نوشته اصلی توسط
پرواز ابدی
هوناز جان همیشه همسرم میگه باید محتاط باشی..مثلا امسال میگفت نیمه شعبان یا محرم اگه کسی تو خیابون شربت یا چای داد نگیری شاید داعش بخوان مردمو از این طریق بکشن...اخه همسرم اهل مطالعست بشدت.تو فامیلشونم ادمایی هستن که شغلشون حساسه...داستانایی براش تعریف میکنن که اونم میترسه خب.الان احساس میکنم خودم مثل همسرم شدم.راستش اینو محتاط بودن میبینم...وای اوایل که اینستاگرام رو نصب کرد اسم علی دایی رو سرچ کرد اما نمیدونم سراز ی ادم عرب سیاسی دراورد اون صفحه انقدر ترسید سریع سیم کارتو شکست..خیس عرق شده بود من و خواهرم بهت زده نگاهش میکردیم بعدا منو دعواکرد که تقصیر توبود من همه اینارومیزارم رو حساب اینکه ازاینورو اونور یه چیزایی میشنوه..اما درمورد دامادمون وقتی حرفشو میزنه میخوام سرمو بزنم تو دیوار..