نمایش نسخه قابل چاپ
دوست من شما چه راه حلی برای این دوست عزیز و خانم های دیگه ای که با چنک و دندون میخوان همسراشون رو نگه دارن،دارید؟؟به نظر شما با به رو اوردن قهرکردن مثل خودش رفتار کردن یا طلاق گرفتن قضیه حل میشه؟ایشون به آرامش میرسن؟همه چی عالی میشه؟
شما که این روش رو قبول ندارید به نظرتون چطور میشه به این دوست عزیز و خانم های دیگه ای که یا در معرض خطر قرار گرفته زندگی شون و یا کار از کار گذشته کمک کرد؟بی صبرانه منتظر نظرتون هستم:72::72:
سلام بی انتهای عزیز.
من فکر میکنم بهونه ای بیار که شما نری خونه مادرت خونه کنار همسرت بمون.چون اگه فرض کنیم شما بخوای با اصرار همسرت بری خونه مادرتون و لی
الکی کشیک بدین،اگه همسر شما در نبود شما بخواد خیانت کنه ،(که انشالله اینطور نیست)،زندگیتون از هم میپاشه،حرمت ها شکسته میشه.خودت
هم که میگی شوهرت رو خیلی دوست داری و حاضر نیستی از دستش بدی.تا جایی که میتونی نباید شوهرت رو خونه
تنها بذاری.واقعا متاسفم برا کسایی که هنوز یاد نگرفتن از این تکنولوژی جدید استفاده درست داشته باشن.من خودم قبلا مثل شما از این تکنولوژی ها
ضربه خوردم.
مرسی از راهنمایید عزیزم ولی میترسم یه جای دیگه برای خودش پیدا کنه بره
ببين ما كامل از شما خصوصياتت موقعيتت و طريقه ازدواجت و اينا خبر نداريم
لطف كن همه اينارو توضيح بده اختلاف سنتون خصوصيات ايشون رابطش با خانوادش
رابطه هاي فبل از ازدواجش ايا با كسي بوده ك شما بدوني
اولين كاري كه ميكني برو پيش مشاور ، تمام ماجرا رو بگو
ميدونو خالي نكن خودتو بزن ب سر درد مريضي بي حالي بكو خيلي دوست داشتم برم نميدونم چرا حالم خوب نيست
http://download.aftab.cc/video/psych....Habashi-3.mp3
http://download.aftab.cc/video/psych....Habashi-2.mp3
http://download.aftab.cc/video/psych....Habashi-1.mp3
اينارو گوش بده كليپ كليد مرد رو از اينجا بگير اونم گوش بده ازشون استفاده كن
از همسرت تعريف كن بكو بهت افتخار ميكنم دوست دارم عشوه هاي زنونه دلبري كردن محبت بيش از حد نميدونم هركاري از دستت برمياد
كه مث من پشيمون نشي نذار اون با محبت زياد همسرتو بدست بياره البته شايد و انشاا... همه ي اينا اشتباهه ولي پيشگيري كن
سعي كن اين چند وقت كه ميخاي بري مشاوره بيشتر بهش زنگ بزني اس ام اساي عاشقانه لباساي رنگ وارنك چيزايي ك علاقه داره
نه اونقدم ك تابلو كني البته
فقط اين چند وقت كمتر از خونه بيرون برو سنگرتو حفظ كن نذار همسرت راحت باشه همسرتون ساده اسو گول خورده
شما براحتي با كمي سياست زنونه ميتوني بكشونيش سمت خودت بدون اينكه حرمت شكني كني و بروش بياري
اميدوارم موفق بشي
مشاور يادت نره ، هيچوقت مشاوره تلفني يا از طريق سايت نميتونه به خوبيه مشاوره حضوري كمكت بكنه
بی انتها جان پس از خوندن مطلبت خیلی سعی کردم تا خودمو جای شما قرار بدم . متوجه شدم که در شرایط بسیار دشواری قراری داری . به نظر من اگر به ارتباط همسرت و اون خانوم مطمئنی باید بدون احساس تقصیر و با جراتمندی با این قضیه مواجه بشی و اجازه ندی طولانی و کشدار بشه. دو راه در پیش داری یکی غیر تهاجمی و دیگری تهاجمی.
در حالت اول همین امشب با همسرت وارد گفتگو بشی و به او بگی که من چند روز پیش متوجه پیام یک خانم و پاسخ تو به او شدم . از محتویات پیام چنین برمیاد که ارتباطی بین شما هست از نظر من این خیانت به زندگی مشترک محسوب میشه بهتره هر چه سریعتر به این رابطه پایان بدی الان حاضرم توضیح تو رو در این مورد بشنوم . یادت باشه که لحنت محکم و بدون تهدید یا خواهش و التماس باشه و سعی کن بحثو تا حد ممکن کوتاه کرده و از به خشونت کشیده شدن جو پیشگیری کنی. در حالت دوم به خانه مادرت بری و بدون اطلاع همسرت بعد از مدت کوتاهی برگردی تا ببینی چه پیش میاد و اگر همسرت سوال کرد بگی مهمان داشتند و چون می خواستم برای امتحان حاضر باشم ترجیح دادم بیام خونه .مسلما در این حالت که غیر قابل پیش بینی است ممکنه با شرایط دشوار مواجه بشی.
مرسی از راهنماییتون.سحر جان من یک سال ازدواج کردم قبلش 7سال باهم دوست بودیم من خیلی دوستش دارم اونم دوستم داشت الان نمیدونم تنها اختلاف ما رفتن خونه مامانش بود اخه اونا خیلی اذیت میکنن نمیدونی چه بلاهایی سرم نیوردن متاسفانه شوهرم هیچ کدوم از اون بدیها رو نمی بینه.البته ایتنم بگم خانوادش با ازدواج ما کاملا موافق بودند
باسلام خدمت دوستم
عزیزم به نظر من هر چه زودتر با شوهرت صحبت کن از اینکه صبر کنی کاری درست نمیشه فقط رابطش با اون خانم پررنگ تر میشه سر صحبت رو اینطوری باز کن به شوهرت بگو امروز یه موضوعی رو خوندم در رابطه با خیانت کردن زن به شوهرش بنظرت اگر زنی یا مردی همچین کاری کنه طرف مقابل باید ببخشه؟یا اینکه اصلا چه دلیلی میتونه داشته باشه که خیانت بوجود بیاد؟ببین شوهرت چه جوابی واسه این حرف داره
بهش بگو اگر خدایی نکرده من همچی کاری کنم تو میبخشی؟مثلا اگر گفت نه میتونی از اینجا شروع کنی و بهش بگی ولی من میخوام ببخشم چون دوست دارم و نمیخوام زندگیمون از هم بپاشه .اگر عصبانی شد و هررفتار بدی باهات کرد صبور باش و به ارومی حرفاتو بهش بزن بگو متوجه همچین چیزی شدی میخوام دلیلشو بفهمم که چرا همچین کاری کردی و...
این نظر من بود عزیزم اینکارو انجام بده بالاخره از یک جایی باید شروع کنی حرفتو بزنی
موفق باشی
به نظر من بر خلاف پیشنهادهایی که بقیۀ کاربرها بهتون دادن، صحبت کردن تو این زمینه کار رو بهتر که نمی کنه بدتر می کنه. وقتی بخواهید تو این مورد باهاش صحبت کنید معمولاً اولش کتمان می کنن. بعد دروغ می گن. بعد هم که همه چی برملا شد آشکارا اعلام می کنن. تو این موقعیت زن زندگی رو ترک می کنه و میوفته دنبال طلاق. این روندی بود که من دیدم. زمانی هم مرد به هوش میاد که سرش به سنگ بخوره. ببینه زنش رفته و اون موند و یه زن دیگه ای که از روی هوس بهش نزدیک شده بود.
متأسفانه من راه حلی ندارم و امیدوارم کسانی که راه حل درست و تجربه شده دارن بیان بگن.
ولی چیزی که این جا هنوز مشخص نیست، این که آیا واقعا شوهرتون این کار رو کرده یا نه.
با اینکه حرفهای abi.bikaran رو قبول دارم اما معتقدم مراحلی که آقای علی هم گفتن کاملا درسته :104:
مرد تا زمانی که سرش به سنگ نخوره بر نمیگرده حالا چه شما منطقی قضیه خیانت رو آشکار کنی چه نکنی ولی منطق میگه این پروسه باید در همسر شما هم طی بشه ... سخته ولی آی گفتنش هم تاحالا برای خانمی دوای درد بوده؟؟؟ جز این نبوده که مرد بیشتر جسارت به خرج داده و صداقتش هم هر روز کمتر شده ... از خانمهایی که توی این تالار به عنوانی نمونه هایی که بهشون خیانت شده سوال میکنم آیا شده شما خیانت همسرتون رو باهاش در میون بذارید و ایشون عذرخواهی کنه و قول وفاداری بهتون بده و از فردا یک هسر خوب بشه؟ اگه بوده پس دوستمون رو هم راهنمایی کنید
من با علی آقا موافقم ... باید صبر کنید اول خیانت همسرتون برای خودتون آشکار بشه بعد ببینید توی چه مرحله ایه بعدش با کمک یه مشاور خانواده با تعریف کردن تمام جزئیات از زندگی خودتون و شرایط خانمی که با همسرتون ارتباط داره تصمیم بگیرید
توکل بر خدا ...
کاملا با نظرتون موافقم ، من خانمی رو میشناسم که بارها شوهرش رو در حین خیانت دید و هر دفعه جنگ و دعوا و کار به طلاق می کشید و همسرش توبه میکرد و قسم میخورد که بار اخره و دیگه تکرار نمیشه ، اما متاسفانه باز بعد چند وقت همین اَش و همین کاسه بود . الانم دچار طلاق عاطفی شدن و حرمتهای بینشون ریخته شده و خیلی راحت بهم ناسزا میگن و شوهرش گفته من تو رو بخاطر پول هات میخوام و طلاقت نمیدم و خودمم میرم عشق و کیفم رو میکنم به تو هم کاری ندارم . و الانم مثل دو تا همخونه باهم زندگی میکنن و شوهرش خیلی راحت بهش خیانت میکنه ... زجری که یه زن میکشه رو تو این خیانت ها و بی حرمتی ها کمتر کسی میتونه درک کنه ...نقل قول:
نوشته اصلی توسط راویس
پس بهتره آگاهانه و با صحبت با یه مشاور پیش برید ... این راهی نیست که به سادگی قابل حل باشه ...