-
سلام، بهتون تبريك میگم از اینکه به اشتباهتون پی بردید..خیلی ها به اینجا نمیرسن!!!یا تا آخر عمر تو جهالت میمونن ویا
عمرشون کفاف نمیده..خلاصه صبر خانومتون نتیجه داد..به عنوان یک همجنس بهش افتخار میکنم..اگر وسع مالیتون میرسه یه خونه بخرین و بهش هدیه کنید..جلو دیگران به خصوص خانوادتون ازش تعریف کنید..از مدیریتش... درایتش...زیباییش...جلو همه بگین
هیچ زنی زیبایی بیرونی و درونی زن منو نداره.. بهش احترام بذارین..امیدوارم شما هم ثابت قدم باشین و بتونید اینو بهش ثابت کنید تا باورتون کنه...
-
یکی از دوستان در رابطه علت خیانتم پرسیده بودند. باور کنید یا نه دلیلی برای خیانتم نمیدیدم ولی الان که فکر میکنم میبینم زنم از من خیلی بالاتر بود دوستانم و فامیلم بهم گوش زد میکردن به همین دلیل با ادمای پست و پایین میگشتم چون اونا منو از خودشون بالاتر میدونستن و از این مساله لذت مبردم البته اونا فقط بخاطر منافع خودشون وانمود میکردن . البته خانمم هیچوقت خودشو از من بالاتر نمیدونست ولی جای ایراد و انتقاد هم باقی نمیذاشت دلم میخواست یه چیزی من بهش یاد بدم ولی اون همه چیز رو خودش بلد بود یا دلم میخواست با من مشورت کنه ولی تصمیمات اون همیشه درست تر بوددلم میخواست از طرز لباس پوشیدنش از نو خندیدنش از بچه داریش یا خونه داریش یا اشپزی ایراد بگیرم ولی باورتون نمیشه همیشه کامل و بدون نقص بود.تازه اوایل واسه سر کار رفتنشم هم خیلی بهانه کردم که نباید سر کار بری ولی اون خدا رو شکر استقامت کرد و با اینکه ازم حرف شنوی داشت ،کارش رو ترک نکرد .خب منم از 6 سالگی کار میکردم پدرم ما رو با کتک میبرد سر کار تکون هم میخوردیم ما رو میزد برادر بزرگم هم به ما حکومت میکرد مادرم هم زن بی سوادی بود که فقط تنها وظیفه اش رو سیر کردن شکم ما میدونست دلم میخواست منم به کسی حکومت کنم و زور بگم .فکر کنم خیانت من ناشی از ضعف های درونی و عادتهای زشت بود.
-
برادر عزیز واقعا ببخشید رک میگم ولی گناه احمقانه و بی دلیلی انجام میدادین و خیلی بی رحم بودین(من رک میگم برای اینکه میخوام بزرگی بدی کارتونو گوشزد کنم) و انتظار نداشته باشین همسرتون شمارو خیلی زود ببخشه.همین که نمیخواد جدا بشه نشون میده هنوز امید به شما داره با کار خوب نشون بدین بهش که عوض شدین ازش طلب بخشش کنین حتی با گریه تا میتونید به او محبت کنین حتی با این که جوابتونو نمیده ولی نا امید نشین براش کادو بگیرین اونو به طور غیر منتظره خوشحال کنید.به فرزندتون هم محبت کنین تا همسرتون بفهمه که شما از همه نظر عوض شدین و تنها بخاطر بخشش خواستن نیست.از این که توبه کردین خیلی خوشحالم .در ضمن به هیچ وجح هرگز نزارین همسرتون اندکی احساس تنهایی و نا راحتی کنه همیشه مواظبش باشین.تفریحاتی رو که میخواین انجام بدین همش برای خانوادتون باشه تقریبا باید تمام وقتتون به غیر وقت کاری رو سعی کنین برای همسر و فرزندتون بزارین ولی گفتم بخشیده شدن شما زمان زیادی میبره ولی نا امید نشین.
