فشار دلتنگی خانوادم و زیاد شدن بحثای من با همسرم

طرح نیاز کردنتون ایراد داره
این فایل صوتی دکتر حبشی ( "کلید مرد" رو گوش بدید تقریبا معجزه میکنه )
یک ساعت و نیم بیشتر نیست

kelidemard

سلام دوست عزیز
چندتا مورد به ذهنم رسید که بهتون بگم. برا خودت و همسرت چندتا بازی مشترک پیدا کن و سرش شرط بندی کنید تو بازی. شرطاتونم کارایی باشه که بازی رو براتون جذاب کنه،مالی نباشه. مثلا شستن ظرفای شام،گاز گرفتن بازنده،یک ربع ماساژ برنده و ازین قبیل....
من کادو تولد همسرم تخته خریدم واقعا بازی خوبیه.. گاهی وقتا براش بیست سوالی طرح کن. مثلا یه جوراب بگیر و تو یه جعبه بزرگ گادو کن و بهش بده و بگو تا 20 تا حق حدس زدن داره اگه موفق نشد اخرش جریمش میکنی و بعد کادو رو میدی بهش. باهم برقصید کلی میخندین و شارژ میشین. مسابقه اواز بزارین باهم. گاهی وقتا که میدونی کی میرسه قایم موشک بازی کنی تا اون پیدات کنه و بعد بپری بوسش کنی و بهش سلام بگی.. گاهی وقتا شبا باهم برین دور دور و لبو بخورین اینقده حال میده.. وقتی سرش تو تبلت هست برو تیپای مسخره و خنده دار بزن و بیا از جلوش رد شو.
فضارو برا خودت و همسرت شاد کن تا هردوتون از زندگی لذت ببرین. اونوقت دیگه خودتم احساس دلتنگیت کم میشه.. دختر جون زندگی دو روزه پس خوش باشین..:72:

مرسی سحر جون از همدردیت و پیگیری تایپیک هام امیدوارم این مشکل شماهم زودتر حل بشه.

مرسی اقا علی از فایل مفیدتون زحمت کشیدین که برا تایپم فقط گذاشتین.

وممنون ماری عزیز از پیشنهادات قشنگ و دوست داشتنیت شاید حق با شما باشه من باید مدام براش هر روز یه چیز جدید اجرا کنم یکم حواسش بیاد به من.

وقتی یه چیز ازش میخوام دیر انجام میده که دیگه ذوقمو کور میکنه اونوقت چی؟

مچکر اقا علی فایلی که فرستادین خیلی عالی بود.

بنده با اتفاق همسرم قبلا یکبار درمراسم مشاوره دکتر حبشی حضور داشتیم. واقعا اموزنده و پرمحتوا بیان میکنن واقعیت مساءل را.

من نمیگم کاملا همه مساءل را درست انجام میدم ولی اکثر مواقع درکش میکنم خودم بهش پیشنهاد میدم فلان کارو برا ماشینت بکن یا گوشیتو عوض کن. واسه رفتن خونه مادرش اکثر مواقع خودم پیش قدم میشم که بریم. یا رفتن به شهر خودمون رو شاید دلتنگی کنم پیشش گریه کنم اما میگم هروقت خودت صلاح دونستی میریم.از ناراحتیم میگم اما اکثر مواقع با عنوان درد دل نه بحث یا دعوا بابت کارای خوبش اونقدر تشکر میکنم تا جایی که خودش بهم میگه خوشحال میشم از اینکه برات چیزی میخرمو لذتشو میبری ودوس دارم فقط نگات کنم.

بعضی مواقع خیلی خاص قاطع میزنم مثلا وقتایی که حق با منه اون سکوت میکنه یا میگه تو حساسی نمیتونم خودمو کنترل کنم هرچی دهنم بیاد میگمو به قهرو دعوا کشیده میشه منم که بعدش پشیمون میشم از رفتار تندم عشقم بهش چند برابر میشه نه غرورم میذاره برم طرفش نه تحمل یک لحظه نبودشو دارم و زود به جدایی برابر با خودکشی فکر میکنم
شاید بیش از حد دوسش دارم...

برامون دعا کنین دوست داشتن زیادی مارو از هم نرونه