-
سلام.
اگه امکانش رو داری به روانشناس مراجعه کن.مخصوصا به خاطر پست آخریت. حرفات رو بهش بزن. به نظرم افسردگی خفیف یا دیس تایمی داری.
خوب نیست که تو این سن از سرزنش ناراحت میشی.
البته منم ناراحت میشم اما دیگه داغون نمیشم فقط ناراحت میشم.
افسردگی کاملا درمان نمیشه فقط کمتر میشه. اگه نری سراغ درمان روز به روز بدتر میشی.
حرفایی که میزنی رو میفهمم ولی تا اقدام عملی نکنی فک نکنم با صحبت کردن خوب بشی. خیلی وقته عضو تالاری. تایپیکم داری ولی نتیجه نگرفتی. بیخودی وقتتو اینجا هدر نده.
نمیگم که تالار نیا منظورم اینه بیخودی به اینجا امید نداشته باش. چیزی که زیاده پزشک متخصص. حتما اقدام کن. اگه افسردگی داشتی که نوع خفیف داری ، وگرنه چه بهتر با چند جلسه
صحبت زندگی تو از سر میگیری پزشک باید ببینتت. درمانگاه های بیمارستانا ارزونن فک کنم روانپزشک سه هزار یا 4 هزار تومن بود روانشناسم شاید 30 یا 40 تومن باشه. البته روانشناسای
دولتی تو بهزیستی هم هستن اگه خواستی برو. فک کنم رایگانه. به خاطر اینکه میگی کار نمیکنی و پول نداری میگم وگرنه درست نیست آدم وسعش برسه ولی بره جاییکه برای نیازمندای
واقعی ساختن.
میدونی الان شرایطت طوری هست که میفهمی یه مشکلی هست و راه حلشم خودت میدونی اما نمیتونی اقدام کنی. بری دکتر صد درصد درست میشی. خستگی و کسلی و بی
انگیزگی هم که داری بر طرف میشه در ضمن دیگه گریه هم نمیکنی کلا اشکات قطع میشه حس تنهاییتم کاملا از بین میره و سرزنش دیگران رو ببخشید از این اصطلاح استفاده میکنم محل
سگم نمیذاری!! کلا زندگیت به حالت طبیعی بر میگرده. اینا همش دارو داره. صد درصد خوب میشی.مطمئن باش.
-
سلام شکوه. مرسی که اومدی اینجا
میفهممم منظورتون چیه، البته اگه اونچیزی که ما از روانشاس فکر میکنیم یه تخیل رویایی نباشه و این انتفاقا بیفته
حقیقتش،اون زمان که حرف احساسات و اینجور چیزا به میون اومده بود و خودم فهمیده بودم که عصبیم و یه چیزی کم دارم رفتم دکتر اعصاب ور وان . دکترش از اینها بود که نه دو دقیقه ای بیرونت میکرد نه خب میشد داستان بگی براش. من یک قسمت مشکلم و قسمتی از عصبی شدنم و تغییر کردنمو بهش گفتم یکی دوس.ال پرسید جوابی هرچند شایئ ناکافی بهش دادم و بهر حال برداشتی کرد.ولی حقیقتش روم نشد یکسری حرفا که اینجا میزنم رو اونجا بگم یکسری حرفا رو که اینجام روم نمیشه بزنم از رفتارای خانوادم یا یک اشتباه عجیبی که سال اخر توی دانشگاه کردم که واقعا از نوع من نبود. خب اینا رو به روانشاس هم روم نمیشه بزنم. حالا پورش که بهرحال کم نیست ولی میشه جور کرد و از یه جایی کم گذاشت و رفت.ولی نگرانم توی این کلینیک ها یکی منو ببینه که اصلا احتمالش کم نیست.ما خانواده طولانی و بزرگ وناجوری داریم .مادر خودم بفهمه بهم انگ دیوانه میزنه .از فرداش هرچی بشه بهم میگن دیوونه. واقعا احساس حقارت بهم دست میده برم پیش یکی جز خدا از اشتباهاتم و اوضاع نابسامان زندگی خانوادگیم تعریف کنم
-
نگران ابرو و این چیزای کسی نباش. کسایی که کمکت نکردن چه اهمیتی دارن؟ بعدا عمرت بره هیچکس به دادت نمیرسه فوقش مثل مرغ نگاهت می کنن گاهی هم تحقیرت می کنن اما هیچوقت انگشت اتهام رو به سمت خودشون نمی گیرن نمی گن بدبختی ها رو برات درست کردیم و بعدم گذاشتیم توش دست و پا بزنی. پس به خودت برس
اسمت رو می تونی یه چیز دیگه بنویسی روانپزشک می ری. براش مهم نیست اصلا. دفترچه بیمه البته اگه استفاده نمی خوای بکنی. تازه اگه هم اطلاعاتت رو بدی اونا موظفن که رازدار باشن ولی دفترچه بیمه اگه استفاده نکنی نیازی نیست اسم و ادرس و این چیزا رو بدی. مهم نیست ها. اما به خاطر ترست می گم که خیال خودت راحت باشه.
