-
سحر جان فکر میکنم خودت هم با پیشنهاد راه حل بیشتر موافق هستی و مد نظر خودت و خاننوادت هم انگار این هست ولی منتظری که عده بیشتری بیان تاییدش کنن درسته؟؟؟ الان این تردیدی که میگی نسبت به پیشنهاد راه حل داری چی هست؟؟در ضمن اگه باید ده کیلو وزن کم کنی این خودش اگه بخواد اصولی باشه چندین ماه طول میکشه پس در کل اگه این مسایل هم نبود باید از چند ماه دیگه اقدام میکردی ...من الان نمیدونم تردیدت چی هست؟؟اگه برات سخت نیست که همزمان دانشگاه بری و حاملگی رو هم بگذرونی
-
خب گیسو جان همین دیگه از اتفاقاتی که ممکنه بیفته میترسم مثلا رتبم جوری نباشه ک همین شهری که الان زندگی میکنیم قبول شم اینکه تو رزیدنتی برام سخت باشه بچه داری مخصوصا اگه شهر دیگه باشه اما از طرفیم میدونم به قول شما من همین فردام نمیتونم اقدام کنم پس راهی به جز درس خوندن منطقی نیست تو این شرایط
دلمم قیلی ویلی میره واسه اینکه جوجمو زود بغل بگیرم:43::43:
اما کم کم ظاهرا باید اماده بشم واسه ثبت نام کلاس های امادگی
میخوام تصمیم قاطعانه بگیرم و کامل باخودم کنار بیام هی وسط درس خوندن نگم کاش اونجوری میکردم کاش اینجوری:54:
-
سلام سحر عزیزم،
خوب من همکارتم،از خودم میگم...
البته باید بگم من اون موقعه که حامله شدم هنوز دانشجو بودم و تقریباً آخراش... ولی شما الان تموم شدید و میخواید تخصص بگیرید...
من با دوستمون خانوم راه حل موافقم...من اونموقعا برنامهریزی اشتباهی کردم که باعث مشکلات زیادی واسم شد! گفتم حامله میشم وتو دوران حاملگی امتحانارو مبخونم و پاسنیکنم تا 4-5 ماهگیم هم همچی خوب بود، درسمو میخوندم،کیلومترها هر روز تا دانشگاه با قطار میرفتم به همیر و زندگیم میرسیدم،از دانشگاه می امدم اگه همسرم نبود غذا میزاشتم، اگرم همسرم خونه بود خونه پاک و پاکیزه،غذا آماده و منتظر من بود...ولی استرس زیادی که تو دانشگاه داشتم باعث مشکلاتی توحاملگیم شد که منو واسه 4 ماه روانهبیمارستان کرد و تمام برنامه هام خراب شد...امتحانامو با انکه اجازه نداشتم از تخت بیمارستان پاشم رفتم دادم ولی چه فایده فقط دوتا شو قبول شدم و مجبورا باید واسه ترم بعد باز امتحان میدادم و...بعد که بچه امد کلا سرم باهاش گرم شدو گفتم فعلا مرخقی ور میدارم نمیرم،حوصله نداشتم...دلم نمی امد دخترمو ترک کنم برم دانشگاه...تو خونه هم نمیشد با تازه نوزاد درس خوند...پس همه چیز به آینده موکول شد تا تموم کردم و تخصص گرفتمو...
ولی اگه شما الان یه برنامه ریزی خوب داشته باشی( انشالا بدون اتفاقهای بد و بدشانشی) اول بفکر تخصص و لاغری باشید و واسه خودتون زمان مشخص کنید که مثلا به خودم 6 ماه تا یک سال فرصت میدم و درسمو میخونم،البته بیشترش عملیه فکر میکنم اونجام..و بعد امتحاناتونو بدید و انشاالله قبول که شدید و البته وزنتون هم کم شد واسه بارداری اقدام کنید!!!
موفق باشی عزیزم :72:
-
سلام سوده ی عزیز ممنون بابت اینکه برام وقت گذاشتی و از تجربت گفتی
بله فکر میکنم بهترین کار همین باشه
همسرم که سردرگمی و اعصاب خوردیمو دید گفت باید تصمیمی بگیری که نه از درست بمونی که یه عمر حسرت بخوری نه خیلی بچه عقب بیفته
ایشونم گفتن از الان به فکر لاغری باش و کم کم درستم شروع کن چیزی که شما و خانوم راه حل هم بیان کردن
امتحان تخصص یه امتحان جامع هستش که از تمام دروس عمومی به صورت تستی برگزار میشه و عملی نیست و خوندن زیادی میخواد اما اگه قبول بشم بعدش اکثرا درسامون عملیه و فقط سالی یکبار امتحان ارتقا خواهیم داشت تا سال اخر که دوباره یه امتحان جامع تئوری هستش
تو ایران قبولی تخصص خیلی سخته اما تموم کردنش خیلی سخت نیست کافیه قبول بشم میتونم یکسالم مرخصی بگیرم و بعدشم فقط صبحا درگیرم تا ظهر بعدش زمانم مال خودمه
راجع به اینده و بارداری در دوره ی رزیدنتی به شدت دچار نگرانی هستم که همسرم گفت حالا فعلا به همین مرحله فکر کن وقتی قبول شدی بعد برنامه ریزی های دیگم میکنیم
بازم ممنون ازینکه لطف کردی و برام پیام گذاشتین
-
سلام بیشتر بستگی به خودتون داره فطعا اگه بچه دار بشید درس خوندنتون به تاخیر میفته چون الان دوستای من هستن که بچه دار شدن یکی از دوستام افسردگی گرفته نه درسشو میتونه بخونه نه وظایف مادر بودنشو میتونه به نحو احسن انجام بده به نظر من یکسال صبر کنی درستو بخونی خیلی مادر بودنت عقب نمیفته قبول که بشی دیگه کارت راحتر میشه ولی اگه بچه دار بشی همیشه دراینده افسوس میخوری چرا یکسال عقب ننداختی
-
خواهش میکنم سحر عزیزم:72:
پس اینجور که شما میگید قبل از اینکه بخوای تخصص بگیرید اونجا باید یه چیزی مثل کنکور بدید که!!!
خیلی بده که!! تمام وقتتو میگیره!!!
خیلی متاسفم که انقدر اذیت میشید واسه یه تخصصی که اینجا تقریبا فقط کارتون عملیه و بیشتر باید دوکومنتاتسیون بکنی و امتحانا اکثرا شفاهیه!!!
ایشالا راه درست رو پیدا میکنی دوست خوبم،واست آرزوی موفقیت دارم :72:
-
سلام سحرجان . سوالي دارم خارج از موضوع تاپيك. ميشه بگيد چطور با همسرتون آشنا شديد؟ :72:
-
سلام دوستم
منم یک رشته نزدیک به شما می خونم و دقیقا توی جوی که تو دانشگاه هاست هستم. منم مثل شما تنبلیم میاد و حتا مثل شما تخمدان پلی کیستیک دارم! الکی به بهانه بیماری و طرحم سخت بود و بچه دار شدن و ... تخصصو عقب ننداز. بالاخره این یک کاریه که باید انجامش بدی پس حالا که همسرت حمایت میکنه تنبلی نکن.
امان از ذهن باهوش و تیز بچه های پزشکی که همه هم با این بهانه ها دوست دارن کمتر سختی بکشن. البته تخصص بیا دانشگاه ازاد که طرح نداشته باشی.
و اینکه در اطراف بنده اغلب پزشک متخصصن و همه بالای 40 سالگی بچه دار شدن ،حتا خانم پزشک زنان!، و الان همه بچه هاشون بسیار موفقن. و اینکه یک سخن نغز هم یکی دیگه از این اقوام میفرمودن که من اینهمه نیومدم تخصص و فوق تخصص بخونم که بچه هامو پرستار بزرگ کنن(البته سو برداشت نشه، شخصیت آدمها به مدرکشون نیست) و بنظر خودم بچه باید با محبت مادرش بزرگ بشه.
مگه اینکه پزشک باسوادی باشی و با عمومی هم بتونی گلیمتو از آب بکشی که البته سخت هم نیست، حتا در تهران.
-
سلام به همه ی دوستان عزیزی که منو راهنمایی کردن
بله الهه عزیز منم بالاخره این تصمیمو گرفتم چون میدونستم با بچه دیگه نمیتونم درس بخونم هرکس خودشو بهتر میشناسه من همین جوریش همیشه مشغول بازیگوشی هستم و به زور درس میخونم وای بحال اینکه بچه هم داشته باشم دیگه رسما مجله هم نمیخونم:311: و چون میدونستم قطعا در اینده پشیمان میشم واسه ای بود همش سردرگم بودم
سوده ی عزیزم بله متاسفانه اینجا دوباره باید کنکور بدی اونم یه کنکور سخت و مزخرفی که از تمام کتابها سوال میاد با اونهمه حجمی که خودت میدونی کتاب های رفرنس دندونپزشکی چی هستن همه شرکت کننده ها هم در حد مرگ میخونن باور کن به نظر من کنکور دبیرستان ازین خیلی راحت تره رسما یکسال باید تارک دنیا بشی که بتونی رشته خوب قبول شی :54:
ممنونم ازت دوست عزیزم:43:
ناهید جان چرا میپرسی مبادا منو شناختی و اشنا هستی؟؟؟؟:311:
یه دونه ی عزیز همه ی حرفاتون درسته امسال دیگه همه ی تلاشمو میکنم مردو مردونه میخونم قبول شدم که چه بهتر قبولم نشم دیگه بی خیالش میشم و میچسبم به زندگیو بچه
یه چندتا دوره هم میرم که بتونم با عمومی هم بهتر کار کنم متاسفانه شهرستان وضعیت کار برا دندونپزشک خانوم تازه کار خوب نیست اصلا
مطب اینو اونم رفتم یارو فکر میکرد منشیشم:54:
-
سلام خانمي
خب همه اينا رو گفتي حرفي راجع به طرح تخصص نزدي! الان طرح نزديك ٩ ساله. حالا درسته يه اعتراضايي دارن مي كنن ولي فوقش ميشه ٥ سال!! (كه عمرا بشه چون اين وزارتخونه اي ها به خون ما تشنن انگار!) اصلا بحث سال هاي درس خوندنن نيست. بايد به فكر بعدش باشي. من خودم شهرستان درس مي خوندم و به چشمم بارها مي ديدم كه استادامون كه همسرشون تهران بود چه عذابي واسه زندگي متاهلي مي كشيدن! حالا بچه داري كه عمرا!! تازه اونها شانس داشتن كه هيئت علمي بودن اگه طرحت درماني باشه در واقع نابود ميشي! نمي دونم طرح عموميت رو چيكار كردي ولي احتمالا بايد از اوضاع شبكه بهداشتا خبر داشته باشي! جنگ هاي رواني كه به خصوص اين روزا به خاطر طرح تحول سلامت(!!) بيشتر هم شده! تو دوره طرح كه هر روز بايد سر كار باشي مثل يه كارمند. شبكه بهداشتي كه من بودم هر روز ما رو ميكشوندن شبكه كه بايد عصرا هم بياين واسه ما كار كنين!!!!
خلاصه كه اوضاع طرح يه چيزي تو مايه هاي سربازيه و خب يه ظلم بزرگ در حق ما ...
مگه اينكه بخواي دانشگاه آزاد قبول شي كه اون هم اين روزا رتبه هاي خيلي بالا مي خواد (چون طرح نداره) و هم يه بحثايي در مورد طرح دار كردنش هم اتفاقا مطرحه انگار!
ديگه گزينه بعدي صندلي آزاده كه يه سال ميذارن يه سال بر ميدارن. خب البته بستگي داره بچه هاي خودشون اون سال مي خوان آزمون بدن يا نه! مطمئن باش اين هم رتبه بهتري مي خواد. تو هم كلا بازيگوشيت از درصد حضورت تو سايت معلومه ...:18::43:
با همه اينا من فكر نمي كنم تخصص خوندن براي يه خانمي كه مي خواد زندگي متاهلي داشته باشه، تو شرايط ايران مناسب باشه! در واقع خود من به خاطر اين مسائل تخصصو بوسيدم گذاشتم كنار. با اينكه به يكي دو تا از رشته ها به شدت علاقه دارم.
راستي در مورد كار كردن من از تجربه خودم مي گم. اتفاقا شرايط شهرستان خيلي مناسبتره! چون اونجا راحت تر هم بين مريضات شناخته ميشي. و خب رقابتش از شهري مثل تهران به نسبت كمتره. بهت توصيه مي كنم براي كار كردن به هيچ عنوان اين طوري نري خودتو معرفي كني خب من اومدم واسه كار! بلكه حتما با يه توصيه يا پيشنهاد يكي از همكارا بري سر كار. مهمترين علتش هم اينه كه به هر حال همكارا شرايط يه كلينيك يا مطب رو بهتر مي شناسن و مي تونن بهت پيشنهاد بدن. ولي خب البته من خودم يه اشتباهي هم داشتم كه پيش اومده بودبه توصيه همكاري رفتم يه كلينيك ولي توجه نكردم كه خود اون فرد از اونجا دراومده بود. و بعدا متوجه شدم كه فقط برات مريض هاي بيمه اي ميذارن و خب حساب كتابا ديگه مشخص نميشه تااااااا ٦ ماه بعد كه حالا درصدت رو بهت بدن يا نه!!! بعد يهو بعد يك ماه ميديدي فقط دويست سيصد تومن كار كردي!! يا يه سري مشكلات ديگه كه حالا اينجا جاي بحثش نيست.