-
مرسی گیسو کمند عزیزم.ایده ی مهمون خیالیت خیلی جالب بود,حتما امتحانش میکنم.یه چیز دیگه هم اینه که زود خسته میشم.مثلا ظرفارو که میشورم انرژیم تموم یا کم میشه و نمیتونم با انرژی کارامو تموم کنم.کم خونی یا فقر اهن هم ندارم,بیماری خاصی هم ندارم.اکثرا از لحاظ روحی خسته میشم تا جسمی,یه سوال داشتم,چرا من وقتی میخوام برای دومین بار جواب بنویسم,ارسال نمیشه و حشدار میده ؟؟
-
اصلا مهم نیست
نشنیدی به کسی بگن تنبل؟ شما فقط تنبل شدی
دلیلشم اینه که زیادی بیکاری به خودت دادی و عادت کردی ترک هر عادتی هم اولش سخته هرچی میخواد باشه ، چه عادت به نظافت زیاد و چه نظافت نکردن
مطمئن باش 2هفته پشت هم از خواب که بیدار میشی به خودت قول بدی حتی 1 دقیقه ام وقتت را اصراف نکنی و مفید استفاده کنی
بعد از این 2هفته آرامشی که خونت بهت میده رو با هیچی عوض نمیکنی انقدر انگیزه پیدا میکنی که نزاری حتی یه لکه روی کابینتی جایی بمونه فقط شروع کن و سختیشو به جان بخر
عزیزم خیلی زشته که آشناهات بیان و خونتو اونطوری ببینن
مردم هیچ ، خودت و همسرت چی ؟ به یه خونه ی با آرامش نیاز ندارید ؟
حتما حتما توی گوگل سرچ کن درمورد خانه داری بهت انگیزه میده شروع کنی و کنار نزاری
-
خب عزیزم بگن همیشه خونش شلخته و کثیفه خوبه یا بگن یکیو میاره خونشو تمیز کنه؟ به حرف بقیه اهمیت نده میدونی از لحاظ مالی مشکلی نداری به این حرفا گوش نده یکیو بیار خودتو راحت کن
بعدشم یه کارایی میتونی بکنی که یه مقدار کارت کمتر شه
مثلا من همیشه سفره یکبار مصرف میذارم رو میزم وقتی استفاده میشه فوری جمش میکنم میندازمش دور
یا ظرفشویی اگه داری هر روز بعد نهار فورا سر همون سفره ظرفارو پاک کنو بذار تو ظرفشویی دیگه انصافا اینا کاری نداره
یا غذا که درست میکنی زیاد درست کن بذار تو یخچال که هم کمتر وقت بذاری واسه غذا درست کردن هم ظرف کمتری کثیف میشه
هرکس میره حموم بگو خودش لباساشو بندازه تو ماشین لباسشویی بعد ازینکه از حموم اومدن بیرون کاری که مادر من همیشه میکرد
لیوان یکبار مصرف بخر ده تا ده تا بذار رو میز که برای اب خوردن هی لیوان بیرون نیاد هی بخوای بشوری من که فقط با همین کار کلی کارم کم شد از بس که قبلا در طول روز من لیوان میشستم
یا هربار که میری دستشویی یا فقط اخر شبها شلنگ ابو بریز کف دستشویی بعدشم با یه تیکه دستمال کاغذی اینه و شیرو اینار پاک کن بخدا ی دقیقه میبره
یا میری حموم بعدش کامل حمومو اب بکش و اینه و شیر اینارو خشک کن اینکارا باعث میشه خیلی دیرتر سرویس بهداشتیت کثیف بشه شوهرمم یاد دادم همیشه اینکارو میکنه اوایل سرکشی میکردم اما کم کم براش عادت شد
یا مثلا نذار کسی با پای خیس از حموم در بیاد حتما سعی کنین دمپایی بپوشین که سرامیک یا پارکت یا هرچیز دیگه ی خونتون لک نگیره
سطل های کوچیک برا دستشویی بگیر که زود پر شه مجبور شی خالیش کنی
وقتی اشپزی میکنی یه دستمال کاغذی یا پارچه کنار دستت باشه تا چیزی میریزه پاکش کن
