-
عزیزم تعریف هایی که پدر شوهرت یا ماد ر شوهرت میکنه نصیحت نیست بلکه حرفهایی و محبت هایی هست که از ته دلشون در میاد به خاطر علاقه ای که به پسرشون دارند . همه پدر مادر ها اینجورین . فکر نکن فقط پدر مادر همسرت اینجورین . حتی خود شما چقدر بچه ات رو دوست داری ؟ سعی کن همراهیشون کنی . میدونم شما همسرت رو دوست داری . اونها رو از خوشبختی پسرشون مطمئن کن . اگه همسرت رو دوست داشته باشی باید خانواده اش روهم دوست داشته باشی . مهم نیست اونها چه جوری باشند . شما به خاطر همسرت باید بهشون محبت کنی . و هر چقدر بیشتر محبت کنی بیشتر در نظر همسرت عزیز میشی . هر اتفاقی هم بیافته هیچ وقت خونه ات رو ترک نکن . شما مهمان همسرت نیستی که با هر اختلافی بخوای خونه اش رو ترک کنی . اونجا خونه تو هم هست .
-
سلام دل عزیز ،هسته ی سیبم هم خوبه و تنها بهار زندگیمه از بودنش جون می گیرم باور کن یکی از بهترین کارهای زندگیم تولد همین هسته سیبم بوده و هست
به خدا مشکلم نصیحت و این حرفا نیست 7 سال رفتارهاشونو تحمل کردم بازم قطعا می تونم تحمل کنم
مشکل رفتار همسرمه که بغد از 7 سال روم دست بلند می کنه و تازه طلبکارم هست
و اینکه واسه حرف به این کم اهمیتی ایجوری تحقیر بشم و با رفتارش باعث بشه که از خانواده اش بی زار بشم مثل همیشه
خانواده همسر من اصلا بد نیستند ولی رفتارهای همسرم همیشه باعث شده که کینه ای عمیق تو دلم ازشون داشته باشم همیشه دلم خواسته که نباشند اینا در حالیکه وقتی همسرم نیست واقعا دوستشن دارم ولی در کنار همسرم نمی تونم تحملشون کنند
همسرم الان زنگ زده حال و احوال کنه ولی اینقدر سرد حرف زدم که فکر کنم پشیمون شد از زنگ زدنش واقعا با چه رویی زنگ می زنه
اگه اونشب از خونه نمی زدم بیرون اتفاق خیلی خیلی بدی می افتاد بینمون که قابل جبران نبود و به نظرم کار درستی کردم
هنوز جای انگشتاشو رو صورتم احساس می کنم بعد از این چه طوری ببخشمشم و اصلا باورش
خیلی حالم بده
ممنون که راهنماییم کردید دو روزه می خوام اینجا پست بذارم ولی بهم پیغام خطا می ده قوانین تالار تغییر کرده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
سلام
اول می شه بگید قانون تالار تغییر کرده؟ چوان وقتی دو تا پست پشت سر هم یا با فاصله زمانی می ذارم پیغام خطا می ده؟
بعد از اونشب دوباره امشب دعوامون شد و خیلی بهم بی احترامی کرد
خیلی ازش شکسته هر چی ا ز هانش در اومد بهم گفت بهش می گم کار بد تو ارزش یه معذرت خواهی هم نداشت ولی دوباره حق به جانب شده و به من بد و بیرا می گه
عوض اینکه پشیمون باشه از کرده اش حق به جانب هم شده
طفلک پسرم خیلی ترسید من تو اتاق گریه می کردم با اینکه 15 ماهشه برام لیوان اب اورد با این کوچیکیش رفته برام شکلات اورده می ذاره دهنم
بعدم با ترس خوابید د
بهش گفتم از تو و این زندگی متنفرملم برای بچه ام می سوزه
اگه پسرم نبود یه لحظه هم زندگی نمی کردم بهم خیلی ناراحتی برو منم گفتم اینجا خونه منه تو خیلی ناراحتی برو
ترو خدا بگید مگه من چی بهش گفتم که این همه بهم کم احترامی کرد
حالا باید چی کار کنم
-
اقلیماجان !
مردهاهیچ وقت عذرخواهی نمی کنند مگر معدود مواردی.خواهش می کنم دیگه درمورد آن کارش باهاش صحبت نکن .فقط درعمل باهاش سردباش اون هم نه اینکه به رابطه جنسیتون ضربه بخوره نه فقط باهاش خیلی کم حرف بزن ونخند مطمئن باش اون الآن عذاب وجدان داره ولی این غرور لعنتی مردونه اش نمی ذاره که عذرخواهی کنه.لطفادیگه هم به خاطررفتاربدخانواده اش پاپیچش نشو چون مستقیم حرف زدن دراین مورد هیچ تاثیری نداره اینقدردلربایش شو که ناخواسته درمقابل آنهاطرف تورا بگیرد
-
اقلیما جان خیلی ناراحت شدم از ضربه ای که خوردی.
خیلی وقتا من به این موضوع فکر میکنم که همسرانمون فقط تا وقتی خوبن که ما خوبیم. روزایی که به خاطر تغییرات هورمونیِ ماهیانم اعصابم خرابه، نمی دونی که چه رفتارهایی از خودش نشون میده. از دستش به مرز جنون میرسم.
نمی دونم اگه جای تو بودم و بعد از 7سال زندگی از همسرم کشیده میخوردم الان چه رفتاری داشتم. یعنی میدونم چه رفتاری داشتم ولی نمی دونم درسته یانه. من متاسفانه یا خوشبختانه اصلاً بی احترامی تو کَتَم نمیره. یعنی اگه پاشو از حدش فراتر بزاره روزگارشو سیاه میکنم. می دونم که این رفتار از نظر این سایت و قوانین مشاوره اصلاً تایید نمیشه ولی شخصیت شکستهء آدم هیچ وقت ترمیم نمیشه. من متاسفانه آدم سرکشی هستم.
امیدوارم فراموشی بهت کمک کنه. سعی کن محلش نزاری. نه بحثی رو شروع کن، نه بحثی رو ادامه بده. بزار بفهمه که از رفتارها متنفری. یه مدت سعی کن خاموش باشی. تو همه چی. هم حرف زدن، هم توجه نشون دادن.
شاید با این رفتار حداقل خودت آروم شی.
-
سلام اقلیما جان
درروز سه تاپست فقط میتونی بزاری..امااگه مشترکین باشی محدودیت نداره
اقلیمای عزیز میدونم ناراحتی ودلت شکسته...امااگه میخوای اوضاع روبدترنکنی زودتربه خودت بیا...روحیه ات روبازسازی کن...بایدقوی بلشی به قول خودت به خاطرهسته سیب عزیزت
منتظرکلمه معذرت خواهی نباش...خب آقایون سخته واسشون...همین که زنگ زدحالت روبپرسه یعنی عذرخواهی...
گاهی لبخندیه مرد...حتی گاهی دادن یه لیوان آب بهت همون معذرت خواهی هستش....
سرسنگینی روبزارکنار...وگرنه هرروزبهونه ای پیدامیشه واسه دعوا...
مواظب زندگیت باش عزیزم
-
سلام دوست عزیز
سرگشته دوست درسته که مردها هیچ وقت عذرخواهی نمی کنن ولی سردی کردن هم جواب نمیده. می دونی این برام جالبه که می گی در رابطه جنسی باهاش سرد نباش اینکار خیلی سخته. وقتی تجربه خودم یادم میفته فکر می کنم تموم عالم و عوالمش هم نمیتونن غم آدمو تو اینحال تحمل کنن. فکر کن شوهرت سر چند تا حرف و چیز الکی کتکت زده باهاش سردی ولی عذرخواهی نمی کنه. دو روز بعدش ازت رابطه می خواد اگه نه بگی مساله ریشه دارتر میشه در صورت موافقت هم انگار به خودت خیانت کردی.اونم یه رابطه عالی می خواد همیشه فکر می کردم اینجور مواقع وقتی کبودی تنتو میبینه دلش چه حالی میشه. بعد موافقت هم اونقدر غصه دار می شدم که حتی نمی تونستم گریه کنم دلم برای دخترم می سوخت که نکنه آینده اونم اینجوری باشه و همونطوری که من دور از چشم مادرم لحظات سختی دارم اونم بی کس باشه.
بگذریم اقلیما جان مواظب زبونت باش مردها به نیشهای کلامی بسیار حساسند با کمی کنترل و مدیریت حرفات می تونی این لحظاتو به بهترین روزهای عمرت تبدیل کنی.
-
-
به نظرمن قطع رابطه ی جنسی یعنی طلاق.بعدهم مردهافوق العاده به این مساله حساس هستندواگرایمان ضعیفی داشته باشندیااصلاایمان نداشته باشندخیلی راحت به زنشون خیانت می کنند.خیییلی مومنهاشم زبونم لال ممکنه صیغه کنندبازن دوم بگیرند .اونوقت به قول معروف خربیاروباقالی بارکن.
-
سلام به همه مرسی که راهنماییم کردید
شوهر من هیچ وقت تو این 7 سال عذر خواهی نکرده
الانم که به تمام معنا حق رو به خودش داده
نمی دونم با ابن تنفری که تو قلبم ریشه کرده چه طور می تونم ادامه بدم
دلم اندازه همه ی این 7 سال گرفته اندازه روزی که زایمان کرده بودم و دریغ یه شاخه گل و محبتیا
اندازه روزی که هنوز 40 روز بچه ام نشده بود بهم گفت تو مادر نیستی چون بچه ات چند روز گرسنه بوده و تو ... اخه پسر من اولش خیلی سخت شیر منو خورد و خیلی زحمت کشیدم که شیر مادر بخوره
خدا می دونه چه قدر از خانواده اش متنفرم
خدایا چی داره دوباره به سر من بیاد
کی دیگه می خوام رنگ ارامش ببینم
رابطه جنسی دل بی غم می خواد عشق می خواد که من ...................
بهم کمک کنید این غم لعنتی از دلم بره
دلم برای هسته سیبم می سوزه
اگه اختلافات من و شوهرم دوباره از سر گرفته بشه نمی دونم چی به سر این بچه می اد
دیشب می خواستم سر باباش که نشسته بود از مردی و مردونگی پسرش تعریف می کرد داد بزنم و بگم غصه های دلمو ولی به خودم گفتم نکن اینا همونایی هستند که هزار بار ازشون ضربه خوردی
متاسفانه پدرشوهر من خوب بلد با پول دهن پسرشو ببنده
به خدا قسم اگه سرمو گرد تا گرد هم ببرند بازم شوهرم حق رو به اونا می ده