. خوبه .. تخیلیه خوبی بود .. حالا میشه تو این بستر دنبال انگیزه بود دنبال راهی برای برون رفت از حالت فعلی . هدف تاپیکت هم همینه مگه نه ؟؟؟
خب این رفتارت مثلا نسبت به من کاملا با روحیه ایی که الان داری کاملا طبیعیه .............:grief:. مطلب خوندی ولی بدون انگیزه و بیشتر توش دنبال بهانه ای برای فرار بودی ... . فرار از خودت ....
دوست دارم یه بار دیگه پست بخونی ولی این دفعه با دیدی مثبت و بدور از هر گونه منفی بافی و منفی برداشت کردن ....
تو اون بالا کلکسیونی از چرا ها داری .به نظر خودت باید با این چرا ها چه کرد ؟ فرار کرد ... هرکس خواست به هر نحوی تو رو به جواب ها برسونه باید با تندی و خودزنی( "به داداشام میگم منو بزنند" ) طرف از یاری رسوندن منصرف کرد .
روی صحبت من با تو نیست پوو با شیطان درونته که داره دوست گرامی منو با خودش به قعر نا امیدی و یاس میبره و تحمل حرفهای آدمهای مثل من و بقیه رو نداره ؟........:305:. ولی من هستم ......
میخوام خود کشی کنم . چون:
1- واقعا هدفی ندارم.؟ .. اتفاقا هدف داری . تا حالا شده با خودت بگی کاش میشد ؟ کاش الان ؟ کاش برمیگشتم به گذشته ؟ کاش لوبیا سحر آمیز داشتم ؟ کاش و ای کاش ؟ ..................
2- حوصله ی هیچی رو ندارم.؟ چون انگیزه نداری ... چوون برای اندک انگیزه ای که در وجودت مونده ارزش نمیذاری ....
3- به آدم ها بدبینم و حتی وقتی باهام مهربونن حس میکنم دارن مسخرم میکنن.؟ درست مثل جوابی که در بالا به پارسا دادی پست اول بد خوندی بد برداشت کردی بد دیدی ... اون حرفی که در مورد لباس سفید بهت زدم یه طنز مشاوره ای بود برای هدف پیدا کردن ... برای ارزش گذاشتن به خودت ... مثل نوزادیکه هیچ هدفی نداره ولی خوردن و رشد نمو ناخواسته بزرگترین هدفشه و از ساده ترین ابزار مثل گریه کردن برای این هدف استفاده میکنه حاضره انقدر گریه کنه تا هلاک بشه .... ولی به هدفش برسه .... اون طنز بهت گفتم چون از پیش میدونستم میگی من هیچ هدفی ندارم برا همین خواستم از نوزادی شروع کنی از اول ........... قصد من جسارت نبود ... ولی همون برداشت منفی تو باعث شد کل پست نادید بگیری ...
4- نمیدونم چه مرگمه که مثلا میرم فرم برای کار پر میکنم و بعد که زنگ میزنن بیا مصاحبه نمیرم. یه کار دیگه هم روز اولشو رفتم و از روز دوم نرفتم. نمیدونم چرا. نمیدونم.؟ تکراریه . چون برا کاریکه میخوای انجام بدی هدفی نداری . مثلا نمیدونی برا برطرف کردن اوقات خالیت میخوای بری سرکار یا برا کسب درآمد . یا مثلا برا پیشرفت شخصی میخوای بری سرکار یا از مقدمات ازدواج و تو اجتماع بودن ..... کدومش ؟؟؟؟ کدومش در نظام ارزشی تو برات با ارزش تره ؟؟؟؟؟؟
5- همین که نمیدونم چه مرگمه.؟ خودتو باور نداری همین ..... اعتماد به نفستو از دست دادی . اجازه دادی یاس نا امیدی بهت غلبه کنه ..".نمیخوایی که بخوایی "
6- تیکه ها و نیش و کنایه های خانوادم.؟ میدونی علتش چیه ؟ اونا متوجه مشکلت شدن ولی بلد نیستن کمکت کنند همین ولی میشه از تیکه کنایه هاشون استفاده مثبت کرد . چطوری ؟ مثلا بهت میگن تو عرضه نداری ؟
(عذر میخوام البته ).خب میشه بجای ناراحت شدن پاسخ داد چطور ؟ عرضه داشتن درچی میبینی البته خیلی راحت و با آرامش . منظورم به طور کل میشه در آینه خانواده موارد انگیزشی خوبی پیدا کرد . مواردی که میشه تغیییرشون داد و تیکه کنایه های اونارو تبدیل به تحسین و افتخار کرد . میشه برای بقیه الگو شد ....." ببین خواهرت پو چه دختر زرنگیه".
7- تحت نظر بودنم؟ از طرف کی ؟ خانوادت یا خودت ؟ این حمایت که باعث ناراحتیت شده در چه حدیه ؟ .چرا فکر میکنی آزاد نیستی؟
پوو عذر میخوام دیدی یه نفر میخواد یه کار مثلا خارج عرف انجام بده فکر میکنه همه دارن نگاهش میکنندهمه مواظبشن ؟ با شرایطی که داری فکر نمیکنم بد باشه ولی اگه تاکید داری بگو تا رهنمایی کنیم.
8- کلا از خودم و همه چی بدم اومدن.با این شرایط بایدم از خودت بدت بیاد چون زاتن اونی نیستی که خودت میخوایی . از همه چی بدت میاد چون برات کارایی مفید ندارن و به نوعی تو نخواستی که برات مفید باشن حتی اشخاص.
مثلا اگه یه ویزیتور ساده در یه شرکت سطح پایین میبودی و کار و تلاش تو باعث بالارفتن سطح شرکت و نام و برند شرکت میشد و پله های ترقی در سطح معاونت و یا حتی مدیریت طی میکردی بازهم همین نظر داشتی ؟ اگه از یه مدرس شاگرد خونگی به مدیریت یه آموزشگاه کنکوری تراز اول تو شهرتون تبدیل میشدی چطور ؟
پوو سلام : من اصلا ناراحت نشدم ... میدونم شرایط خوبی نداری . ... میدونی پوو دکتر رفتن . دوز دارو بالا بردن و اقسام مختلف دارو در این ضمینه هیچ کدوم نمیتونند ذهن تو رو تغییر بدن دارو ها معجزه نمیکنند .... تغییر افکار و رفتار زوری نیست خواستنیه باید بخوایی .
اول ایمان به خدا دوم ایمان به خودت بهترین داروی آرامش بخش میتونه باشه اینکه به خودت بگی "به امید خدا من میتونم" با یاری خدا من میتونم تغییر کنم "
خب من برات یه هدف انتخاب میکنم . هدفی که داری براش وقت میذاری و برات مهمه . هدفت این باشه که از این حالت خارج شی . دنیا رو رنگی ببینی . کاری کنی که از دیدن خودت لذت ببری اطرافیانت بهت افتخار کنند . در کل خودتو بشناسی پتانسیل های درونتو کشف کنی .... سعی کنی به اونا جهت بدی .....
به مطالب و پست های دیگر عزیزان که برات زحمت میکشن فکر کن . دنبال تسکین موقت نباش . کتابها و سی دی های انگیزشی بگیر و استفاده کن .... نرو مشاوره بگو من نا امیدم بگو چطور هدف داشته باشم چطور در هدفم ثابت قدم باشم ..... بگو برای داشتن انگیزه و هدف قرصی هست بده .........
دوست بد تو پارسا