-
sقطع ارتباط با خانواده همسر اصلا کار صحیحی نیست و تو دراز مدت تاثیرات بدی رو رابطه شما می ذاره
همسرت هرچقدر هم که از دست خانوادش ناراحت باشه هیچ وقت نمی خواد اونا رو بندازه دور
هم به شما نیاز داره هم به خانوادش
پس بهتره با ادب و احترام برخورد کنید و کاری کنید همسرتون ازتون سرد نشه
-
سلام
منم نمیخوام قطع رابطه کنم ولی خوب چیکار کنم کمتر ناراحت شم ؟خیلی عذابم میدن با رفتار واخلاقشون
من دوسدارم منو مراعات کنن اذیتم نکن
خیلی حساس وزودرنج شدم
خدایا کمک کنم واقعا خسته شدم من چرا باید با همچین ادمیا بی درکی وصلت کنم
پدرشوهر بدجور تصادف کرده ماشینش داغون شده خودش چیزی نشده نمیگم دلم خنک شد ولی خوشحالم نشدم حقشونه منو خیلی ناراحتم کردن اهم گرفت
-
عزیزم هر چی بیشتر روی این موضوع زوم کنی عصبی تر میشی
من به شخصه به این نتیجه رسیدم اونهایی که واسه عروس داماداشون خرج نمیکنن پرتوقع تر هم هستند
خانواده ی شوهر منم خیلی تیکه الکی می انداختند
منم می موندم همچییییییییییین
ولی خب من اهل جواب دادنم
حرص نخور که کچل میشی
-
آیه جان خوب به ما هم یاد بده عزیزم چجوری هم جواب میدی که حرمتها شکسته نشه هم اینکه حرف دلتو میزنی که خودخوری نکنی؟؟؟؟؟؟:104:
من به شخصه خیلی خودخوری میکنم حتی وقتی همسرم حرفی از جانب خودش بگه بهش میگن بلبل زنتی و پرش میکنن وقتی هم میاد خونه با من بداخلاقی میکنه . با اینکه من اصلا اهل پر کردنش نیستم:302:
-
سلام دوستای گلم
اره ایه جان میشه توضیح بدی چه جوری باید برخورد کنیم من که خیلی بی تجربم!!!!!
مارتاجان.منم مثله تو خیلی خودخوری میکنم
خوشبختانه شوهرمو نمی تونن پر کنن فقط از این لحاظ من شانس اوردم شوهرم همیشه ادعا میکنه میگه پیشه من پشت سرت نمیزارم حرف بزنن خدا کنه اینجوری باشه!!!!!!!!!
اره واقعا پرتوقعن باز یه کاری میکردن ادم زیاد نمی سوخت بیچاره شوهرم از خانوادش خیری ندید از لحاظ مالی!!!!!!
به جز قوم شوهر که وایران گرند بنی ادم اعضای یکدیگرند
-
سویل جان عزیز نمیتونی حالا به بهانه های مختلف ارتباطت رو کمتر کنی؟؟
اگرم حرفی زدن بهت یه مدت به شوهرت نگو چیزی
-
سلام بر دوستان گلم
مایده جان خیلی تلاش کردم نرم با بهانه های مختلف عوض اینکه همه چی بهتر شه بدتر میشه بیشتر حرف میزنن که چرا نمیایی چرا مارونمی پسندی کلا ادمای گیری هستن میرم حرف درمیارن نمیرم بازم همینطور
خودم موندم چیکار کنم هرچی به جز سلام دادان بهشون بگم حرف درمیارن شاید باور نکید ولی واسه من اتفاق میفته همیشه میرم خونشون باید ساکت بشینم چون هرحرفی بزنم علیه خودمه چه جوری با این وضع برم واقعا افسرده میشم رفتنی خونشون دوس دارم فقط زود بیام از اونجا بیرون حالا میگن بیا یه هفته ای بمون اینجا یعنی باید فاتحمو بخونم
باید خودشون درک کنن نمیرم اونجا بمونم یعنی راحت نیستم نبایدم اصرار کنن حالا سره این موضوع جنگ جهانی هم داشتیم که من زیره بار نرفتم فعلا که اتش بس
بسی رنج کشیدم از این قوم دوستان به دادم برسید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!''!'!
-
سلام بر دوستان عزیزم
خیلی خسته وکلافم خانوادش باعث ناراحتی زیادی تو این چند روزه شده دیگه انگیزه ای ندارم واسه این زندگی کاش شوهرمم درک میکرد نکه بره بیشتر به خانوادش محبت کنه
-
شوهرم با مادرش صحبت کرده که منو دیگه ناراحت نکن با رفتاراشون دیروز ناهار خونشون دعوت بودیم مادرشوهرم اصلا باهام حرف نزد !!!!!!!!!مثلا شوهرم رفته کارارو درست کرده الانم رفته ماموریت
من الان باید برخوردم با اینا چه جور باشه؟راهنماییم کنید
-
عزیزم اونقدر خوب باش و خوبی کن .و به حرفهاشون اصلا اهمیت نده . که خودشون از رفتارشون شرمنده بشن . به همسرت هم بگو که از این به بعد تصمیم گرفتم اینطوری باشم . دیگه هم هیچ کدوم از کارهاشون رو به همسرت نگو . و به خودت هم نگیر . اصلا اهمیت نده . کار سختیه ولی بعده یه مدت عکس العمل کارت رو میبینی . تازه اگر هم نتیجه ای نداشته باشه یعنی اگر در رفتار اونها تاثیر نداشته باشه . در زندگی خودت تاثیر خواهد داشت و در نظر همسرت اونقدر عزیز میشی که نمیتونی تصور کنی .