ممنون شیدا جان از صراحتت. انگار خودم اینهمه مشکل رو تو زندگی خودم نمیبینم وقتی یکی دیگه کسیکه حب و بغضی هم باهام نداره بهم میگه تازه میفهمم تو چه زندگی ای گیر افتادم.
اشتباه کردم میدونم اما چاره ای در اون شرایط نداشتم. انتخاب این آدم اشتباه بود اما با موقعیت خانوادگی من بهتر از ایشون هم برای من ممکن نبود. خودم شاید تحصیل کرده آروم و دلسوز و هربون و بساز باشم ولی موقعیت خانواده و پدرم طوری نبود که ازدواج بهتری داشته باشم.
منم 29 سالم شده بود و دنبال آرامش بودم و تو چهار سال دوستی با شوهرم همیشه خوب و خوش بودیم و فکر کردم ازدواج هم به همین راحتی هاست.
شاید همون وقتم خوبی و خوشی مون بخاطر این بود که من هیچ توقع و درخواستی نداشتم.
نمیدونم باید چیکار کنم. فکر میکردم همسر خوبی ام اما اینکه بیشتر مادرانه هستم تا همسرانه رو نمیدونم از کجا میگید که اصلاحش کنم؟ به خاطر مسائل مالی به این نتیجه رسیدید؟