باور کن با این کارای کوچیک همیشه خونت برق میزنه بدون اینکه عملا کار خاصی کرده باشی
-
سلام.بچه ها دیروز خونمو مث دسته ی گل تمیز کردم,جارو کشیدم,گردگیری کردم.ولی حالا که دارم واستون مینویسم انگار خونم سیل اومده.خیلی اعصابم خرابه.حالا به این نتیجه رسیدم که مشکل من تمیز کردن نیست,بلکه تمیز نگه داشتنه.راهنماییم کنید تورو خدا,خسته شدم
-
اولین پستم در اینجا هم همین بود که تمیز نگه داشتن خونه از تمیز کردنش راحتتره یادتونه؟
مگه توی اون خونه چند نفر دارن زندگی میکنن که یک روزه خونه ی به قول خودتون دست گل به این روز میوفته؟
کی این کارها رو میکنه ؟ یا شما یا همسرتون دیگه!
خود شما بهتر از هر کسی میدونید خونتون از چه لحاظ بهم میریزه پس خودتون بهترین کمک کننده هستید
ما که نمیدونیم ظرف نشسته در میاری ، لباس های توی کمد رو مییزید بیرون، یا با دست چسبونکی و کثیف به همه جای خونه دست میزنید و...
مثلا من وقتی میدیدم همیشه کلید پریزهای خونه کثیفن بخاطر اینکه همسرم دستاشو خیس بهشون میزنه و تذکر من هم فایده نداشت چند بار پشت هم ازشون خواهش کردم کل کار خونه با من،تمیز کردن کلید پریزها و چارچوب در با ایشون
تمیز کردنی داشت از تعجب شاخ در میاورد که چرا اینقدر این قسمتها لک دارن و دیگه حواسشو جمع کرد تازه به منم تذکر میده چون خودش تمیز کرده بود قدر میدونست و حواسش جمع
یا مثلا خیلی شلخته بود همیشه سراغ وسایلشو از من میگرفت منم به حرف دکتر فرهنگ گوش دادم و وسایلشو بیشتر گم و گور میکردم تا بیشتر بگرده گاهی انقدر دنبال وسایلش میگشت که خجالت میکشید ازم
لباسای کثیفو پیش لباسای تمیز میزاشت منم نمیشستم تا چند بار با لباس بو داده رفت جاهای مهم دیگه یاد گرفت جای هر لباسی جداست
گاهی هم لازمه شما با مهربونی کار بزرگی انجام بدی که طرف حسابی خجالت بکشه مثلا یه جفت جوراب تمیز نداره ، شما وقتی کاملا آماده ای لباس مهمونی تنت کردی جوراباشو بشور و با سشوار خشک کن دیگه هیچ وقت جوراب
کثیفو نمیندازه گوشه خونه یا پیش لباسای تمیز
خلاصه ایراد هر جایی هست خودتون بهتر میدونید و میتونید با این راه حلها حلش کنید به خودتون هم ازین تنبیه ها بدید هر چند اینکه مهمون خونتونو اونطوری دیده بدترین تنبیه دیگه شما باید عبرت بگیری
-
برای خودت برنامه ریزی کن عزیزم
روز اول هر ماه ملافه ها و روبالشی ها رو بشور
روز اول هر هفته حمام و سرویس رو تمیز کن. سرویس رو باید دو بار در هفته تمیز کنی
اجاق گاز رو هر شب قبل از خواب پاک کن
هفته ای دو بار جاروبرقی و گردگیری
هر هفته برنامه غذاییتو بنویس که در هفته آینده چه غذاهایی میخوای درست کنی. بعد ببین برای هر کدومشون چه موادی لازم هست که تو خونه نداری. چیزایی که نداری رو توی کاغذ لیست کن و هفته ای یک بار برو بخرشون. برای مواد غذایی که باید تازه خریده بشن هر روز یک ساعتی رو مشخص کن مثلا 10 صبح برو خرید.
هر دو ماه یک بار شیشه ها باید تمیز بشن و سالی دو ماه پرده ها و کابینتا رو بشور.
موفق باشی
-
-
مدیریت خونه ازهر چیزی مهمتره
شما احتمالا خونه تمیز میکنی اما خودت و دیگرانو ملزم به تمیز نگه داشتن نمیکنی
من چندتا مثال ساده براتون زدم
من یه مدت دیدم به شکل وحشتناکی ظرف جمع میشه بعد دیدم همسرم هروقت اب میخوره میره یه لیوان در میاره میذاره روز میز تا شب بخدا ده تا لیوان حتی بیشتر در میاورد چندبار بهش تذکر دادم دیدم تنبلیش میشه بشورتش با لیوان قبلیشم نمیخوره در نتیجه لیوان یکبار مصرف گرفتم 500 تا میخرم 8000 برای دوماهمون میمونه حتی بیشترم
قبلا میز که میچیدم کلی جلوس میگرفتم الان تا جایی که بشه ظرف کمتر کثیف میکنم دیگه برنجو تو دیس نمیریزم همون میریزم تو بشقاب خورشتو جدا نمیریزم یکی میریزم خلاصه با کارهای اینجوری کلی حجم ظرفو اوردم پایین
یا مثلا ظرفهای حجیم مثل ابکش و نمیدونم ساطور و سینی اینا وقتی کثیف میشه زود میشورم چون اینا در عرض دو ثانیه میتونه باعث جمع شدن ظرفهای بیشتر بشه
همیشه خونه تمیز میکردم میدیدم رو پارکت کنار دستشویی حموم همیشه قطرات ابه دیدم همسرم میاد بیرون دستشو خشک نمیکنه با دست خیس دست میزنه به دستگیره به در به چارچوب در خلاصه به هر قیمتی شد عادتش دادم حتما دستشو خشک کنه میتونی حوله یا دستمال کاغذی بذاری یا دست خشک کن بذاری
از حموم نذار با پای خیس بیاد بیرون اگه یادش میره کفششو ببره خودت حتما براش بذار
تو تمام اتاقها سطل کوچیک بذار که اگه کسی اشغال داشت و حوصلش نکشید بلند شه نریزه زمین حداقل توهمون اتاق بریزه اشغالی
تمیز نگه داشتن خونه مدیریت میخواد خونه ی خواهر من همیشه مثله گله بخدا در حالیکه به اندازه ی من برا تمیزکردن وقت نمیذاره چون مدیریتش خوبه کسی جرات داره تو خونش کثیف کاری کنه
حتی ماها وقتی میریم خونش باید دم در با کفشامون جورابم در بیاریم و دمپایی بپوشیم حالا شما لازم نیست خونت مثل خواهر من پادگان بشه اما دیگه همه رو ول نکن هرکی هرچی خواست بکنه بعد تو تمیز کنی
یه مدت حواست به همه چی باشه هم خودت عادت میکنی هم همسرت
-
سحر عزیزم,البته خجالت میکشم که بگم ولی متاسفانه همه ی کار هایی که مثال زدی و گفتی نزار اطرافیان انجامبدن رو من خودم رعایت نمیکنم.اشغال میریزم,دستامو خشک نمیکنم,لباسامو سر جاش نمیزارم,اشغال از رو زمین جمع نمیکنم و صد تا بی نظمیه دیگه,وقتی میخوام کاری رو انجام بدم هی میگم بعدا این کارو میکنم,برم فلان کارو انجام بدم میام اینکارو هم میکنم,ولی تنبلی نمیزاره وکارها رو هم تلنبار میشه.شاید الان با خودتون بگن خیلی بی عرضه ام.ولی خودمم دیگه خسته شدم
-
سلام دوست عزیز
به نظرم ممکنه دچار روزمرگی شده باشی.
خیلی وقتها می بینی خانمهای شاغل خیلی خونه داریشون خوب میشه. با اینکه وقتشون هم کمتره. می دونی چون آنها تو زندگیشون تنوع دارند و همین طور تعامل با اطرافیان باعث میشه حالشون بهتر باشه و آدم های پویایی باشند..
آدم وقتی تو خونه تنهاست دست و دلش به کاری نمیره! هیجان نداره! می گه بذار بعدا انجام می دم! حتی بعضی ها تنهایی اشتهاشون کور میشه.من که تنهایی غذا نمی تونم بخورم حتی! ولی وقتی می ری مهمونی با چند تا خانم دیگه هستی همون کارهایی که تو خونه خودت حوصله ات نمیاد تو مهمونی براش جانفشانی می کنی و می خوای خودت را اثبات کنی!
چرا؟ چون چند تا آدم دیگه دیدی!
من خودم از اون آدمایی هستم که وقتی یه مدت تو خونه تنها باشم وضعیتم شبیه تو میشه.اتاقم وقتی که دانشجو بودم همیشه خیلی مرتب بود. انگیزه داشتم. یه نمره خوب می گرفتم کلی شوق داشتم.قبل درسم اول باید اتاقم مرتب می شد.وگرنه اصلا شروع نمی کردم.نمی تونستم یعنی... حساس می شدم به نامرتبی... وقتم از الان کمتر بودها! ولی الان بیشتر وقتم را هدر می دم!
ولی الان فعلا یه چندماهی باید خونه موندن را تحمل کنم حالم خوب نیست... حوصله هیچ کاری ندارم... اتاقم هم مثل قبل نیست...
به نظر من از این روزمرگی خودت را بکش بیرون. کارهای تکراری خونه را برای خودت جذاب کن.
سعی کن با چند نفر دوست باشی.حتما کلاس ورزش برو. حتما! یه فعالیت جنبی داشته باش که خوشحالت کنه!و از آدم ها دور نیفتاده باشی...
تو آشپزخونه رادیو روشن باشه! بذار چیزهای متنوع بخونه! این جوری کار کردن تو آشپزخونه برات اصلا سخت نیست. من خودم حتما باید رادیو روشن باشه وگرنه برام خیلی کسل کننده است که بخوام مثلا چند تا ظرف بشورم یا وایسم غذا آماده شه و از این کارهای تکراری! به هوای گوش دادن رادیو حواسم از تکراری بودن پرت میشه و خیلی همه چی بهتر میشه... وگرنه میفتم تو روزمرگی ... و خسته کننده میشه...
مثلا به شخصه وقتی با مادرم کار می کنم اصلا برام اون کار نا خوشایند نیست چون با هم حرف می زنیم.مساله وقتیه که تنهام و باید یه سری کارها را انجام بدم.اون وقته که برام کسل کننده است و رادیو کمک کننده.
وقتی می خوای خونه را هم مرتب کنی تلویزیون روشن باشه در حین مرتب کردن سریالت را ببین.
سبزی ها را جلوی تلویزیون پاک کن! حواست پرت میشه می بینی همشون را پاک کردی.
هر روز به خانه برمی گردیم را نگاه کن. یه دفتر بگیر برنامه های آشپزیش را بنویس... سفره آرایی یاد بگیر... سالاد درست می کنی فکر کن باید هنرت را نشون بدی. خوشگل درست کن.
هروقت می خوای انگیزه بگیری خودت را تحویل بگیر... به ذوق میای... مثلا من خودم هروقت انگیزه درسم پایین میاد می رم یه پاک کن می گیرم یا خودکار یا جامدادی. همون باعث میشه یه نیرومحرکه بیاد. پس تو هم یه دفتر مخصوص برای این کار بگیر... سعی کن دفترت را دوست داشته باشی. با خودکارهای رنگی برنامه هات را بنویسی.
یه تخته وایت برد خوشگل بگیر و بزن دیوار آشپز خونه.حتما تزئینش کن.
جملات روحیه بخش بزن به در و دیوار... جملات با مزه...
وسائل تزئینی بگیر... شاید خنده دار باشه یه عروسک بذاراز اون عروسکهایی که دوست داری بغلشون کنی... بعد فکر کن اون داره نگات می کنه:)
وقتی خونه را مرتب کردی از خونه عکس بگیر... بعد به خودت بگو باید این جوری بمونه... می تونی عکست را بزنی جلوی چشمت تا ذهنت باهاش آداپته بشه.
همیشه قبل از خواب کارهای روز بعدت را در نظر بگیر... و تاکید می کنم تو ذهنت آنها را مثل یک فیلم ببین و بخواب... همون اتفاقها برات میفته.
مثلا بگو فردا از خواب پاشدم اول صبحانه درست کنم بعد فلان کار بعد...
یه دفعه انتظار نداشته باش تغییر کنی... همون تغییرات اولیه را هم مثبت ببین و به خودت پاداش بده! و بگو واااای چقدر خوب شدم!
نظریه بندورا می گه اگر می خوای انگیزه پیدا کنی بعد از هر 30 دقیقه انجام هرکاری 15 ثانیه آنچه گذشت را برای خودت تشویق کنی. مثلا بگی من چقدر خوب این کارها را انجام دادم! آخیش چقدر شیشه ها تمیز شدند!حتما باید به زبان بیاری...
بعد یه نظریه دیگه هست به نام وینر اون می گه بعد از 30 دقیقه باید برای 30 دقیقه بعدی 15 ثانیه به خودت روحیه بدی. باید بگی آخ جون من می خوام فلان کار را چقدر خوب انجام بدم! من ال می کنم بل می کنم.
همین دو نظریه را انجام بدی فوق العاده پیشرفت می کنی.
به علاوه اینکه طی روز و قبل از خواب در فرصتهای مناسب از یه خونه مرتب تصویر سازی ذهنی کنی. می تونی به اون عکس خوشگل هم نگاه کنی.این جوری ذهنت رفته رفته مطابق با آنچه که می خواهی بشی آداپته میشه و به تدریج تبدیل به یه خانم مرتب می شی.
این توصیه های آخر خیلی خیلی مهم هستند. برای هرتغییری در شخصیت.
امیدوارم کمکی کرده باشم.
موفق باشی دوست عزیز:72:
- - - Updated - - -
یه نکته مهم این که وقتی زمان زیاد داری باید خودت برای خودت محدودیت زمانی درست کنی. مثلا بگی تا قبل از ظهر همه کارام باید تموم شده باشه.
فقط یه روز هم بذار برای از ته تمیز کردن خونه اون وقت طی روز خیلی کار نداری... ولی برای بقیه زمانهات باید حتما یه فکری کنی تا تو حالت تنبلی فرو نری...
- - - Updated - - -
(البته همه مثل هم نیستند. بعضی از تیپ شخصیتها این طورند.مثل من! وگرنه افرادی هستند که تنهایی راحت ترند!و در غیر این صورت خسته می شن!و خوششون میاد که تو خونه برای خودشون تنها باشن و این جوری حالشون بهتره و خیلی هم خوب کار می کنند.ولی من حتی تو خونه نمی تونم درس بخونم حتما باید برم سر کلاس و یا یه چند تا آدم در موردش صحبت کنم.ولی مثلا با کمال تعجب می بینم یه دوست دارم فقط تنهایی می تونه درس بخونه و برعکس من کلاس ها را شرکت نمی کنه!!!. خلاصه آدمها شخصیتهای متفاوتی دارند! نوع شخصیت خودت را پیدا کن و مطابق با همون باش!و خودت را با بقیه مقایسه نکن.)