-
شما هیچ وقت نمیتونید دیگه قلب زنتونو به دست بیارید خیالتون راحت سعی کنید کاراتونو جبران کنید که عمرا بتونید مگه معجزه بشه
خانوم شما اشتباه کرده که به زندگی با شما ادامه داده چون همین صبرش باعث شده شما باهاش اینطور رفتار کنید و به هیچی حسابش نکنید
الانم اگه دوباره پول دستتون بیاد احتمال داره برید سراغ کارای قشنگتون چون منکه باور نمیکنم یه شبه عوض شده باشید
من اگه جای خانومت بودم به هیچ وجه لباس جدیدتونو نمیدیدم چون ذاتت همونه
ببخشید اگه باهاتون بد حرف زدم با خوندن نوشته هاتون تا مرز انفجار رفتم چندبار نوشتمو پاک کردم اما باز نتونستم بی تفاوت بگذرم
امیدوارم موندن خانومت از رو استیصال و بی کسی نباشه
وای خدای من یعنی خدا چقدر بزرگه؟؟؟؟ چه دلی داره خدا!!!!!!
-
آقای شوهر نادم،
کاش بیشتر راجع به علت ندامت خودتون در این زمان خاص و پس از اینهمه فرصت هایی که برای ندامت داشتین در مقابل کسی که قلباً به ارزشمندی او واقف هستید توضیح می دادین.
اگر او هنوز کنار شماست، اگر این همه سختی ها رو تحمل کرده، اگر هنوز کارش به تیمارستان نکشیده، اگر همچنان اولویت های زندگیش رو تشخیص می ده و براشون فداکاری می کنه وبا از خود گذشتگی به پاشون نشسته ، ...
علتش اینه که همه آن چیزهای رو که در مورد خودتون و ایشون اعتراف کردین بخوبی هم خودش میدونه وهم میدونه که شما هم می دونید.
او میدونسته که چنین روزی میرسه و بزرگوارانه نه به آسانی براش صبر کرده و انتظار کشیده .
پس شاید بهترین پاداشش این باشه که در مقابلش خودتون رو به اشد مجازات محکوم کنید، و اون چیه ؟ همین که اون غرور لعنتی رو که تو آخرین پستتون بهش اعتراف کردین و منشأ همه این کارهای زشتتون بوده پیش پاش سرببرین، همونهارو به زبون بیارین ازش حلالیت بخواین وبعد دور بایستین در خدمتش آنقدر بی دریغ و توقع و منت و هیچ چشمداشتی بهش خوبی کنین تا ببینین خودش کی به شما اجازه نزدیک شدن میده.
باید صبور باشین و امیدوار
چون کسی که توصیفش کردین لایقش هست
و خودش باید تشخیص بده کی شمارو ببخشه
تا اون زمان زجر کم لطفی ها و بی عنایتی ها و ندیده گرفتنهاشو به جان و دل بخرین
هر چقدر که میخواد ازش فاصله داشته باش و مزاحمش نباش
تا لایق جانان شوی
البته دعا میکنم که بتونین چون اینها که گفتم عزم و اراده مردانه ای می خواد آهنین.
-
سلام شوهر نادم...باورتون نمیشه وقتی من حرفای شما رو میخوندم اول فکر کردم یه داستانه...یا سر کاریه....واقعا تعجب کردم.....باید به داشتن همچین زنی افتخار کنید..گرچه خیلی اشتباه کردی اما در توبه همیشه بازه...من با سحر عزیز مخالفم...چونکه ایشون یه کم عصبانی بودن و این حرفا رو زدن.....اگه خانمت تو و زندگیت رو دوست نداشت...یه ثانیه هم صبوری نمیکرد...مخصوصا اینکه خودش کارمنده و نیاز مالی هم به شما نداره....پس مطمئن باش خانمت تو رو بخشیده...پس از الان به بعد مهمه که تو چکار کنی....با حرفای خاله قزی صد در صد موافقم...راه برای جبران فراوونه.....شما میتونی از لحاظ روح و روانی اونو به خودت جذب کنی...محبت..محبت میاره...!!
