-
بازم سلام
من یه پیشنهاد دیگه هم دارم با کارای قبلی که بحثش شد همزمان خوبه که انجام بشه یه روز که شوهرتون سرحال وخوب بود بهش بگید عزیزم هر وقت زمان داشتی دلم میخواد یه کم باهات حرف بزنم خودت بهم بگو تا حرف بزنیم زمانی که ایشون اعلام آمادگی کرد وحوصله داشت ورابطه تون خوب بود وهمچی حل بود بهش بگید عزیزم من دخترخاله تو دوست دارم براش احترام قائلم چون تو بهش احترام میذاری احترامش برام واجبه( قشنگ اول توضیح بدید که جبهه گیری در مقابلش ندارید)اما بعضی موقعها یه چیزایی میگه که ناراحتم میکنه میدونم شاید منظوری هم نداشته باشه اما خب من دلم میگیره (لحن خوب وکمی هم خودتونو لوس کنید خیلی خوب میشه ) کاش اینجور مواقع اگر چیزی تو جمع گفت تو با خوبی یه جواب محترمانه بهش بدی که نیاز نباشه منم چیزی بگم یهو دلخوری پیش میاد دلم نمیخواد ازم ناراحت شه آخه ما بعدن که میریم سر خونه زندگیمون اینا نزدیکمونن ومیخوایم کلی رفت وآمد کنیم دلم میخواد همچی خوبباشه اما اگر تو اینجور مواقع طرف من باشی همین برام کافیه ودیکه دلخور نمیشم به همسرتون بگید من انتخاب توام من شریک زندگی توام واگر من ایرادی داشته باشم اگر کسی ایراد من وبه روم بیاره انگار این حرف وبه تو هم زده خیلی بحث وطولانیش نکنید با آرامش تمام ومهربونی خودتونو لوس کردن واین حرفا اینا رو بهش بگید اینجوری آدم خیلی آرومتره مثلا یه مثال بزنید براشون که مثلا اون سری که جلوی تو بهم گفت که بلد نیستی ظرف بشوری کاش تو میگفتی خانمم همچیش عالیه ظرف که مهم نیست یا میگفتی بریم توی زندگی یاد میگیره الان عجله ای نیست اون موقع دیگه نیازم نبود من خیلی توضیح بدم وجواب بدم یهو تو اینجور مواقع ازم دلخور میشن تو پسرخاله شونی اگر چیزیم بگی کمتر از من ازت دلخور میشن واینا واز این مثالا ولی خیلی کشش ندید وسریع تمومش کنید حرف و بحث وعوض کنیدودر مورد یه چیزی که همسرتون دوست داره صحبت کنید اینطوری تو دهنشون جا میفته کم کم جوابایی میدن که این بحثا وحرفا رو به مرور کم میکنه البته همیشه انتظار جواب دادن از همسرتون نداشته باشید مردا نیش وکنایه خیلی حرفا رو کلا متوجه نمیشن
یه مثالم بزنم از همسر خودم مثلا من یه بار تو جمع خانواده همسرم داشتم باهاش شوخی میکردم یهو از دهنم در رفت به شوهرم به شوخی گفتم خیلی پر رو شدیا یهو مادربزرگ شوهرم برگشت گفت وای تو به پسر ما گفتی پر رو تو چرا به پسر ما گفتی پر رو و... کلی غر زد بعد همسرم خیلی محترمانه وخوب گفت خودش زنمه از همه بیشتر حواسش بهم هست باهام شوخی کرده ودر همون لحظه دیگه مادربزرگش حرفی نداشت که بزنه نیازری به جواب دادن منم نبود حرصم نخوردم بعدش چون همسرم توضیح داده بود که من همسرشم واز هم بهش نزدیکترم پس رابطه مون به خودمون مربطوه خیلی خوب ومحترمانه ومهربون گفتا اما کافی بود همسرت ومقابلشون قرار نده اما ازش خواهش کن محترمانه ودوستانه نذاره کسی به همسرش وانتخابش حرف بدی بزنه
-
matiجان در اون لحظه نامزدم اونجا نبود و اون حرف رو نشنید. طبق تجربه ای که من توی این سالها بدست آوردم نباید مرد رو هیچ وقت وارد بحث های زنانه کرد چون در این صورت یه وقتهایی هم ممکنه حق رو به شما نده و اون موقع هست که اون مرد از چشمتون می افته.
من سعی کردم قانعش کنم که توی بحث های زنونه اصلا دخالت نکنه و اگر خیلی لازم شد که حرفی بزنه اونوقت از من دفاع کنه. حتی اگر من اشتباه کرده باشم. بعدش وقتی که تنها شدیم اشتباهم رو بهم گوشزد کنه.
گفتم که اگر این کار رو بکنه رابطه من و دختر خالش بهتر میشه و زندگیمون آروم تر میشه. ممنونم mati جان بابت وقتی که برای من گذاشتی. :43::104: