-
آقای غلامزادگان من چون کم به همدردی سر می زنم فقط یه چند تا نکته بگم.چون شاید نیام.
1/ با توصیفاتی که کردین خیلی الان نگران نشید که نکنه دارید اشتباه می کنید.چون این طور که معلومه با ادامه جلسات احتمالا به جواب مثبت می رسیدین.
اما بهتر می دونستم خود شما دو نفر (چون دو نفر اصل هست.نه فقط خانواده ها) بیشتر با روحیات هم آشنا می شدین که اگر می خواهید با چیزی کنار بیایید همین قبل عقد کنار بیایید.
2/ اگر عقد کردین مبارکتون باشه.فقط نکته مهم اگر با موارد جدیدی روبرو شدین زود به انتخابتون مشکوک نشید که وااای من اشتباه کردم. چرا که هر دو تا آدم جدیدی که با هم آشنا می شن یه سری جاذبه و دافعه هایی برای هم دارند.منتها کسانی که قبل تصمیم گیری دافعه ها را می بینند راحت تر می پذیرند و قبلش روش راحت تر فکر می کنند (چون خبری هنوز نشده) و برای همین کنار میان و عقد می کنند.و چون با علم به همان دافعه وارد ازدواج می شن شوکه نمی شن.
اما همان فرد اگر بدون شناخت وارد می شد همان دافعه ممکن بود در طرف تشکیک ایجاد کنه. غافل از اینکه این گونه شک و تردید ها را بالاخره همه می گذرانند.
پس اگر عقد کردین و با اختلافاتی مواجه شدین فکر نکنید حتما اشتباه کردین و یا نترسید... همه از این جور موارد دارند.
3/ من پیشنهاد می کنم که یک جلسه تلفنی با درخواست مادرتون با هم داشته باشید.تحت عنوان اینکه( دو جوان جمع بندی قبل ازدواج با هم داشته باشند و مثلا غلام آقا می گه اگر دخترخانومتون یه وقت صحبتی دارند من با کمال میل حاضرم جوابگو باشم) چنین ادبیاتی محترمانه هم هست و اتفاقا شما دارید به نظر دختر خانم احترام می گذارید که می خواهید نظراتشون را بدانید.
4/ بعد در آن صحبت تلفنی شما اینگونه آغاز کنید که می خواستم بدونم این جلسه ای که گذراندیم شما چه برداشتی از من کردین تا اگر در مورد برداشتتون از من ابهام یا اشکالی باشد بیشتر برایتان توضیح دهم.خوشحال می شم بدون رودربایستی نظرتان را بدانم.
و بعد ببینید واقعا از روی چه اصولی با شما می خواهد ازدواج کند.
و شما هم کاملا ابهاماتتان را بپرسید.
بعد حتی می تونید عنوان کنید من چون فکر کردم ممکنه شما احتیاجی به این جلسه داشته باشید و از روی حیامطرح نکنید به مادر گفتم که این جلسه از جانب ما برگزار بشه.
مطمئن باشید در اصل نباید این موضوع با این شیوه طرح بی ادبی تلقی بشه. ولی خب شیوه طرح این مساله بعد از این همه قرار مدار باید خیلی با دقت و بااحترام صورت بگیره تا سوء تفاهم پیش نیاد.
نکته:
این ها فقط پیشنهادات من هست. هرجور خودتان صلاح می دانید. و فکر کنید ببیند چقدر براتون این جلسه اضاقه لازم است.( فقط با رودربایستی ادامه ندین!)
(سعی می کنم باز هم سربزنم. حتما تاپیکتان را ادامه دهید...)
خوشبخت باشید:72:
- - - Updated - - -
البته من اطرافم خواستگاری یک جلسه ای دیدم که واقعا و واقعا خوشبخت شدند و تو همون یه جلسه به دل هم نشستند. و خب هم کفوی خانواده ها به خوبی وجود داشت. و زندگیشون واقعا عالی و عاشقانه.
