-
:58::311::58:
باز شروع شد داستان همیشه تکراریه مادرشووهر و عرووس هیچوقتم تمام نمیشه من یکی میترسم عروسا و مادرشوهرها اون دنیا هم بیوفتن ور دل هم:58::311:
درود بانو
ول کن بابا تورو خدا ببین زندگیتو داری چجوری خراب میکنی بشین زندگیتو کن شوهر به این خوبی و آقایی داری اینقدر دوست داره ناراحت باشی همه تلاششو میکنه خوشحالت کنه و دنبال دلیلی میگرده لبخند بیاره توی چهرت.خودش پیشنهاد میده به شما برید شهرشان خانوادتو دوست داره بهشان احترام میزاره برای خودت سنگ تمام میزاره خدایی شوهرت خیلی آقاست قدرشو بدون که همچین شوهری توی این دوره زمانه خیلی کم پیدا میشه:104:
1.هیچوقت بخاطر شخص سوم زندگی خودتو خراب نکن :81:
میخواد مادرشوهر یا پدرشوهر یا خواهر شوهر برادر شوهر یا خانواده خودت یا اطرافیان یا جاری یا هرکس دیگه ای باشه مهم نیست دودستی بچسب به زندگیت اینو از من داشته باش از فرمایش ائمه استفاده میکنم که میفرماین یه زمانی میشه که نگهداشتن دین مثل این میماند که آهن داغ را در دستانت نگهداری بنظرم توی این دوره زمانه نگهداشتن زندگی مشترک ه اینجوری شده پس به هیچ عنوان کاری نکن که زندگی عاشقانه ای که داری از نظر کیفیتی افت کنه.ازش لذت ببر توی زمان حال زندگی کن حیف نیست وقتی که میتوانی به دادن عشق به شوهرت بزاری به اینجور مسائل به هدر بدی؟!!!
2.با نوشته بانو ریحانه:72: موافقم سعی کن با سیاست بیشتری رفتار کنی بعضی وقتها قبول کنیم ماهم یکم بی انصافی میکنیم خودمو میگم اولیش پیشگویی و ذهن خوانی میکنم که این درست نیست انصاف باید نگهداشت
http://www.hamdardi.net/thread-154.html
بانو زندگی موفق:72:از تجربیات ایشون استفاده کن.پست هایی که میزارن برای مراجع واقعا مفید و کارساز هستش.تجربه بسیار بالایی دارن.حساسیت ها زیاده کم کم درست میشه خوب از یکطرف هم باید دید شما اولین نفری هستی که وارد این خانواده شدی تا حالا عروس و یا داماد نداشتن تا بدونن چجوری بهتره برخورد بشه.دل مهربانی داره مادرشوهرت فقط مهارت ارتباط صحیح با عروس را بلد نیست وگرنه همینکه آش درست کرده برای شما که سرما خوردی نشان از محبتشه.
در مورد اینکه دخالت میکنن بیشترش از روی دلسوزیه فکر میکنن فرزندانشان نیاز دارن تا راهنمایی بشوند و یکمقدارشم دیگه مربوط میشه به حسودی زنانه:58:
بقول خواهرم:چیزی را که نمیشه تغییر داد قبولش کن.باور کن توی همین تالار یه جستجو بکنی هستند عروس هایی که وضعشان به هیچ عنوان قابل مقایسه با شما نیست و توی دور اطراف هم این وضعیت اکثرا برای بیشتر عروس ها وجود داره.با سیاست و کسب مهارت ارتباطی سعی کن این رابطه را مدیریت کنی.
در اخر انصافا حیفم اومد اینو نگن اخلاق خوبی داری و مهربان هستی.سعی کن روی صبوری خودت بیشتر کار کنی به مرور زمان جایگاه ها بهتر مشخص میشه و رابطه ها بهتر میشه اندکی صبور باشید.
پ.ن:بشخصه نظر من اینه زندگی خیلی کوتاهتر از اونیه که وقتی که میتوانی به دوست داشتن و عشق ورزیدن به عزیزان و افرادی که دوستشان داری بگذرانی بدینصورت به هدر بره.بذر عشق بکاری عشق درو میکنی و بذر نفرت و کینه بکاری نفرت و کینه:72:
-
مرسی واحد عزیز خیلی ممنون از نظرلطفتون. درست مادرشوهرم ابراز محبت هم میکنه هرچی برا خوارشوهرم بگیره حداقل بیشتر برام نگیره کم هم نمیگیره از این بابت قدر دونش هستم ولی عوض کاراش انتظارش هم بیشتر میشه به فرمایش شما موافقم اون هنوز با این موضوع کنار نیومده که دیگه پسر کوچولوش بزرگ شده و یه زندگی مستقلی داره.مشکلم بیشتر بخاطر اینه.ولی خدا میدونه تاحالا نشده کوچکترین بی احترامی بهشون بکنم وخودش هرجا میشینه از صبوری و ارومی من تعریف میکنه.وهیچوقت با تندی به شوهرم از بدی خوانوادش نگفتم اگه گفتم فقط گفتم ببخش من اینوطور درمورد خانوادت حرف میزنم ولی از فلان کار یا فلان برخوردشون خیلی ناراحتم.اونم با مهربونی از دلم در میاره.اما میخوام بدونم نکنه تا اخر همینجور بمونم با دو تا بچه برم ازشون اجازه یا مشورت یه کاری بگیرم
و مرسی خالقزی عزیز که با روحیه شاد جوابمو دادین شما اگه جای من بودین شاید متوجه میشدین که یکم واقعا سخته بخوای همش ارامشتو حفظ کنی وصبوری کنی.درسته حق باشماست همه با یه برخورد اخلاقمو میفهمن ومیگن خیلی مهربونی ولی خودم حس نمیکنم چون هر ادمی یه صبری داره.اگرم سکوت میکنمو ناراحتیمو بهشون نشون نمیدم فقط و فقط بخاطر شوهرمه که اون منو درک میکنه فقط میترسم یه روز. واقعا قاطی کنمو با شوهرم هم لج کنم.
-
عزیزم زیاد حساس نشو سعی کن زیاد رو رفتاره مادرشوهرت زوم نکنی چون فقط خودتو اذدیت میکنی فک میکنی اگه جوابشم بدی اون میخواد عوض بشه یا تغییر بکنه مطمعن باش اشتباه میکنی چون اون دیگه رفتار واخلاقش همینه ونمیتونه عوض بشه منم مشکله تورو دارم وداشتم حتی شوهرم با مادرش دعوا کرد سره رفتارش اونو متوجه اشتباهش کرد ولی چیزی عوض نشد فقط خوودمو وشوهرم ناراحت شدیم فقط تنها راهه حلش اینه که کمتر رفت وامد کنی منم این کارو میکنم اعصابم ارومتره
- - - Updated - - -
عزیزم زیاد حساس نشو سعی کن زیاد رو رفتاره مادرشوهرت زوم نکنی چون فقط خودتو اذدیت میکنی فک میکنی اگه جوابشم بدی اون میخواد عوض بشه یا تغییر بکنه مطمعن باش اشتباه میکنی چون اون دیگه رفتار واخلاقش همینه ونمیتونه عوض بشه منم مشکله تورو دارم وداشتم حتی شوهرم با مادرش دعوا کرد سره رفتارش اونو متوجه اشتباهش کرد ولی چیزی عوض نشد فقط خوودمو وشوهرم ناراحت شدیم فقط تنها راهه حلش اینه که کمتر رفت وامد کنی منم این کارو میکنم اعصابم ارومتره
-
رفت و. آمد نه کمش خوبه نه زیاد
باید همه چی به اندازه باشه
-
خب مشکل من همین رفت وامداست نرم میخوان ناراحت بشن چرا زود به زود بهشون سر نمیزنم حداقل هفته دوبار باید سر بزنم.امدورفت بیرون شهر حتما باید مستقیم خداحفظی کنیم.مشکل بزرگم اینه خونمون نزدیکشونه اگه فاصلمون یکم بیشتر بود خیلی بهتر میشد بهونه اورد. شما که تجربه سیاست دارین و بهونه رفت وامد کم به منم اموزش بدین لطفا
-
خب هفته ای دوبار برو اما یه بارش نیم ساعته باشه
این قدر هم سخت نگیر
-
زندگی موافق ممنون از نظرتون ولی من دارم میگم که شاید به هوای یساعت دوساعت برم ولی میگن صبرکن شوهرم بیاد بعد باهم میرین. شوهرم ساعت 5میاد حداقل زودش دیگه بعد اونم میگن شام بمونین.
خیلی ناراحتم میدونم الان میگین خودم مشکل دارم ولی بخوام زیاد اسرارکنم که نه برم فلان کار دارم بر میگرده بهم میگه خونه ای که دونفر ادم داره چه کاری داره ناراحت هم میشن اینجوری بدتر.تازه من دوست ندارم تنها برم اونجا اینطوری هم عادت کنن. میگن مثلا بعدازظهرخودم برم عصری که شوهرم کارشو دانشگاهش تمام شد بیا تا شام بمونین.یامثلا روزایی که مادرشوهرم تدریس نداره از صبح برم.مادرشوهر یه ادم تحصیل کردست وشاغل باید خیلی درکش بالا باشه ولی چند بار به شوهرم گفت عروس مال منه تو چیکاره ایی.البته چند ماهی میشه دیگه تکرار نکرده عروس ماله منه.
من دوس دارم خودم با میل خودم برم نه اینکه ترس تو دلم باعث شه هولو ولای رفتن داشته باشم
-
خیلی دیگه داری سخت میگیری مادرشوهرت اونجوری هم که فکر میکنی نیست حداقل از خیلی از مادرشوهرهای دیگه بهتره.اگه شوهرت را دوست داری باید به مادرش هم احترام بزاری چون اون بوده که بذدنیا آوردش و بزرگش کرده و عین دسته گل تقدیم به شما کرده بعد اینه جوابش؟
من خودم با اینکه مرد هستم و متاهل ولی توی اینگونه موارد اکثرا طرف عروس ها را میگیرم ولی بعضی وقتها خدایی شما خانوما هم فقط غر غر غر میزنین و گیر میدین :97: مگه فقط شما توی این وضعیت هستی که داری اینجوری میگی یه چرخی بزن توی تالار همدردی خودت متوجه میشی.بعدشم شما فکر میکنی خودت مثلا بدون اشتباه هستی و بقیه اشتباه میکنن و گناه از بقیه هستش و شما بیگناهی؟
والا توی دوستام و اطرافیانم هستند مردهایی که باید همراه همسرشان هفته ای 4یا 5 بار حتما به خانه مادرشان سر بزنن شما جای اونا بودی پس چیکار میکردی؟
باز بشین غر بزن و گیر بده به همه چی ببینم تهش به چه نتیجه ای میرسی
- - - Updated - - -
شما بیشتر بدرد عروسک بازی و خاله بازی میخوری تا اینکه یه بانوی متاهل باشی و بتوانی محیطی ارام و همراه با آرامش برای خودت و شوهرت درست کنی
-
مادرشوهرتون دوستتون داره که میگه بیای خونمون خب شما ساعت 4 برو 5 هم همسرتون از محل کار میاد بعد با هم برمیگردید
این حرفش هم که میگه عروس ماله منه تو چی کاره ای از علاقش هست . مطمئن باشید
واقعا دوستتون داره
-
عزیزم( عروس مال منه تو چه کاره ای) یعنی این که واقعا دوستت داره و مثل دخترش میدونه . مادر شوهر خیلی خوبی داری . همینطور هم همسر خوبی . نشونه اینه که خودت هم خوبی . هفته ای دوبار خوبه . شما هم که خانواده ات پیشت نیستند . وتنهایی حوصله ات سر نمیره تازه باید ازشون ممنون هم باشی که دوست دارند پیششون باشی . باور کن خانواده هایی هستند که ماه به ماه هم دوست ندارند عروس بیاد خونه شون . اونو از خودشون نمیدونند . و دوست دارند پسرشون تنهایی بره . مادر شوهر فهمیده ای دارید . دوست داره محبت کنه شما هم مثل دخترش باش . با مادر خودت چطوری ؟ حرف بدی بزنه ناراحت میشی ؟ نه بازم مادرته .