-
شما سنی ندارید خانوم ، بکشید بیرون از این قضیه تا فرد مورد نظر به پاتون بیفته ،تا خودشو به حداقل استانداردهای مورد نظر شما برسونه، لعنت به عشق که مثل تریاک ادمو موعتاد خودش میکنه
چرا مهریه کم برداشتید ؟
تو این مملکت که بند تونبان پسرها بسیار شله باید مهریه متناسب و معقول برداشت ، مهریه تنها سلاح شماست که بتونید عین آدم طلاق بگیرید. به هر حال محکم باشید و رک بگید باید استانداردهای شما رو رعایت کنه ، باید ترک کنه و سالم بشه ... وگرنه ترکش میکنید .
هر چه زودتر به این قضیه رسیدگی کنید بهتره
در مورد باکرگی هم فکر میکنم یه سری درمان هست نمیدونم دقیقا ولی حتی باکره نبودن هم هیچ ایرادی درش نیست ، محکم باشید و یه عمر زجر نکشید ! تنها بودن بهتر از بی ارزش بودنه
-
خواهر خوبم شما دختر سر به هوایی بودید که عاشق یک پسر لا ابالی شدید . . الان هم دارید تاوان اشتباه خودتون رو پس میدید . پدر شوهرتون با اون کارش داشته شما رو از چاهی که درش می افتادید نجات میداده ولی شما نگرفتید . حتی اگر اون اقا یه پسر لا ابالی هم نباشه شما با وجود اختلاف فرهنگی و اعتقادی فاحشی که دارید نمیتونستید زندگی خوبی داشته باشید . شما یک ازدواج اشتباه داشتید . و الان یک خانم هستید و باید اینو بپذیرید . اینکه دوستان میگند دکتر خوب هست و فلان یعنی چی ؟ شما گناهی مرتکب نشدید که بترسید یا حجالت بکشید . شما یک انتخاب اشتباه کردید . حالا یا پای انتخابتون وایستید یا طلاق بگیرید . ولی با توجه به اعتیاد ایشون و اختلاف فرهنگی عمیقی که بینتون هست . سازش کمی مشکل هست . ایشون فقط به خاطر اینکه خونه خواهرتون رفتید با شما بد شدند ؟
-
اوهوم
بله بخاطر رفتن خونه خواهرم بهونه پیدا کردن ک من زن حرف گوش کنی نیستم خانواده گرگشم حمایت کردن چون از اول نمیخواستن همش پیغام میدن برو مهریتو ببخش طلاق بگیر ... تفکری بازاری دارن منو خونه هر ننه قمری تو فامیلاشون بردن حتی ختم پدر شوهر خاله شوهرمم بردن بعد انقد خودخواه بودن دختر خاله من فوت شد یه تسلیتم نگفتن چ برسه به اینکه توو مراسما بیان...در مادرش بجا اینکه واسته آشتی بشن هی نمک پاشید نامزدم اربعین رفت کربلا یه حلالیت از من نگرفت.مادرش به من میگه هرجایی بودی خونه خواهرمو هرجا میدونستن
-
سلام عزیزم
منم مثل شما یه خانمم و دغدغه های قبل از ازدواج رو میدونم ... در مورد اینکه دوستان میگن عیبی نداره دوشیزه نیستی باید بگم یا دوستانی که اینطوری راهنمائی میکنن یا دختر نیستن یا اینکه دغدغه ها و مشکلات یه زن مطلقه توی جامعه رو نمیدونن ... باورت میشه وقتی مجرد بودم مزاحمت های خیابانی کمتری داشتم و الان اوضاع جامعه به قدری به سمت انحراف و فاحشه گری کشیده شده که بعنوان یه زن متاهل از امنیت کمتری نسبت به یه دختر مجرد برخوردارم :47:
بهتره فعلا شما هیچ اقدامی نکنی ... اگه میخاد طلاق بده خودشون برن اقدام کنن چون شما که قصد جدایی نداری :81: ... ولی با اینکمالاتی که از همسرت گفتی تغییر دادن ایشون کاری بس دشوار است ... عضو انجمن آزاد بشو تا بتونی از راهنمائی های مشاورین سایت استفاده کنی ... چون مشکلت کمی پیچیده ست و احتیاج به یه متخصص داره
توکلت به خدا باشه عزیزم...
-
سلام غزل جون
این آقا به ظاهر مذهبی و مقیدن؟(البته منظورم به ظاهر هست)
-
عزیزم فقط یه بیت شعربرات مینویسم مطمعنم مشکلت حل میشه اگه بهش معتقدباشی
جزتوکل برخداسرمایه تی درکارنیست/هرکه راباشدتوکل کاراودشوارنیست
توکلت فقط به اون بالاییه باشه همین!
-
عزیزم شما تعریف عشق و مقدس بودنش رو برای خودت تغییر بده.ایتکه هرچی دیدی چشم پوشی کنی و بگذری اصلا وفاداری و تقدس رو نشون نمیده.انگار که دیدی بدن شوهرت زخم داره اما توجه نکردی.حالا عفونتش همه زندگیتونو گرفته.
حق داری دوسش داشته باشی ولی مطمئن باش وقتی کنار یه آدم حسابی قرار بگیری همین روابط عاطفی برات پیش میاد.همین احساس دلبستگی تعلق پیش میاد.خیلی بیشتر.خیلی شیرین تر.کسی که به خواسته هات و به سبک و روش زندگیت احترام بذاره.و هواتو داشته باشه.
این شخص نه برای عقاید تو احترام قائله.نه خودش و نه خونوادش کوچکترین احترامی بهتون گذاشتن.
انقد وقیحه که پیش تو مواد کشیده.
انقد وابسته به خونوادشه که نمیتونه خودشو از اونا جدا کنه.
فرض کن الان هم آشتی کردین و عروسی کردین.بعدا یه بهونه دیگه پیدا میکنه که اذیتت کنه.که آزارت بده.میدونه از جدایی میترسی بیشتر سوءاستفاده میکنه.
زندگی آدم بیشتر ارزش داره که بخواد انقد با سختی و تلخی بگذره.
دیگه خونوادت با خونوادش فعلا تماس نگیرن.دست بالا رو بگیرین.خودتونو ضعیف نشون ندین.
زن ناز بوده و مرد نیاز.وقتی این تعادل بهم بخوره همین میشه که مرد دیگه از انجام هرکاری ابایی نداره.
من تا الان ندیدم زنی با التماس و درخواست تونسته باشه مرد رو به خودش علاقمند کنه.حقیقتا ندیدم.پس بلند شو.عزت نفستو تقویت کن.از هیچی نترس.بالاتر از سیاهی که رنگی نیس.مطمئن باش اگه خودت نترسی میتونی زندگیتو ترمیم کنی.
اگه کسی تو خونوادت داری دلسوز و عاقل باهاش صحبت کن و مشکلتو بگو.یا میتونی بری مشاوره و مشکلتو بگی بعد یه جلسه با مادر یا خواهرت بری تا اون به روش خودش موضوع رو بهشون بگه.
چقد این خونواده وقیحن که پیش پیش پیغام فرستادن برو مهریتو ببخش.تو جوابشونو نده.بذار هرچی دوست دارن بگن.
اما خودتم اشتباه داشتی.هم از مسائل مهمی چشم پوشی کردی هم حداقل انقد شوهرت بهت احساس و عاطفه پیدا نکرده که لااقل اون طرفتو بگیره.یعنی خودتم نتونستی شوهرتو به خودت وابسته و نزدیک کنی.
نترس.به خودت احترام بذار.تو کار درست رو انجام بده.انشالله نتیجشم خوب خواهد بود.
لازم هم نیس بگی مثلا آخوند.بگی آخوند هم گویای موضوع هست.