قابل چاپ
بن بست؟به خاطره مراسم؟واااااااااااااااااا اااااااااااااااا
خیلی خنده داره بهتون حق میدم :54::54::54::54:
سلام یاسمین خانم ناراضی از مراسمش:18::72:
آخه دختر خوب مراسمی که قبلا گرفته شده رو مگه میشه الان درستش کرد؟پس بیخودی چرا فکرتو درگیر میکنی.از زندگی با شوهرت لذت ببر.
من مجردم ولی با هر کیسی که آشنا میشم و حرف از مراسم پیش میاد میگم من دوس ندارم عروسی بگیرم فقط میخوام به عنوان یادگاری لباس عروس و دومادی بپوشیم و چند تا عکس بگیریم و یه ناهار یا شامی هم به خونواده درجه یک خودمون(پدر و مادر و خواهر و برادرا) بدیم.یه وقت فکر نکنی من دختر بی ذوق و بی کلاسی هستما:311:اتفاقا من تیپ و ظاهرم کاملا امروزیه ولی کلا از این جور مراسم دست و پا گیر خوشم نمیاد.
حتی عروسی هم که میریم نشده پیش خودم بگم ای کاش منم ازدواج بکنم و مثل این عروس و دوماد تو تالار برقصیم و از این چیزا:311:
خلاصه اینکه یکم خودتو بزن به بیخیالی.انقد بابت مسایل ساده و پیش پا افتاده ذهنتو درگیر نکن.باور کن اصلا فامیلاتون یادشون نیست لباس عروس تو چه شکلی بود یا شامتون چی بود و...
موفق باشی و کمی بیخیال:72:
عزیزم تو چقدر خوب حرف میزنی باور میکنی منم قبل ازدواج افکار تو رو داشتم اما حالا این مقایسه ها ولم نمیکنن نمیدونم چرا به قول شوهرم همیشه مرغ همسایه غازه نمیدونم چی بگم برام دعا کنید از این وضعیت دربیام و وقتی که دعوت به یک عروسی میشم عزا نگیرم که وای من نمیرم تا مبادا مقایسه کنم ...
چرا کسی به تاپیک من سر نمیزنه '..............
چرا کسی دیگه چیزی نمیگه ............:54:
میدونی چیه ، همین که خودت هم میدونی داری اشتباه میری خیلی خوبه.
بهتر خودت را مشغول کنی ، یه هنری یه چیزی ، یه استعدادی تو خودت کشف کن و همونو دنبال کن ، وقتی حس مفید بودن داشته باشی و خودتو درگیر کارات بکنی اصلا وقت نمیکنی به این چیزا فکر کنی.
حتما یه هنری رو دنبال کن.
فکر نمیکنم مشکلت راه حل خاصی داشته باشه ، باید خودت بخوای و تلاش کنی و بزاریش کنار.
راستش منم یه مدت اینجوری بودم ، البته نه نسبت به مراسم دیگران ، کلا دیگران رو همیشه واسه خودم بزرگ میکردم ، بعد از اینکه ارتباطم رو با یه آدمی قطع کردم ،خوب شدم ، واقعا احساس آرامش دارم.
سلام
مشکلی که شما گفتین کمبود اعتماد به نفس نیست. شما حرمت نفس یا همون عزت نفس ندارید. توی اینترنت و همین سایت مقالات درباره درمانش نوشته شده.
فکر می کنم شما وسواس زیاد هم داشته باشید که برای اینم بررسی کنید
هی روززززززززززززززززززززززز زززززگار .................................................. .................................
خب چیه مراسمت رو دوست نداشتی؟
لباست؟ شام؟ پذیرایی؟ موسیقی؟ چی دقیقا؟!
شاید بشه جبرانش کرد.
مثلا اگه آرایشت خوب نبوده توی عروسی بعدی که میری، برو یه آرایشگاه خوب.
مثلا چقدر برای باغ صرفه جویی کردید؟! حساب کن و دقیقا همون مبلغ رو صرف یه کاری کن که خیلی خوشحالت میکنه. مثلا توی آف با دو تومن میتونید دو نفری برید کیش یا حتی استانبول. اگه عکسها خوب نبوده اونجا برید عکس هم بگیرید و...
خب کلا به همه چی به تالار به آرایش و لباس عروس به ماشین و تشکیلات فیلمبرداری عروس نمیدونم چی بگم این موارد فقط موقعی پیش میاد که به یه عروسی برم و خودم و مقایسه کنم و یا تعریف عروسی فلانی رو بشنوم که فلان باغ تالار گرفته و فلان آرایشگاه معروف رفته خوش به حال شماها که این چیزا براتون بی اهمیته ............
- - - Updated - - -
بعدش شما میگی میتونم جاهای دیگه جبران کنم بی فایده است چون فقط توی مراسم عروسی خودم همه بهم توجه داشتن نه دیگران مشکل اصلی من اینه که نظر دیگران برام مهمه و این که دیگران باید منو تایید کنن نه خودم ................:54::54::54::54: