-
همسرم کارمند شرکت نفته
یه دختر 2 ساله دارم.
نه اصلاً نمیدونستم این خصوصیات اخلاقی روداره. دقیقاً برخلاف ظاهرش که آرومه.
بله متأسفانه ازهمون دوران عقد بهانه گیر و پرخشگر- البته اون موقع فقط بر سر تلفن دعوام میکرد که چرا گوشیتو جواب ندادی؟ چرا دیر جواب دادی؟ چرا میگی خوابم میاد و ... البته یادآور بشم که خیلی زیاد تلفن میزد و هر بار کمتر از نیم ساعت صحبت نمیکرد و بعضی وقتا با من دعوا میکرد که چرا حرفی برای گفتن نداری؟
همسرم کارشناسی ارشدit و من کارشناسی معارف اسلامی.
دقیقاً یادم نیست ولی اعتماد به نفس پایینی داره و چقدر من باهاش حرف زدم که یکمی بهتر شده.
بله خودشو با تمام مردایی که هرشب تو خونه شون و پیش خانواده شون هستن مقایسه میکنه.
-
همسرم کارمند شرکت نفته
یه دختر 2 ساله دارم.
نه اصلاً نمیدونستم این خصوصیات اخلاقی روداره. دقیقاً برخلاف ظاهرش که آرومه.
بله متأسفانه ازهمون دوران عقد بهانه گیر و پرخشگر- البته اون موقع فقط بر سر تلفن دعوام میکرد که چرا گوشیتو جواب ندادی؟ چرا دیر جواب دادی؟ چرا میگی خوابم میاد و ... البته یادآور بشم که خیلی زیاد تلفن میزد و هر بار کمتر از نیم ساعت صحبت نمیکرد و بعضی وقتا با من دعوا میکرد که چرا حرفی برای گفتن نداری؟
همسرم کارشناسی ارشدit و من کارشناسی معارف اسلامی.
دقیقاً یادم نیست ولی اعتماد به نفس پایینی داره و چقدر من باهاش حرف زدم که یکمی بهتر شده.
بله خودشو با تمام مردایی که هرشب تو خونه شون و پیش خانواده شون هستن مقایسه میکنه.
-
در این مقایسه ها چه چیزی را بیشتر تکرار میکنه ؟ خود را کمتر می بینه ؟
نسبت به شما چطوره ، آیا شما را قوی می بینه ؟
شما در مدیریت مسائل زندگی چقدر نقش دارید ؟ تا چه حد امورات در دست شما هست ؟
-
تو مقایسه خودش با دیگران خودش رو کمتر نمیبینه همش میگه خوش به حال مردایی که هرشب خونه شون هستن و پیش خونواده شون. ولی بعضی وقتا به من میگه تو خیلی راحت میتونی با دیگران رابطه برقرار کنی و دوست بشی چون خودش اصلاً اینطور نیست و هیچ دوستی نداره چون به قول مادرش ملاکهای سختی برای انتخاب دوست براش گذاشتن بخاطر همین از همون دوران کودکی نتونسته با کسی دوست بشه. یا نمونه دیگه ای که بینمون پیش اومده وقتی هست که دعوامون میشه آخه بعضی مواقعی که دعوامون شدید میشه اون گریه میکنه ولی من نه بخاطر همین بهم میگه تو خیلی مغروری که دلت به رحم نمیاد.یعنی دوست داره منم گریه کنم.
راستش شوهر من روحیه خیلی حساسی داره به چند جهت یکی بخاطر اینکه اولین فرزند خانواده است و بعد از 2 فرزند سقط شده به دنیا اومده، یکی بخاطر اینکه تک پسر خانواده است و علت دیگه ش اینکه 4 تا خواهر داره، منظورم اینه که با 4 تا خواهر بزرگ شده که اونا هم روحیات حساسی دارن ومن فکر میکنم که روحیه حساس اونم به همین چند دلیله. اینکه میگم حساسه بخاطر اینه که از هر چیزی زود ناراحت میشه یا از هر موضوع، پیشامد یاحتی تعریف ساده هم یه نکته ای برای ناراحت شدن پیدا میکنه.
من خیلی سعی میکنم توی مسائل تصمیم نهایی رو اون بگیره ولی اون همیشه بهم میگه تورئیسی وقتی هم بهش میگم خوب چه موضوعی پیش اومده که بهم اینطوری میگی جوابی نداره بده تازه من مواردی رو هم که تصمیم نهایی رو اون میگیره بهش یادآوری میکنم ولی بازم میگه تو رئیسی.
از نظر خودم من فقط درمورد برخی از مسائل جزئی تصمیم گیری میکنم وگرنه تصمیمات بزرگ و اساسی با اونه.