نه عزیزم شما اشتباه به چشم دیدی!
اگه این طور بود تمام افراد مشکل دار میرفتن دعا می خوندن.خود دعا نویس هم تو جزایر هاوایی داشت افتاب میگرفت نه اینکه تو یه سوراخ تنگ و تاریک برای من و شما دعا بنویسه!!!!
نمایش نسخه قابل چاپ
نه عزیزم شما اشتباه به چشم دیدی!
اگه این طور بود تمام افراد مشکل دار میرفتن دعا می خوندن.خود دعا نویس هم تو جزایر هاوایی داشت افتاب میگرفت نه اینکه تو یه سوراخ تنگ و تاریک برای من و شما دعا بنویسه!!!!
سلام
خیلی خوبه که دوست داری ازدواج کنی اما این شدت تمرکز و هدف بودن ازدواج می تونه آسیب زا باشه و حتی سرخوردگی ایجاد کنه برات و یا حتی مهارت های ارتباطی در ارتباط با خواستگاران رو از بین ببره .
بهتر هست که هدف های دیگری برای خودت داشته باشی و به اونها بررسی و زندگی عادیت رو داشته باشی و در کنار این زندگی عادی اگر موردی برای ازدواج پیش آمد بررسی کنی . نه اینکه تمام تمرکز ذهنی ات رو این مسئله باشه و هدف زندگی ات شده باشه .
خواستگار داشتن و نداشتن ، زود یا دیر ازدواج کردن مهم نیست ، مهم درست ازدواج کردنه .خود ازدواج به تنهایی پاسخ گوی نیازها و اهداف تو در زندگی نیست و اگر با این فکر بری سر زندگی و اتفاقا ازدواج خوبی هم داشته باشی بعد از چند سال می بینی که همه چی عادیه و مثل روز اول نیست و این ممکنه اذیتت کنه و بیای دوباره اینجا بنویسی .
پس بهتره انقدر زوم نکنی و گوشه ای از ذهنت رو پرکنه نه تمام زندگی و ذهنت بشه .
زندگی کن و از زندگی ات لذت ببر تا زمانی که ازدواج کنی و وارد مرحله جدید زندگی ات بشی . معیارهات رو بررسی کن ، اولویت بندی کن . روحیه خودت رو قوی کن و اعتماد به نفست رو بالا ببر .
سلام عزیزم
ببین دختر خوب شما هنوز چند سالی مونده تا به آمادگی واسه ازدواج برسی و الان واقعا برات زوده
سعی کن تو زمینه های دیگه پیشرفت کنی و فعال باشی به موقش همسر مناسبت رو پیدا می کنی
شما حالا حالاها وقت داری واسه ازدواجو اصلا جای نگرانی نیست :72::72:
بحث از مسائل علوم غریبه و حتی فراروانشناسی در همدردی جایگاهی ندارد
دوستان من نمیتونم باور کنم زندگی کسی با دعا و طلسم نابود بشه . این افکار و اعمال خود ماست که میتونه زندگیمون رو به نابودی بکشونه یا اصلاح کنه . در مورد خواستگار هم همینطوره . این منافاتی نداره با اینکه دعا کنیم تا خدا همسر خوبی قسمتمون کنه . خرافات رو با اعتقادات مخلوط نکنیم .
یه دور حرفهایی که با پسر تو جلسات خواستگاری میزنی رو با یکی از دوستان نزدیکت مرور کن ببین سوتی چیزی نمیدی ؟
شکل ظاهر خونتون ، نوع چیدمان وسایل خونتون...حرفهای پدر و مادرتون رو نگاه کن ببین تو ذوق نمیزنه؟
باید یه ناظر بی طرف بیاد مشکلتونو پیدا کنه
مریضی ایرادی چیزی نداری که وقتی به خواستگارت میگی بپره؟
شما هنوز سنتم کمه...ماشالله این دهه هفتادی ها دارن پسرهای دهه شصتی رو درو میکنن :))
سلام
میشه یکم بیشتر توضیح بدین که در اکثر موارد چطور میشه که کنسل میشه؟ از شروط ازدواجی که خانوادت میزارن و یا مهریه مورد نظر شما و کلا بیشتر سر چه موضوعی هست که بهم میخوره؟ کلا انتظارات خودت از همسر ایندت چی هست؟
حالا شما که سنی نداری دوست عزیز ولی خوبه که به فکر حل مشکل افتادی
به نظرم اگر میخوای مشکلت حل بشه باید دقیق تر مساله رو بیان کنی. یکی از خواستگاریها رو به عنوان نمونه تعریف کن که چه صخبتهایی رد وبدل شد وچرا بهم خورد
از خانواده خودت و خواستگارت بگو. در یک سطح هستید. پدرو مادرتون چطوری برخورد میکنن با خواستگار و غیره
من خانواده بسیار ساده ای دارم خودمم خیلی بهانه گیر نیستم خواستگار خودش یا خانوادش میاد منو میبینن ناراضی میشن من هرچی طرف مقابل میگه قبول میکنم تنها نقصی که تو خودم میبینم کمی چاقم که اونم کمی
- - - Updated - - -
بنده خودمم دوس ندارم زوم کنم خانوادمم خیلی این موضوع عنوان میکنن بنده تا میخوام بحال خودم برم ٢ماه میشه خواستگار میاد کار بجایی کشیده که به خدا میگم یا نیاد کسی یا میاد بشه تموم شه خسته شدم از بس نشد. خانوادمم انگار خسته شدن سر اخری که ٣هفته پیش بود حتی پسره فرزند طلاق بود کارگر بود ولی راضی بودن بنده هم باپسره صحبت کردم حتی گفتم درس نمیخونم اگه ناراضی هستید ولی اینم گفت نه