-
دوست عزيز من و خيلى ديگه از بچه هاى اين سايت هم پايان نامه گذرونديم، من با وجودى كه شماره تلفن همراه و ايميل استادم رو داشتم هيچ وقت جرات نكردم بهشون زنگ بزنم، معمولا به مشاورشون زنگ مى زدم و مشاورشون به من وقت ملاقات مى داد، حالا استاد من يه مرد پنجاه ساله جا افتاده، مى رفتم دفترشون كلى عذر خواهى و معذرت خواهى بابت اين كه وقتشونو گرفتم، نتايج كارمو بهشون اطلاع مى دادم و خداحافظ تا وقت ملاقات بعدى! يه اس ام اس جرات نداشتم بزنم بابت كارم ازشون سوال بپرسم، صبر مى كردم تا وقت جلسه برسه همه سوالاتمو يك جا مى پرسيدم، پايان نامه مو هم به بهترين شكل و با نمره بيست پاس كردم
شما فكر نمى كنى يه كم تو رابطه با استادت زياده روى كردى؟ مثلا فرستادن لينك تاپيك مشاوره به ايشون، نصيحت كردن ايشون، جبهه گرفتن در مورد رفتار ايشون، سوال كردن در مورد وضعيت تاهل و تجرد ايشون! بعد ميگى چرا منو به اسم كوچيك صدا كرد! چرا جرات كرد اين حرفهارو بزنه؟ الان هم كه برداشتى لينك مشاوره خودتو براش فرستادى!
خب عزيزم خيلى عجيب غريب و حق به جانب در مورد ايشون رفتار كردى، ايشون يه استاد ساده دانشگاه با هزار تا گرفتارى و مشغله فكرى و كارى! فقط كه شما تو كل اون دانشكده با ايشون پايان نامه ندارى كه توقع دارى ايميل يا تلفنتو جواب بده، بايد يه برنامه ريزى كنى نهايتا چهار يا پنج بار جلسه نيم تا يك ساعته با ايشون بذارى تو كل ترم براى پايان نامه تون كفايت مى كنه
-
اين رو مي دونستم كه در همدردي رسم ديرينه اي هست كه هميشه صاحب تاپيك رو مورد سرزنش و توبيخ قرر مي دهند اما نمي دونم چرا فراموش كرده بودم .
شيدا خانم حرف شما را در مورد فرستادن ادرس تاپيك به ايشون قبول دارم اما حتما دليلي داشتم كه اين كار رو كردم قصدم از ايجاد اين تاپيك اين بود كه با راهنمايي و نظرات شما عزيزان بتوانم به نوعي قدمي براي ارام شدن خودم و ايشان بردارم چون با ايميلهايي كه فرستاده ميشد لحظه به لحظه وضعيت بين ما دو نفر بدتر مي شد و بخاطر نگراني كه بابت درس داشتم نمي توانستم تحمل كنم كه اين ترم هم نتوانم فارغ التحصيل شوم ايشان توضيحاتي به من دادند و من هم در جواب اين كار را كردم .
ساشاي گرامي تفاوت من با شرايط شما از زمين تا اسمان است . اولين واحدي كه دانشجوي ايشان بودم تاكنون نديده بودم استاد انقدر براي دانشجو وقت و انرژي صرف كنند و مفيد و مثمرثمر باشند .شايد حتي در دانشگاه هاي خيلي بهتر و با ساعات كلاسي زيادتر كمتر استادي باشد كه سعي كند براي دانشجويانش از همه فرصتها با ظرافت و دقت خاص ايشان استفاده كند.
آقاي خارپشت اگر حرف نزنيم و توضيح ندهيم لاجرم خود را مشغول حدس و گمانه زني هاي بسياري مي كنيم و در اين صورت سوءتفاهمها ايجاد مي شوند و اين عاقبتي جز شك و بدبيني و در نهايت تيره شدن روابطافراد ندارد.ضمن اينكه روش ارتباطي من با ايشان (ايميل) راه درستي براي برطرف نمودن سوءتفاهمها ميانمان نبود ....
من باورم نمي شود همه ي اتفاقات و حرفهاي رد و بدل شده ميان ما واقعيت داشته باشد طوري كه پس از ان پيشنهاد و ان توهينها مدام با خود فكر مي كردم (شايد هم ارزو مي كردم ) نكند ايميل ايشان هك شده و فرد ديگري به جاي ايشان ان ايملها را براي من مي فرستاده است .
به هر حال مشكل من به لطف خدا حل شد و انشاءالله اين ترم فارغ التحصيل خواهم شد .
ممنونم از همه ي دوستان خوبم كه نظرات مفيد خود را در مورد اين موضوع بيان كردند . اگر امكانش هست مديران عزيز لطف كنند اين تاپيك را قفل كنند . با تشكر
-
من چرا گزينه ي گزارش يا ارتباط با مديران رو ندارم هر كس اين پست رو ميخونه و امكان گزارش داره حتما اين پست سوشيانت رو به مديران گزارش كنه.
سوشيانت شما با اين پست به هر دوي ما توهين كردين . موضوع اصلا ساده نيست . مي دوني من چرا انقدر توهين شنيدم و پشت سر هم ايميل فرستادم ؟... چرا فكر مي كردم ان شخص استادم نبوده و ........ چراهاي ديگر؟ چون استاد من اصلا ادم بي شخصيتي نيست و همين تصور از ايشان كه در ذهن من هك شده باعث مي شد دنبال چراها بگردم و ايشون شايد متوجه مي شدند كه اين چراها فقط حاصل ناباوري من از صحبتهاي ايشان بود .براي همين بارها پرسيدم شما استاد ... هستيد ؟
اي بابا چرا متوجه نمشيد من چون اوضاع رو بحراني ديدم اين تاپيك رو ايجا كردم صحبتهاي دو نفره ما نتيجه ي خيلي تلخي داشت خواستم افرادي بي طرف را وارد ماجرا كنم ك اين شرايط بر طرف بشه و به نوعي ميانجيگري صورت بگيره اما سرزنش و قضاوت چند نفر ديگر هم به ما اضافه شد .
ما هر دو اعتراف كرديم كه اشتباه كرديم و فراموش كنيم . شما بعض ديگر چرا حرفهايي مي زنيد كه وضعيت را بدتر كند . اگر استادم از روي كنجكاوي يا به طور اتفاقي اين پست را بخوانند قطعا ناراحت مي شوند . سوشيانت استاد من ادمي نيستند كه بر اساس نوشته هاي من بتوانيد سر از شخصيت ايشون در بياوريد كه اينطور بي رحمانه قضاوت مي كنيد . من به دنبال اين نبودم . واقعا ناراحت شدم از پست توهين اميز شما ... بابا چرا متوجه نميشيد . من ميخوام پست سوشيانت حذف بشه و لطفا تاپيك قفل بشه . لطفا هر كس دسترسي داره به مديران خبر بده .
حقيقتا حق با شيدا بود . من نبايد ادرس تاپيك رو به استاد مي دادم چون فقط پست اول من هست كه به خواست خود مي گذارم و جواب دوستان نبايد حتما در جهت خواست من جهت بگيرد من واقعا به دنبال اين قضاوتها و سرزنشها نبودم .
- - - Updated - - -
من چرا گزينه ي گزارش يا ارتباط با مديران رو ندارم هر كس اين پست رو ميخونه و امكان گزارش داره حتما اين پست سوشيانت رو به مديران گزارش كنه.
سوشيانت شما با اين پست به هر دوي ما توهين كردين . موضوع اصلا ساده نيست . مي دوني من چرا انقدر توهين شنيدم و پشت سر هم ايميل فرستادم ؟... چرا فكر مي كردم ان شخص استادم نبوده و ........ چراهاي ديگر؟ چون استاد من اصلا ادم بي شخصيتي نيست و همين تصور از ايشان كه در ذهن من هك شده باعث مي شد دنبال چراها بگردم و ايشون شايد متوجه مي شدند كه اين چراها فقط حاصل ناباوري من از صحبتهاي ايشان بود .براي همين بارها پرسيدم شما استاد ... هستيد ؟
اي بابا چرا متوجه نمشيد من چون اوضاع رو بحراني ديدم اين تاپيك رو ايجا كردم صحبتهاي دو نفره ما نتيجه ي خيلي تلخي داشت خواستم افرادي بي طرف را وارد ماجرا كنم ك اين شرايط بر طرف بشه و به نوعي ميانجيگري صورت بگيره اما سرزنش و قضاوت چند نفر ديگر هم به ما اضافه شد .
ما هر دو اعتراف كرديم كه اشتباه كرديم و فراموش كنيم . شما بعض ديگر چرا حرفهايي مي زنيد كه وضعيت را بدتر كند . اگر استادم از روي كنجكاوي يا به طور اتفاقي اين پست را بخوانند قطعا ناراحت مي شوند . سوشيانت استاد من ادمي نيستند كه بر اساس نوشته هاي من بتوانيد سر از شخصيت ايشون در بياوريد كه اينطور بي رحمانه قضاوت مي كنيد . من به دنبال اين نبودم . واقعا ناراحت شدم از پست توهين اميز شما ... بابا چرا متوجه نميشيد . من ميخوام پست سوشيانت حذف بشه و لطفا تاپيك قفل بشه . لطفا هر كس دسترسي داره به مديران خبر بده .
حقيقتا حق با شيدا بود . من نبايد ادرس تاپيك رو به استاد مي دادم چون فقط پست اول من هست كه به خواست خود مي گذارم و جواب دوستان نبايد حتما در جهت خواست من جهت بگيرد من واقعا به دنبال اين قضاوتها و سرزنشها نبودم .
-
سلام از همه ي دوستان بابت نظرات و راهنماييهاشون متشكرم.
حقيقتش من به خاطر فارغ التحصيليم كه خيلي طول كشيده خيلي ناراحت و نگرانم كه بيش از اينها طول بكشه يا اصلا نتونم ليسانسم رو بگيرم.زماني كه استاد رو خيلي عصباني كرده بودم و حرفهايي رو كه نوشتم رو به من زدن خيلي ناراحت بودم . فكر و ذهن ايشون در مورد من پر از افكار منفي بود و از بهترين و محترمانه ترين حرفم هم گاهي برداشتي توهين اميز داشتند .
دوستاني كه گفتند خيلي اشتباه كردم لينك تاپيك رو به استاد دادم حرفشون رو قبول دارم اما من از اول هم گفتم كه ميخوام اينكار رو انجام بدم .چون احساس ناتواني مي كردم خواستم از شما كمك بگيرم با نظر و راهنماييتون به نوعي وساطتم رو بكنيد چون خيلي ترسيده بودم . هر چيز رو كه نوشتم چيزهايي بود كه بين ما اتفاق افتاده بود و من حرف محرمانه اي نداشتم كه بخوام بابت اينكار شرمسار باشم اين چه ربطي داره به ناراحتي من كه گفتم استاد من رو با اسم كوچك صدا زدند .
من حتي نمي خواستم و لازم هم نبود كه به استاد توضيح بدم در جايگاه خودشون براشون احترام و ارزش ويژه اي قائلم و به توان علميشون اعتماد دارم اما وقتي فهميدم ذهنيتشون نسبت به من در بدترين حالت ممكن است گفتم كه بله من شما رو استاد خوبي ميدونم و براتون ارادت خاصي قائلم .همين........
من در تمام مدت ترمي كه پايان نامه داشتم جز سوال درسي فراتر نرفته بودم و كاملا رسمي صحبت مي كردم . دادن ادرس تاپيك هم تا اين حد كه شيدا خانم موهاشون رو بكشند و ساشاي گرامي كه اينطور سرزنش كردند نبود اما ......قبول دارم كه اشتباه محض بود . من درخواست قفل كردن تاپيك رو به مديران دادم هم بابت اينكه سوشيانت به استادم توهين كردند و هم اينكه ديگه نميتونستم وقتي استاد ادرس اين تاپيك رو دارند راحت حرف بزنم . تازه متوجه ي عمق فاجعه شدم مثل اينكه از دست ايشون وارد پناهگاهي شده باشم و ادرس پناهگاهم رو در اختيارشون گذاشته باشم .خب اين هم يك اشتباه ديگه ......
دليل اصلي قفل تاپيك اين بود كه مدتي قفل بشه و تعطيلات به پايان برسه كه اگر يك درصد هم احتمال ميدادم دوباره بيان و بخونند خيالم از اين بابت راحت بشه .
باورتون نميشه من چقدر در اين دانشگاه تلاش كردم و به نتيجه نرسيدم . ساشا من خيلي دوست داشتم لااقل يك دهم شما از راهنمايي استادم بهره مند باشم ولي همين هم ممكن نبود و فرصتي كه همه ي فكر و ذكرم اين بود كه حسابي غنيمت بدونم خيلي راحت از دستم رفت . راه ارتباط من با استاد ايميل و اس ام اس بود ك اين رو خودشون مشخص كرده بودند .
اره من هم دوست داشتم همون طور كه شما و ديگران پايان نامه رو تموم كردين من هم مي تونستم از اين شرايط برخوردار باشم . شما كه همه چيز را نمي دانيد . ايني كه شما تعريف كردين درمقايسه با من براي من اگر امكانش رو داشتم شرايطي ايده ال بود .... البته وقتي اين تاپيك رو ايجاد كردم شك داشتم كار درستي هست كه لينك تاپيك را به ايشون بدم يا نه ........ براي همين در پست اول اشاره كردم اما كسي نظري نداد بعد كه اب از سرم گذشته بود ...... ديگه گذشت و تموم شد خدا رو شكر.
به هر حال تصميم داشتم بعد از تعطيلات كه استاد دوباره در جايگاه اصلي خودشون قرار گفتند و كمي هم ارومتر شدند بعد با ايشون صحبت كنم اما يك روز بيشتر طاقت نياوردم و ايميلي زدم با دلخوري و در مورد كارورزي صحبت كردم كه همون هم براي معجزه خدا جونم كافي بود خدا رو شكر قبول كردند و در مورد مسائلي كه پيش اومده بود توضيحاتي دادند و ......... كه از حوصله ي دوستان خارجه اما چكيده اش اينه كه فكر مي كردند دنبال نمره و دوستي و ... هستم و از اون به نام سوء تفاهم ياد كردند . تاپيك رو هم كه خوندند نظرشون اين بود : همه رو ميزارم پاي بي تجربگي و جواني طرفين .....................
در مورد پايان نامه هم كه فكر مي كردم نخواستند كمك كنند گفتند اون موقع نتونستم.
به هر حال من محل كاراموزيم رو مشخص كنم نهايتا ده روز بيشتر طول نمي كشه و گزارشم رو تحويل ايشون ميدم و ديگه تمام ..................... از قفس ازاد ميشم.
وقتي فارغ التحصيل شدم ميام خبر ميدم . يه سري تجربياتي هم به دست اوردم و حرفهايي در همين زمينه تحصيلي هست كه بعدا دوست دارم بيان كنم و هم راهنمايي بگيرم.
ولي مهمترينش اين بود كه چه در زمان دانشجويي و هم در زمان دانش اموزي گاها استاداني داشتم كه يا درس رو بلد نبودند يا اگر بلد بودند هنر تدريسش رو نداشتند و در اكثر مواقع با دادن نمره الكي ضعف خود را مي پوشاندند به اين اميد كه مديون دانشجو نباشند يا مسئولان دانشگاه متوجه كم كاري انها نشوند حق دانشجو هميشه به گردنشون ميمونه .
اين استادي كه موضوع تاپيكم بود صرفنظر از مشكلات پيش اومده كه تعريف كرده بودم ايشون مهارت «تدريس » اداره كلاس و جلب كردن توجه دانشجو و وادار كردن اون به توجه به درسي كه نمي خواست بهش گوش كنه « يعني خود من چون عادت كرده بودم به سيستم دانشگاه كه به استاد وابستگي نداشتم» رو دارا هستند .متاسفانه ايشون در پايان نامه اين طور با برنامه نبودند عليرغم اينكه هنرش رو داشتند ... نمي دونم چرا؟؟؟
جريان من و استاد خيلي وقته كه تموم شده است و ديگه جايي براي قضاوت و سرزنش وجود نداره مسائلي كه بين من و ايشون پيش اومد تموم شد . ختم به خير شد و تا اخر هم انشاءالله همينطور مي مونه .
ممنون از همه ي دوستان
در پناه حق:203: