چطور پای خالم رو از خونمون ببرم

اینکه کلید هارو بایستی عرض کرد ی خیلی مهمه همه هم گفتن
ولی مستقیم نگین ک کلید نمیدیم بهت هر بار ک خاستن بگین عهه دیدی یادم رف برم از بس ک سرم شلوغه و از این حرفا بعد ی مدتم مهمونو اینا زیاد برین اغلب خونه نباشین ی مدت پارک پیک نیک ولی خب سردن هس هوا :دی بیشتر زمانهایی ک میدونین میان بزنین بیرون خونه دوستو اشنا بعد وقتی خونه شمان بگین فلان کس دعوتمون کرده میخای سره را شمارم بزاریم خونتون از این مدل نقش بازی کردنا دیگه ینی تصور کنین کسی جهت تحقیق برای ازدواج بیان محله و پرسوجو و خاله ی شمام هی اقایون رو بیارن داخل خونتون کی میدونه اینا واسه شما نیس منظورم اینکه اینارو ب مامانتونم بگین و بگین ک ابروی شما علاوه بر ارامشتون ممکنه خدشه دار بشه ایشون بهتر از هرکسی میتونن خاهرشونو قانع ب اینکار بکنن
حتی میتونید جلوی بابا بزرگتونینام بگین چ دختره شیطونی دارین انقده پسرای خوش تیپ میاره خونه ما
ی تیکه غیر مستقیم
ممکنه ازتون بدشون بیاد ولی می ارزه ب نظر من
موفق باشین

تا ده سال دیگه هم تایپیک بزنی هیچ نتیجه ای نمیگیری اینو یاد بگیر دختر هر تصمیم و کاری که انجام میدیم نتیجه و تبعاتی داره بعضی وقتها برای رسیدن به هدفمان باید تصمیم بزرگ و قاطعانه بگیریم توی زندگی هر فردی از اینجور افراد شوربختانه وجود دارند افراد واقعا پررو خیلی پررو که جالبیش اینه ادعای شخصیت هم میکنن و اکثرا هم به روش های مخصوص بخودشان که اگر دقت کنیم توی افرادی با چنین تیپ و شخصیتی بصورت یکسان هستش.
یک نمونش یکی از همسایه های ما هستش دقیقا شبیه خاله شما البته خدارا شکری کم میاد مغازه ما ولی راه حلی که من متوجه شدم اینه هرچی خواست بخره قیمت خیلی بالاتر میگم که با تخفیف هم بدم سود کنم نسیه اصلا بهش نمیدم و اگرم به قیمت بهش دادم پیش خودم تصور میکنم به گدا کمک کردم.ولی میدونم که رفتار درست را انجام نمیدنم باید قاطعانه با اینجور افراد صحبت کرد و بهشان فهماند که رفتار نادرستی دارند و دوست نداریم برخومردی باهاشون داشته باشیم.
در هر صورت بعضی وقتها بهتره قاطعانه برخورد کنیم.شما سعی کن اینگونه برخورد کنی تا دفعات بعدی این جرات را داشته باشی که در چنین موقعیت هایی قرار گرفتی رفتار صحیح از خودت بروز بدی قفل در را عوض کن به هیچ عنوان به ایشون کلید ندید خیلی جدی و محکم با مادرت صحبت کن هردفعه که امد وسایلش را آماده جلوی در قرار بدید یا وقتی خانه هستید پشتی در را بندازید تا نتواند داخل منزل بشود و اگرم سوال کرد جدی بگید که دوست دارید تنها باشید و بهتره ایشون هم به منزل خودشان برود مشکل اینه این موضوع براش عادی بشه بعدها توی زندگی مشترکش هم قهر بکنه میاد منزل شما و اینگونه مشکلات زندگیش به خانواده دونفری شما هم سرایت میکنه پس جدی و قاطع باش لطفا:72:

خیلی ممنون از واحد عزیز ساناز عزیز شهرزاد عزیز و خاله قزی عزیز

راهنمایی هاتون خیلی خوبه اما فکر میکنم شما دقیق شرایط مارو نمیدونید ببینید ما نزدیک 8 سال با اونا زندگی کردیم و مامانم خرج اونارو داده ... ما نزدیکه 2 سال هست که اسما جدا شدیم اما رسما تغییری نکرده ... مامانم خیلی وابسته به خانوادش هست و همیشه روزی 2 یا 3 بار با مادرش و خواهراش صحبت میکنه و همیشه بهشون سر میزنه ... اونا هم همیشه به قول خودشون مارو از خودشون میدونن .... شرایط خیلی سخته و من با خالم مثل 2 تا خو.اهریم به خاطر این نمیتونم اینطوری بیرونش کنم یا مستقیم قفلو عوض کنم ... با غریبه میتونم تمام کارایی که شما گفتید رو بکنم اما آشنا نه ...
اگه امشب اومد اصلا باهاش حرف نمیزنم ببینم چطور میشه ...
جدیدا بهانه جدید پیدا کرده خونمون ماهواره نداریم میام سریال هارو اینجا ببینم

- - - Updated - - -

3 سال هست با یه آقایی دوسته که قراره با اون ازدواج کنه ...درحال حاضر هم خواستگاری نداره

مائده جان من متوجه نمی شوم . شما یک جایی گفتی خاله ات از مادرت خواسته که از دوست پسرش پذیرایی کند.
یک جایی می گویی با شوهرش عقد است و با او شب در یکی از اتاق های خانه شما می خوابند .

کدام یک از این موارد درست است ؟

- - - Updated - - -

یک سوال دیگر هم دارم.
اینطور که من برداشت کردم کسانی که زیاد به خانه شما می آیند بزرگترهای فامیل نیستند. بلکه جوانهای فامیل هستند. دلیل آمدنشان هم دیدار شما نیست. بلکه اختلافاتی است که با والدینشان دارند و همچنین می خواهند کارهایی را که والدینشان اجازه نمی دهند ، در خانه شما انجام دهند.

حالا سوال من این است. بزرگترهای این جوان ها مثل پدربزرگ خودتان یا دیگران اطلاعی از کارهایی که بچه هایشان در خانه شما انجام می دهند دارند یا نه ؟

واضحترش اینکه :

آیا جوان های فامیل کارهایی را که در خانه شما می کنند از والدینشان پنهان می کنند یا والدین اطلاع دارند که آنها برای چه به خانه شما می آیند ؟

پرنیان جان این خالم که بیشتر خونه ماست مجرد و یکی دیگشون عقدی هست ..
بله برای اینکه خونه ما راحت تر هستند میان خونمون ...
نه بزرگترها نمیدونن ... و منم کسی نیستم که برم به بزرگترها بگم که چیکار میکنن چون شری که بپا میشه دامن ما رو هم میگیره ...

پس مشکل شما خاله ات نیست عزیزم. مشکل شما این است که رابطه فامیلی خود را تنظیم نمی کنید.

مائده این شری که می گویی همین الان هم دامن شما را گرفته است. فکر می کنی تا کی این موارد پنهان می ماند؟
اگر فامیل هایتان بفهمند که شما به فرزندانشان برای این کارها پناه داده اید چه عکس العملی نشان می دهند ؟ تا حالا فکرش را کرده ای؟

اصلا چرا مادرت این کار را می کند ؟ سوال اصلی این است.

- - - Updated - - -

مائده جان با این کارتان خودتان را با تمام اقوام و فامیلتان درانداخته اید و آنها را در مقابل خود قرار داده اید. باید منتظر توفان باشید.

موضوع اصلا این نیست که تو توی خانه راحت نیستی.

موضوع فراتر از این حرفها است دختر. تا دیر نشده این کار را سامان بده وگرنه خدا می داند چه اتفاقی رخ می دهد.

پرنیان جان مرسی عزیزم
ما با فامیل زیاد کار نداریم تو خانواده ما خاله جز فامیل نیست مثل عضو خانوادست به خاطر همین هست که اونا خیلی راحت میان خونه ما ...
من الان فقط مشکل خالم هست که میخوام غیر مستقیم بهش بفهمونم کمتر بیاد همین بخدا شما خیلی بزرگش کردین

من چیز دیگری به فکرم نمی رسد. برای همین این آخرین پستم است.

عزیزم شما به مادرت کار نداشته باش. تکلیفت را با خودت روشن کن. تکلیفت را با عقاید خودت روشن کن.

ببین خاله ها و دخترخاله های شما یا فامیلت هستند یا خانواده ات هستند. نمی شود یک جایی فامیل باشند یک جایی خانواده باشند.

اگر فامیل هستند پس قواعد ارتباطات فامیلی درباره آنها صدق می کند. یعنی نباید اینقدر به خانه شما بیایند و بدون اجازه وارد شوند ، نباید اجازه دهید پنهانی از خانواده هایشان در خانه شما کارهایی انجام دهند و بهشان برای این کارها پناه بدهید و.....

اما اگر خانواده هستند پس قواعد ارتباط های خانوادگی درباره آنها صدق می کند. حتما خودت می دانی که اعضای خانواده از یک خانه به صورت اشتراکی استفاده می کنند و کسی نمی تواند به یک عضو خانواده بگوید به خانه نیا. پس اگر خاله هایت و دخترخاله هایت خانواده ات هستند و شما با آنها مثل دو خواهر هستید دلیلی ندارد به صورت غیر مستقیم یا مستقیم بهشان بگویی که به خانه شما نیایند. چون خانواده ات هستند. پس با آنها مثل خانواده رفتار کن و آنها را مزاحم ندان.

مائده جان، تا زمانی که شما توی اون خونه هستید و تحت سرپرستی مادرتون، در این مورد و کلا در مورد مدیریت خونه کار زیادی نمی تونی بکنی.

راهنماییهایی که دوستان کردند، بیشتر مناسب کسی هست که سرپرست خانواده یا همه اعضای خانواده موافق برنامه مورد نظر باشند.
مشکل اینجاست که مادر شما با شما موافق نیست.

سلام
مائده خانم خوبی ؟؟؟؟

همونطور که شیدا گفت و خانم پرنیان . مشکل 1 شما در مقام سرپرست نیستید 2 باید برا خودت فامیل یا خانواده رو مشخص کنی

اما نظر من . اول در خصوص این موضوع با مادرت صحبت کن و مشورت کن خیلی آرام و به حالت درک متقابل و نه دعوااااااا

دوم . من تمام مطالب این تاپیک خوندم گویا اطرافیان در خونه شما راحتن . بخصوص خالتون و چون عنوان تاپیک برای ایشون زده شده هدف رو ایشون قرار میدیم .

بدون اطلاع و بدون شناخت از شما عرض میکنم . شما خودت و یا مادرت با بوی قلیون خالتون مشکل ندارین :18:

در مورد دوست های خالتون من حرفی نمیزنم . خودت عاقلی و بالغی و یه دختر دم بخت که داره براش خواستگار میاد و میره . تو که دوست نداری پشتت حرف و حدیث درست بشه مگه نه ؟؟؟؟؟؟؟؟ نکته مهم بود تا ته شو بخون چی بهت گفتم .

در کل منظورم اینکه مادرت و باز بیشتر خودت باعث فراهم شدن اینجور رفت آمدها شدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ میدونم یه جورایی اختیار خونتون با مائده ست تا با مادر مائده درست میگم ؟؟؟؟؟؟؟؟

اما حالا کاریکه شده و تو میخوایی درستش کنی . خب خیلی خوبه آفرین :104:غیر مستقیم باشه قبول..

اولا من به کل با تعویض قفل دوستان مخالفم . امکان پذیر نیست یه جورایی با کله تو دعوا رفتنه از طرفی درست نیست برای اینکار دیر شده الان روابط باز تر شده ولی راه داره .........

میدونیکه اول باید چیکار کنی . پس کوزه آبشو بشکن . یه جورایی منابع خوشی و تفریح تو خونه خودتون رو فعلا تعطیل کن

قلیون تو خونه ممنوع کن کوزشو بشکن ماهواره قطع کن بریزش به هم . خوردنی ها رو از یخچال کم کن بذار تا درشو باز میکنن خالی باشه . بعضی شبا که میری رستوران مادرتم باخودت ببر شام بیرون :biggrin: حالاکه نمیشه به خاله گفت نیا شما کمی ازش فاصله بگیرید . در رفتار کمی سنگینتر رفتار کن :dodgy:. آجیل خشکبار جمع کن . چیپس دلسترم همینطور :very_drunk:

حالا یکی یکی نمیشه گفت در کل خونه مفرحیکه بیشتر برا دیگران درست کردی موقت تعطیلش کن . خودشون میرن .

کی بود میگفت من مهمانواز نیستم ؟؟؟؟؟؟؟؟ همه این دردسرا از خوب بودن و مهمانوازی بیش از حد شماست

پس کمش کن راه درست همینه موفق باشی . :72: