نمایش نسخه قابل چاپ
خانوم دکتر پروگنوز معروف هستا!!!!!پروگنوز این رابط ضعیف اما لطفا به مشاور مراجعه کنید ....اخه اردواج که گروکشی نیست!!!!این همه بحث مالی برای چیه؟؟؟؟همه ناراضین نمیدونم چرا!
- - - Updated - - -
خانوم دکتر پروگنوز معروف هستا!!!!!پروگنوز این رابط ضعیف اما لطفا به مشاور مراجعه کنید ....اخه اردواج که گروکشی نیست!!!!این همه بحث مالی برای چیه؟؟؟؟همه ناراضین نمیدونم چرا!
خودمم گیج شدم خسته شدم اخه چقدر تلاش کنم من یکطرفه فعلا تمرکزمو میزارم رو درسم تصمیم دارم هیچ پولی هم ازش نگیرم دیگه حتی دیگه میخوام به بهونه درس خوندن نبینمش هم تا کمکم وابستگیم کم بشه امروزم اصلا بهش زنگ نزدم دیگه نمیزنم قبلا هفته ای زکبار میومد حالا شده 3هفته یکبار اعتراضم میکنم میگه واسه تو کار میکنم والا ماکه چیزی ندیدیم
سه هفته یه بار اونم توی دوران عقد فقط همدیگه رو میبینید؟!!!!! خوب از این واضح تر اون داره بزور با شما زندگی میکنه!
این نشون میده هیچ اشتیاقی از با شما بودن نداره و هیچ لذتی نمیبره این بر میگرده به همون اصرار یه طرفه شما برای ازدواج. و انتخاب احساسی و نامناسب شریک زندگیتون.
بهتره تا این مسائل رو حل نکردین به هیچ عنوان زیر یه سقف نرین!
خوب اخه فقط با اصرار که نمیشه یه مرد راضی کرد حتما اوایل محبتی هم بوده!الهه خانوم؟چی شد ازدواج کردید!؟یعنی دوستون نداشت؟شاید بشه اون احساسات گذشاه رو احیا کرد
دیگه همه چی تموم شد واسه من الان بهش زنگ زدم حالشو بپرسم بعد گفتم دلت واسم تنگ نشده کلی دعوام کرد چرا نمیری درستو بخونی زنگ زدی چرت و پرت میگی واقعا یعنی اینا چرت و پرتن بعدشم اس داد هرچی فحش بود بارم کرد که اگه اذیتم کنی زنگ میزنم به خانوادت خیلی دلم گرفتهواقعا قانون سوم نیوتن تو این دنیا برقراره هرچقدر من دوسش دارن اونم همونقدر ازم متنفره منم بهش اس دادم که نترس دیگه همه چی بینمون تموم شد عمش میگه درس بخون ولی نمیدونه درس ارامش میخواد یه ذهن اروم میخواد کاش اینا همش خواب بود الان بیدار میشدمو هنوز مجرد بودم ای کاش حداقل تو مجردیم یکم خوش میگذروندم بعضی وقتا میگم ولش کن بذار منم برم واسه خودم خوش بگذرونم
الهه خانوم رابطه یه طرفه واقعا دردناکه ، شما از هر روشی که میتونستی استفاده کن جذبش کنی ،سعی کن با زبون خودش حالیش کنی خوشحال کردن تو براش چه مزیت هایی داره ، اینکه زنی داشته باشی که عاشقت باشه چه مزیت هایی داره ، به زبون بازاری سود و زیان رابطه و جداییتون رو بهش بگو ، تهدیدش کن بگو طلاقت بگیرم عین اب خوردن دوباره ازدواج میکنم و خودتو ارزشمند نشون بده ، برو پیش اونهایی که ازشون حرف شنوی داره بهشون بگو باهاش صحبت کنن ، ازش بخواه برین مشاوره ، بهش بگو برین پیش بهترین مشاوری که خودش خواست هر چی اون گفت هر دو بپذیرین ... نشد دیگه بی خیال شو برو از زندگی لذت ببره ، تو کشور ما متاسفانه ادمها یاد نمیگیرن کی ازدواج کنن ! ادم باید وقتی پخته شد ازدواج کنه که اینطور در دیگران خلا عاطفی ایجاد نکنه ، پختگی همن به سن نیست ! به نظرم شما زیادتر از حدت در رابطه التماسشو کردی ... شما از نمای دور هم بخوایم بگیم همه جوره سرتر از ایشون هستی و بنابراین برای محبت دیدن التماسشو نکن. :305:
الهه جان خیلی ناراحت شدم...
