-
سلام
حضرت علی میفرمایند:
اوصیکم بتقوی الله و النظم فی امورکم (شما را به تقوای الهی و نظم در کارهایتان سفارش میکنم)
اول از همه به خودم و بعد شاید شما تا بقیه دوستانی نظم رو توی زندگی مون خوب رعایت نمیکنیم خواهش میکنم کمی جدی تر نظم و برنامه ریزی رو توی تمام امور زندگی مون بیاریم .
موفق باشید.
-
سلام
انتقاداتی که بنده مطرح کردم ، صرفا واسه این بود که خیلی بهم فشار اومد و در ضمن اعلام کردم که حذف کنید یا هر چی !
میتونستم اشتراک بگیرم که جای دیگه نظر بدم ، اما اشتراک واسم خوب نیست.
به هر حال به نظر میاد تاپیک منحرف شده . کاریش نمیشه کرد. امروز فردا بسته میشه.
صرفا یک نکته ، فک کنم بتونم به عنوان خاتمه نظراتم عنوانش کنم :
مطمئنم مدیریت مفهوم حرفایم رو بهتر متوجه میشه اگه نیم نگاهی به پیام های خصوصی ام با خودشون داشته باشند.
عرض کردیم که فواید زیادی تالار داره ، در این شکی نیست.
اما مواردی اعم از وابستگی و انفعال نیز مطرح شد. همین.
-
سلام
خوبید دوستان گلم ؟
چطوری مدیر جان ؟ خدا قوت !!!
ههعععییییییی !!!
این داروهایی که تو این تاپیک تجویز کردن دوستان ، بدجور داره اثر میکنه. طوری که اصلا حال و انگیزه ندارم تو تاپیک خودم هم پست بگذارم.
به هر حال !
خوشیم خدا(!) رو شکر. خودش میدونه این شکر رو از ته دل میگم. این ته دل معنی حقیقیشو میده چون خوشیه بعده بحرانه. هر چند دیگه سیکله این بحرانه ناگفته، واسم تکراری شده.
خب !
بار ذهنیم کاهش یافته. از صد رسیده به ده.
با این که ببینم طرف تاپیکی با مشکل حاد داره دیگه طوریم نمیشه.
با اینم که پاسخ مشکلش تو دستام باشه و نظر نذارم واسش و بچرخه دور خودش هم مشکلی دیگه ندارم.
اما هنو یه مشکل دارم.
همون ده درصده.
این که می بینم طرف مسالشو مطرح میکنه، اما چون بنده خدا ذهنش یاری نمیکنه پاسخ درست چیه ، خنثی میشینه به پای پاسخ یه سریا ! متاسفانه بعضیاشونم به اصطلاح پیشکسوتن !
منم میدونم پاسخش چیه ! می بینم دارن کج راهنمایی میکنن ! می بینم طرف بیراهه داره میره !
اما...
تو همین یه هفته دو سه بار واسم اتفاق افتاد از تاپیک های تالار. گاها ده پونزده سال از زندگیه طرف رو پروندن. به همین راحتی.
درسته کسی ، کسیو واسه انتخاب ، اجبار نکرده و هر کسی مسئول انتخاب های خودشه، اما بعضیا توان تشخیص ندارن. اگه داشت که سوال نمیکرد مشکلشو.
ناچارا هرچی میشنوه ، قبول میکنه. بالاخره یه تعریفی هم داریم به نام منحرف کردن استارتر دیگه. البته تعریفم از انحراف شاید کمی متفاوت باشه با اونچه در تالار مده. (شاید که نه ! بدون شک)
بازم به هرحال ،
اینجا جای خوبیه که این چیزا رو تمرین کنم(یم !).
این که بی تفاوت باشم.
نه حداقل تا زمانی که به خودم اسیب بزنه.
خوبه که اینا رو تو زندگیه حقیقیم تمرین نکردم. چون هزینه ها غیر قابل مقایسه می بودند اگر !
خوشیم و خوشیه دوستانمون + مدیر ارزوست :)
--------------------------------
ببخشید دیگه ، حال و احوالو انتقاد و نظر و پیگیریه تاپیکمون ، همه شده یکی :)
-
سلام
ببخشید که با تایپیک شما شاید نامرتبط و به اصطلاح، موجب انحرافش بشه!
راستش من تقریبا خواننده ی خاموش تالار هستم... من زیاد رمان خوندم...حدود 150.. بعضی از تایپیک ها رو که می خونم، واقعا فکر می کنم این صاحب تایپیک در عالم رویا سیر می کنه، و خودشو جای یکی از شخصیت های رمانی که خونده گذاشته، و اومده اینجا تایپیک گذاشته!!!
زندگی های رویایی! شرایط رویایی!! دقیقا می تونم بگم کدوم تایپیک، شبیه به کدوم رمانه.البته با کمی تفاوت هست.نه دقیقا کپی رمان...
اما خب به من چه!
پس با این حرف شما موافقم که می گید: باید بی تفاوت بود..