پس یه وقت شما را بیش از حد نگران نکرده باشیم.:72: فقط این نکات صرفا به این جهت گفته شد که نکنه یه وقت از رودربایستی کوتاه آمده باشید. چون جلسات مشاوره را سر حرف مادرتون کنسل کردین.و خب طبیعتا احتیاط بهتر هست و شرط عقله.
مطمئنا هر چه خیرتان هست پیش خواهد آمد. فقط به وظیفتون عمل کنید. همین.
ان شالله خیره. به خدا توکل کنید.
-
سلام
روز پنجشنبه رفتیم صبح آزمایش خون و ساعت 15 حرم عقد کردیم بعد افطار هم تو محضر اتاق عقد یک مجلس مختصر برگزار کردیم
من از بعد عقد حرم تا شنبه صبح رو با خانومم بودم(پنچشنبه خونه خودشون خوابیدیم و جمعه هم آوردمش خونه خودمون و شب خونه ما بود و صبح بردمش خونشون و رفتم سرکار) تا اینجا به نظرم هیچ مشکلی نیست و انتخاب من درست بوده تا ببینیم در آینده چی پیش میاد
من بعید میدونم به مشکل خیلی حادی بخورم
از همگی دوستانی که تا اینجا من رو راهنمایی کردن کمال تشکر رو دارم
-
با سلام
من آدم های زیادی و دیدم که مثل شما به این سرعت ازدواج کردن و خوشبخت شدن و از طرفی آدم هاییی هم هستن که شش تا هشت ماه دوران اشنایی و گذروندن و الان در دادگا ها هستن. درسته دوره شناخت طولانی تضمین کننده نیست، یکی مثله من با شش ماه به اون سطحی از شناخت که مد نظرش هست میرسه یکی مثله شما با یکی دو جلسه!
ولی خب بیشتر توصیه میشه حداقل سه ماه- شش ماه برای گذروندن دوره شناخت طی بشه.
من هم مشهدی هستم اینطور نیست دوره نامزدی در مردم مشهد رواج نداشته باشه.
اگر دوستان بیشتر اصرار داشتن دوره شناخت طولانی تر باشه برای این بود که کاملا مطمعن بشین، نه اینکه حتما باید مشکل حادی مشاهده کنیم خب آدم ها خیلی پیچیده اند و براحتی نمیشه شناختشون معمولا با رفت و آمد شناخت بیشتر میشه!
ممکنه دو آدم خیلیم خوب باشند ولی صفات و عاداتی داشته باشند که طرف مقابلشون نتونن باهاشون کنار بیاین ولی برای شخص دیگری همین صفات جز مزیت باشه.
ولی خب امیدوارم خوشبخت بشین و هیچوقت مشکلی حاد مشاهده نکنین هرچند مشکل حاد و یکی دوروز اول که مشاهده نمیکنند.
ولی خب مشکلات در زندگی هست امیدوارم دوتایی باهم بخوبی از پس مشکلات بر بیاین.
موفق باشین.
-
سلام
تبریک می گم.:72:
خوش به سعادتتان که عقدتان را حرم امام رضا خواندین... واقعا خوش به حالتان...
دنبال اشکال نگردید. دیگه ایشان همسر شما هستند. همه کم و بیش مشکلات داریم. این طور که می فرمایید انتخاب مناسبی داشتید. و همین مهم هست که مشکل حادی ندارید.
قسمت که می گن همینه ها!!! چه جوری امام رضا راه را براتون باز کردند...
یادتون میاد پارسال همین موقع ها برای مطرح کردن خواستگاری تاپیک باز کرده بودین؟ چقدر نگران بودین؟
این نمونه شما را دیدم خیلی خیلی خوشحال شدم. امیدوار شدم.
اگر حرم رفتین واقعا التماس دعا دارم. خیلی زیاد...
ان شاالله خوشبخت باشید.:72: