-
نگاهت به انسان وپیچیدگی های روحی وشخصیتیش بهتره عمیق ترازاین حرفهاباشه.یک عادت یاترک یک عادت،مسأله ای نیست که به این راحتی شکل بگیره یاترک بشه سالهای زیادی طول میکشه وخودفردبایدهمیشه مراقب رفتارهاش باشه ودرپی کسب معرفت باشه..
شنیدی میگن پولشو انداخت تو رودخونه ؟ یا آب درهاون کوبید؟ مسأله فداکارای وخرج عشق ومرام در رابطه های بی تعهدوآزاد و یا خیلی ببخشید خیابانی.همینه چون اساس وپایه وسیستم اون رابطه غلط وباطله پس هرتلاشی هرچقدر هم صادقانه وخالصانه باشه متأسفانه محکوم به شکست وحتی نتیجه معکوسه یعنی طرف بیشترازت سواستفاده میکنه.تو اولیش نیستی اخریش هم نخواهی بود.متأسفانه شعرها ورمان ها وداستانهای زیادی درتاریخ درتحسین این نوع عشق هاگفته شدو درضمیروحافظه جمعی انسانها کاشته شد.خیلی ساده یک تفکراشتباه شکل گرفت. وخیلیا زیرپرچمش سینه زدند.اماتجربه میگه این افسانه ها بسیاری ازحقایق رو نادیده گرفت.
مهارتهایی برای اداره زندگی مشترک لازمه که لیلی ومجنون بردار نیست.وتوی این افسانه های دلنشین اصلا اشاره ای به این مهارتهای ضروری نشده.آنچه که عشق زمینی انسان روبه خداوحقیقت متصل میکنه کلا تعریف وجایگاهش و نوع اشخاصش جداست.حضرت یوسف (ع)کلامیلی به وسوسه های زمینی نداشت زلیخا عاشقش شدواوداستانها اتفاق افتاد.یاشیخ صنعادرمنطق الطیرعطاریک انسان بسیارخداجو وفقیه بود که درگذر روزگارعاشق یک دخترمسیحی شدو کلی سختی کشیدو داشت لامذهب میشدوشاگرداش وپیغمبر(ص)دررویابه دادش رسیدند_درنهایت اون دخترهم مسلمان شدو بعدش از دنیارفت وبه شیخ صنعا نرسیدولی عشقی پاک متحولش کرد..یا جریان اون شاهزاده ودختر که درمثنوی مولوی اومده داری سر و نکته هایی هست که ۱۸۰درجه با این عشق های خنده دار امروزه که فقط نتیجش یأس وافسردگی وگناه هست فرق داره...
شایدتحت تأثیراحساس قبلیت وسوسه بشی بگی اون پسربرات مثلاهدیه عاشقانه بخره وبعدا جبران کنه!! اون پسرهم به مزخرف بودن این نوع روابط زودترازتوپی برده وفقط دنبال خوشی لحظه ایش بوده که بعدا تأثیر رفتارهای غلطش به خودش آسیب زده یا خواهد زد.همانطورکه دوستان گفتند به فکرصمیمیت ورابطه متعهدانه بانامزدت باش وزندگی باارزش خودت روصرف افکاربیهوده نکن."توقف بی قیدوشرط افکارگذشته"سعی کن منطقی و واقع گراباشی .درپناه حق