RE: گربه کشی مادر شوهر و خواهر شوهرم
آفرین دختر خوب ولی حواست باشه این درس هایی رو که گرفتی فراموش نکنی.
نه تو اصلا مستقیم دخالت نکن. احترامتو دست خودتت نگه دار. روابط همسرت با خانوادش اصلا به تو ربطی نداره. شاید اون بخواد با دعوا یا آرامش و یا هر لحن دیگه ای با خانواش صحبت کنه. تو دخالت نکن. اگه کسی هم زمانی به تو گلگی کرد که آره : همسرت به ما بی احترامی کرده یا فلان کارتون خوب نبوده یا هرچی با احترام جواب بده " منم در جریان نیستم. چی بگم . اجازه منم دست اونه" اصلا خودتو دخالت نده همون طور که همسرتو نباید تو روابط خانوادگی خودت دخالت بدی . ببین عزیزم من خودم یک درس خوب گرفتم. خانواده هر دو طرف هزاری هم که گله مند باشند اخرش باز هم بچه خودشونو تحویل می گیرن و می بخشنش و کاسه کوزه ها رو سر همسر بچه اشون می شکنن. پس بهتره نه تو خودتو بده کنی نه همسرت. اونا از شماها که بچشه اشونهستید خیلی به دل نمی گیرن ولی از عروس یا دامادشون چرا.
سعی کن توی خانواده خودت ادم خوب داستان همسرت باشه و تمام گله گی ها مال تو ( چون تو با مادرت راحت حرفاتو می زنید از هم چیزی به دل نمی گیرید) و توی خانواده همسرت هم تو آدم خوب داستان و همسرت سپر بلا باشه. این تنها راه برقراری تعادل هست. مثلا اگه مهمونی خانواده همسرت بود که تو تمایل نداشتی بری و با همسرتم به این توافق رسیدین که نرین هیچ وقت به اونا نگو تو نخواستی بری. همسرت باید بهانه بیاره که اون نتونسته نه تو و بالعکس .
در مورد علاقه همسرتم سعی کن همیشه زن آروم و مهربون و خونسردی و با اقتداری باشی . این خیلی مهمه . همسرت باید بفهمه در مواقع لزوم تو محکمی و در مواقع دیگر ظریف ترین زن دنیا. مردها جذب زن های قوی و ظریف می شوند. یادت باشه هیچ وقت نباید بهم بی احترامی کنید. همیشه هوای هم داشته باشید چون هیچ کسی بیشتر از شما دو نفر دلش به حال زندگی مشترکتون نمی سوزه و تا آخر عمر فقط شما دوتا برای هم می مونید.
با همسرت صحبت کن و تصمیم هاتون رو و حریم هاتون رو برای هم مشخص کنید.
موفق باشی دوست من.
RE: گربه کشی مادر شوهر و خواهر شوهرم
همانطور که انتظار داشتم همسرم از شهرستان برای دیدنم اومد و خواست که باهاش صحبت کنم منم گفتم مامان خیلی ناراحت همین که تونستی آرومش کنی باهم حرف می زنی
جالب اینجاست که تا دیروز که خانوادش مدعی بودن ،امروز بخاطر ناراحت شدن همسرم و بخاطر لحنی که با اونا داشته(تو این دوروز) آروم شدن و دعا می کنن که ما آروم بشیم و جالب تر اینکه همسرم فهمید که باید خانوادش در جریان این اختلاف فرهنگ بزاره و 50درصد حق و به ما بده.
نمیدونم چقدر موفق بودم (جوجه رو آخر پاییز می شمارن) اما خوشحالم که طبق انتظار من پیش رفت
به خاطر آرامشی که به من دادید و راهنماییهای مفیدتون خیلی خیلی خیلی ممنونم
شما هم درسهای خوبی به من دادید که سعی می کنم از همش استفاده کنم و خاطره وحشتناک این چند روز فراموش نکنم.
با این اتفاق از مادرم خواستم که کمی کوتاه بیاد و زیاد سخت نگیره حالا چقدر به قول من بکنه خدا عالمه
RE: گربه کشی مادر شوهر و خواهر شوهرم
خوشحالم freedom عزیز. انشااله همیشه شاد و موفق باشی. برای من هم دعا کن .
RE: گربه کشی مادر شوهر و خواهر شوهرم
عزیزم امیدوارم خوشبخت بشی.:72::73::72:
RE: گربه کشی مادر شوهر و خواهر شوهرم
کاش می شد منم روزی بجای شما دیگران رو راهنمایی درست بکنم
از همتون ممنونم
RE: گربه کشی مادر شوهر و خواهر شوهرم
نازنین عزیز از پست 11 شما تشکر می کنم بسیار عالی بود..
freedom دوست داشتنی، این کشمکش ها و اصطکاکها در زندگی همه پیش میاد چون فرهنگها متفاوته، شما هم با صبر و همفکری با همسرتون بهترین راه رو برای برقراری تعادل پیدا کنید، اگه خیلی زود ناراحت و عصبی بشید، متاسفانه همسرتون به این قضیه عادت می کنه و دیگه مثل قبل ناراحتی و عصبانی شدن شما مخصوصا گریه کردن، براش بی اهمیت میشه. همیشه قبل از نشون دادن عکس العمل یه کم به خودت فرصت بده حتی اگه لازم بود بعد از اون فرصت عصبانی شو، یا لبخند بزن و بگذر، روی خانواده خودت تعصب نداشته باش و کاری کن که همسرت هم روی خانوادش تعصب نداشته باشه، شما باید روی زندگی خودتون تعصب داشته باشید و برای پیشرفت و رشد با هم تلاش کنید.
امیدوارم زندگی خوبی داشته باشی عزیزم...
در ضمن خیلی خوبه که بعد از مشکلات به درسهایی که از اون مشکل گرفتی فکر می کنی.
:72:
RE: گربه کشی مادر شوهر و خواهر شوهرم
همسرم برای دیدنم اومد .بخاطر اتفاقاتی که افتاده بود از مادرم عذر خواهی کرد(با یه دسته گل خوشگل). دل منو بدست آورد .
با مادرش تماس گرفت و منم (بنا به پیشنهاد شما)با مادرش صحبت کردم اما حرفی از نگرانی و کدورت زده نشد و بابت چندروز مهمونی دادن مادرش ازش تشکر کردم .و خوشحالم از اینکه همه چی به حالت عادی خودش برگشت اما با دیدگاهی متفاوت تر از چند روز قبل برای من و همسرم
راستی تازه فهمیدم که چقدر منو دوست داره . البته منم همینطور.
shad عزیز به نکته خوبی اشاره کردی . چشم . همه حرفهای مفید شمارو آویزه گوشم میکنم اما ممکن زمانی که مشکل از در دیگه ای وارد میشه، غافلگیر بشم. اونوقت که بازم به هم صحبتی با شما و پند و اندرزهای خوبتون نیاز دارم
با تشکر از صمیمیت همه دوستای خوبم shad , مثل من , نازنین غ ،delbaz، دانه
RE: گربه کشی مادر شوهر و خواهر شوهرم
freedom عزيز
خيلي خوشحالم كه مشكل شما به راحتي و به خوشي حل شد.
گره اي را كه مي توان با دست باز كرد چرا با دندان؟؟
به قول شاد عزيز بالاخره اين اصطكاكها براي همه زندگيها پيش مي ياد. بايد به صبر و شكيبايي و هوشمندي كافي ايستادگي كرد.
خوشبخت باشي عزيزم
RE: گربه کشی مادر شوهر و خواهر شوهرم
خیلی خوشحال شدم خانمی . خدا رو شکر . انشااله همیشه لبخند روی لب های خودت و همسرت باشه.