امکان نداره محبت کنی و جواب نگیری...اقای محترم به فول خاله قزی ازش جلوی خانوادت تعریف کن...بزرگش کن..قشنگ اعتراف کن..مخصوصا توی جمع جلوی خانواده خودت..اعتراف کن که هر زن دیگه ای بود..این همه صبوری نمیکرد...و زن من یه فرشته به تمام معناست....توی تمام موارد زندگیتون ازش نظر خواهی کن....براش کادو بگیر...ببرش تفریحات دونفره...یه شام دونفره..یه کوه پیمایی دو نفره...بهش با کارات ثابت کن که دوستش داری و قدرش رو میدونی...توی تنهایی دستاشو بگیر..و بهش بگو یه شوهر نادم و پشیمان از کارای گذشته ای...و اینکه خیلی دوستش داری....خواهش میکنم حتما به زبون بیار که دوستش داری....!! به زبون اوردن احساسات توسط یه مرد واسه خانمش..معجزه میکنه..معجزه..!
از شما و خاله قزی و سایر دوستان میخوام که به تایپیک منم سر بزنید و منو راهنمایی کنید...موفق باشید
-
سلام دوست عزیز ... ببین تو مدت کوتاهی چقدر از تاپیکت بازدید کردن و پیام گذاشتن ؟! مطمئن باش راه درستی رو انتخاب کردی.
.
یک بنایی رو از نو ساختن خیلی راحت تر از ویرانه ای رو آباد کردن هست.
مدت زیادی طول کشیده که شما این شرایط رو ایجاد کردین پس انتظار نداشته باشین اون اعتماد اولیه به این زودی ها برگرده .. باید صبور باشین و ناامید نشین حتی اگه برای برگشتن اعتماد لازم باشه سالها یکطرفه اعتماد سازی کنین ... ولی با تعریف هایی که از خانمتون کردین معلومه زن زندگیه و زود قدر محبت هاتو میدونه ... به شرطی که این عذر خواهی و برگشتن و سر به راه شدن مثل دفه های قبل نباشه.
.
زن اعتماد و حمایت میخاد اول عاطفی و توجه بعد حمایت های فیزیکی و مالی و ...
.
رو خودت بیشتر کار کن اجازه نده مشکلاتی که بیرون و در محیط کار و یا شرایط بد مالیت رو زندگیت تاثیر بزاره یا حرست رو سر زن و بچه خالی کنی ... حامی همسرت در محل زندگیت باش. اجازه نده خانوادت تشر بزنن به زنت وقتی ببینه تو ازش حمایت میکنی با همه چیز تو میسازه...
.
به نظرم هیچ اتفاقی بی حکمت نیست. مطمئنا همه این شرایط برای دانستن قدر و منزلت زندگیت و زن و بچت بوده که لازم بود از این طریق این نعمت هاتو عمیقا درک کنی.
.
فقط میتونم بگم بدون چشم داشت و بی دریغ محبت کن و صبر داشته باش.. جنس زن ها خیلی لطیف تر از ما مردهاست.
-
خیلی ناراحتم کردی حالم خراب شد
اصلا این زن زشت باشه - بیسواد باشه - فقیر و روستایی باشه-گدا باشه - اشپزی و خونه داری بلد نباشه
دلیل نمیشه که این برخورد را باهاش داشته باشن !!!!!!!
ادم باید با حیوانات هم مهربان باشه گربه تو خیابان را کسی میگیره بزند ؟
اونوقت یکی باید زنی که با هزار امید و ارزو وارد زندگیش شده اینطور کتک بزنه !!!!!!!!!!
خیلی بد کردی در حقش
فقط میگم که دست از محبت بر ندار .به زن و دخترت تا می تونی محبت کن و باهاشون مهربون باش
به هر حال سنگ که نیست زنت هس یه روزی نرم میشه و محبت هایی که میکنی جای خاطرات تلخ گذشته را پر میکنه
-
چه داستان جالبی
خیانت، خرجی ندادن، دعوا، کتک کاری، قمار
یه جورایی من رو یاد پدرم میندازه با این تفاوت که اون کار نمیکنه و معتاده و هنوز هم از کاراش پشیمون نیست و ما باید تحمل کنیم...
-
برید روانپزشک...صد رحمت به حیون..توبه گرگ مرگ است
طلاقش بدید..بزارید به زندگیش برسه...