الهه به نظرم یه مدت همه چیز رو ول کن اصلا یه مدت فکر کن هنوز مجردی و چنین فردی تو زندگیت وجود نداره...اصلا باهاش در تماس نباش اینطوری از حجم احساسات خودت هم کم میشه و بهتر میتونی یه چاره ای پیدا کنی...آخه این راهی که تو پیش گرفتی جواب نمیده مگه تا الان داده؟؟ اون همش ازت فرار میکنه تو میری دنبالش اما خبر نداری که معلوم نیست که چه موقع کم بیاری..
دوست عزیز خانم الهه..:72:
اول امیدوارم حرفام اذیتتون نکنه اما دلم میخواد بدون ملاحظه حرفام رو بگم شاید به یه تصمیم جدی از جانب شما منجر بشه..من به عنوان یه مرد کاملا حس میکنم که این آقا شمارو نمیخواد..ایشون از جنبه مالی و جنسی کارش با شما تموم شده و الان میخواد جوری رفتار کنه که شما خودت بدون دردسر ول کنی بری..اینکه میگی یه خونه خالی رو واسه خوش گذرونی با دوستاش نگه داشته مشخص میکنه که چرا ایشون سه هفته یک بار اونم توی دوران عقد یاد شما میفتن...احتمالا نیازشون رو اونجا برطرف میکنن ..مورد دیگه اینکه با این اختلاف سطح تحصیلی که شما دارین و رفتار اون آقا و تلاشش در خراب کردن همه چیز ..ادامه دادن شما به نظر من در شرایط موجود یه جور مرگ تدریجیه..بهتره با ایشون برین پیش یه مشاور خوب و واسه ادامه دادن یا جدا شدن تصمیم بگیرین
عزیزم اینکه گفتی میخوای فعلا کاری به کارش نداشته باشی تا امتحان تخصصتو بدی فکر خیلی خوبیه..
اما
امتحانت کی هست?
اگر امتحانت همین نزدیکیهاست که چه بهتر فقط روی درست تمرکز کن وبعد از امتحانت برو پیش مشاور تا برای اولین بار خیلی جدی وباقاطعیت برای رفع مشکلت قدم برداشته باشی...
تااون موقع هم سعی کن هیچ تماسی باهاش نداشته باشی...
والبته مواظب باش دیگه باج هم بهش ندی(کمکهای مالیت بیشترشبیه باج دادنه برای موندن این زندگی تا تجربه کمک های زن وشوهری)
ولی اگر زمان زیادی تاامتحانت مونده....عمر خودت رو بیشترازین برای این مرد نذار وهمین روزا برو پیش مشاور...اگه اون نیومد هم اصرارنکن بهش...خودت برو..شاید بااین اتفاقایی ک گفتی افتاده همین حرفهای خودن برای مشاور کافی باشه
الهه خانوم سلام دوباره.
میگم خوب خانوم دکتر به نظرم شما خودتون هم به خودتون کم لطفی میکنید.....نشستید تو خونه؛کار که نمیکنید!یکی هست که توانایی یا موقعیت کاری نداره اما شما شرایطتش دارید و نشستید همین شمارو توچشم همسرتون ضهیف و نیازمند میکنه!با تمرکز درس نمی خونید که اول به خودتون و بعد به اون ثابت کنید برای خودتون و علاقتون دارید میخونید.
نشستید پای تلفن زنگ میزنید توهین میشنوید با چشم گریون میشینید سر کتاب!
صبح به صبح ناهار ببرید کتاب خونه علوم پزشکی اونجا بقیه رو ببینید هم دوباره یاد ارزش هاتون میفتید هم با دوست های جدیدتون درس بخونید....3 روز در هفته هم 1 ساعت برید باشگاه.اولش سخته اما همین که برنامه پیدا کنید اروم میشید و همسرتون هم حس میکنه خودتون پیدا کردید.
اخه خانوم دکتر با این وضع شما قبول نمیشید تازه یه شکست و ناراحتی هم به مشکلالتون اضافه میشه؛شما باید روزی 12 یاعت بخونید اخه.