روانپزشک هم خجالت نکش خوب چیزایی که باید بگی رو بگو اولش صبر کن خودش ازت چند تا سوال می کنه بعدش اگه نیاز بود چیزای دیگه رو بگو
دیر نکن واسه رسیدگی به خودت. چون اثراتش عمقی میشه و میشه همراه اول ادم!! هیچوفت تنها نمی مونم :) ضمن اینکه ضررهای زیادی هم کردم.
موفق باشی
-
نکته جان کاملا متوجه هستم. این حسایی رو که میگی منم تجربه کردم. درست نیست من اینجا از چیزایی بگم که به قولی محل سگم نمیذارم بهشون ولی میگم که بدونی همه از این
مشکلات که تو داری، دارن من خودم یه خواهر دارم که دفترچه بیمه چیه، کیف و جیب و جوراب و ... من رو چک میکنه!!! اوایل ناراحت میشدم چند بار تذکر هم دادم اما خوب ...فامیل که دیگه
حرفشو نزن.
اتفاقا هدف خاصی هم دارن و خوب اویل فک میکردم احمقن :) الان میبینم نه اتفاقا آدم باید برای تحت فشار گذاشتن دیگران اطلاعاتشون رو جمع آوری کنه . میبینی چقدر از اینکه تحت فشار
بذارنت میترسی؟ درسته ناشی از حقارته ولی رفتارشون از جهاتی کاملا علمی و قابل درکه. اتفاقا کاربردی هم هست.
میدونی اقدام انسانی ای نیست اما خوب چرا یاد نمیگیری استفاده کنی؟ از همین روش استفاده کن مطمئن باش حداقل یکم بهتر میشن.
اگه فک میکنی تو مراکز دولتی میبیننت فک کنم خصوصی ها بری بهتره. فک کنم روانشناس قیمتش همون 40 تومنه ولی روانپزشک بالاتر باید بشه. بعدشم انکار کن که دیدنت :) بهانه که
بلدی بیاری؟ یکم حساسی من بودم میگفتم شما اینجا چیکار میکنی؟ دست پیشو پیش رو بگیر پس نیوفتی. بگو برا تغذیه اومدم برا تنظیم خواب. یا معده ام درد میکنه و ...
در مورد پول خرج کردن خداییش من دلم نمیاد اصلا پول خودمو خرج کنم چه برسه به پول بابام. هر جا ارزونتر و مفیدتر بود اونجا برو. ولی خرج اضافه نیستا واجبه.
ببین خجالت مجالت رو بذار کنار. مگه تا حالا تو زندگیت ضایع نشدی؟ اگه حرفاتو بزنی ممکنه ضایع شی اصلا نهایتش مردنه دیگه میگی من فلان کارو کردم میگیرن اعدامت میکنن دیگه از این
بدتر که اتفاق نمیافته که نه؟ همیشه وقتی از یه چیزی خجالت میکشی به نهایت فاجعه ای که برات اتفاق میوفته فک کن .
نکته رفتی پیش دکتر مغز و اعصاب انتظار داری باهات گپ بزنه؟ هر کس تخصص خودشو داره بعدشم برا هر آدمی که پزشکم جزئشونه روز بد و روز خوب هست. بعضی ها کلا اهل گپ زدنن
بعضی ها هم عنق حالا فکر میکنید که باید همه رو به یه چشم دید؟ آدما متفاوتن دیگه. پزشکم آدمه فقط درس خوندنه و تخصص گرفته. آدم بودنش و مشکلاتش که تغییر نکرده که .
این مشکلاتی که شما داری مطظمئن باش که واسه حداقل نصف دانشجوهای این مملکت افتاده چون برای آدما این اتفاقا میوفته. پزشکا هم درسشو خوندن در ضمن خودشونم دانشجو بودن
و البته آدم ، آدم هم اشتباه میکنه. حرفی که تو میزنی انگار اینه که میگی به خاطر اینکه بری پیش دکتر زنان واسه چکاب خجالت میکشی !!! یا نه به خاطر پوسیدگی دندونات خجالت
میکشی بری پیش دندانپزشک که نکنه دعوات کنه که خانم اینچه دندوناییه یا دهنت چرا بو میده!!!
برو خیالت راحت هیچ کس بهت نمیخنده. اونا کارشون اینه. اصلا میدونی روانشناسا چه دوره هایی میرن؟ اونوقت دیگه خجالت نمیکشی. واسه خود تو غیر عادیه واسه اونا نیست همون
طور که الان به نظر من کاملا مشکلاتت عادیه و به خاطر قفل کردن ذهنته. این غیر عادیه که تو بخوای به خاطر همچین خجالتایی زندگی تو زهر مار کنی. قوی باش و اصلا نترس.
به هر حال هم برای کار هم برای خوب شدن حالت باید کفش آهنی پات کنی. متخصص مغز و اعصاب با روانپزشک آسمون تا زمین فرق داره.
داروهای روانپزشکی تخیل نیست. واقعا تاثیر داره چون ترکیبی میدن و رو یه بخش خاص از مغز اثر داره. تو میخوای مشکلاتت حل بشه اما فعلا چون ذهنت قفل کرده نمیتونی کاری کنی البته
دارو ها از روز اول اثر ندارن حتی عوارض بدی هم دارن اما بدن عادت میکنه یا نهایت داروی دیگه ای برای تطابق بهتر با بدن مصرف میکنی بعد یه دوره ی مشخصی تازه میفهمی که واقعا تو
دنیا چه خبره. اگه همه چی خوب پیش بره بعد یه مدت کوتاه کاملا دارو ها رو قطع میکنی و خلاص. اونوقته که کلا ناراحتی هات و حساسیت هات کم میشه یا کلا تحمل پذیریت میره بالا ولی
باید خودتم همت کنی و شرایطت رو عوض کنی وگرنه دوباره وضعیتت بدتر میشه. البته بعد اثر کردن دارو ها چون ذهنت باز میشه در واقع ارتباطات جدیدی بین سلولای مغزیت ایجاد
میشه طبیعتا وضعیتت از الان خیلی بهتر میشه. مثلا وضعیتت عملکردیت بهتر میبشه و بعد اینکه تصمیم گرفتی احتیاج نداری یکی کتکت بزنه که پاشی . اما واقعا در کنار روانپزشک و دارو به
کمک روانشناسی هم احتیاج داری . نمیدونم ولی دیگه ریش و قیچی دست خودته. خودت بسنج ببین که کجا بری و چیکار کنی ولی برو حتما. دارو هم داد با کمال میل مصرف کن و بیخودی
نگو عوارض داره و فلان ، از گرفتاری فعلیت که خیلی بهتره.
-
سلام شکوه عزیز ،اول عذرخواهی برای دیر جواب دادن.دیروز تمام عصر دنبال چیزی بودم وقتیم اومدم خونه اعصاب خورد از این که کارم انجام نشده بود
______________
شکوه من یک دوست مثه شما داشتم برای یکسال الان ده سال از زندگی جلو بودم.
دکترم مغز و اعصاب نرفتم ،اعصاب و روان رفتم.مغز و اعصاب هنوز نرفتم نیمدونم نیاز دارم یا نه
اون دکتر بک قرص بیشتر نداد و نوبتش گیرم بیاد یکی دوهفته دیگه میرم پیشش ببینم چی شده
اما خب فکر کنم واقعا به روانشاس هم نیاز داشته باشم ،از فکرای خودم و حرفای شما و دوستان میشه متوجه شد. من هیچ خلاقیتی هیچ تنعوی هیچ ابداعی درمن من نیست، یکجورایی مرده ام . من طوری بزرگ شده که گوشه نشین شدم.مادرم از ترس اینکه ما منحرف نشیم مارو خونه نشین کرد و این اخلاق در ما موندگار و بعد عادت شد
من یکجوری میشه گفت در محدودیت هام گیر افتادمم. خودمو به محدودیتام محدود کردم .به غصه خوردن براشون . به جلو نرفتن ازشون
فکر کنم به روانشاس بالینی با شاخه شناختی همچین چیزی نیاز دارم.چون خیلی تفکرات و عقیده های اشتباه در کنار انتخابای اشتباه و رفتارای سخت و پیچیدم هست. رفتارایی که روزگارو بهم سخت تر میکنه
اگه تو زندگیم ادمهایی رو انتخاب کردم و رفتراهایی رو چاشنی رفتار باهاشون کردم همه از اشتباهات شناختیم سرچشمه میگیره
اره خجالتو هم میرارم کنار ممنون مینوش و ممنون شکوه