پنهان کاری ازدواج قبلی همسرم - چکار کنم (2)

سلام و وقت بخیر
من متاسفم برای این اتفاق که برای شما افتاده...اما من نظر خاصی نمیگم چون کارشناس نیستم..
اما یه سوالی از دوستان تالار دارم...و فقط این رو محض اطلاع میخوام بپرسم و هدف دیگه ای نیست..
چرا وقتی یه خانومی پست میزاره که در استانه ازدواجه و قبلا دوست پسر داشته یا ... اکثرا میان واکنش نشون میدن که باید صداقت داشت و همه چیزو گفت و اول زندگی اینجور نباش و حق زندگی با ارامشو نداره و ... مورد هزار افترا هم قرار داده میشه .. اما الان به این آقا راهنمایی میشه که اشکالی نداره زندگیتونو بکنید و ....بگذرین و گذشت کنید و ...
این دو گانه گی واقعا برای چیه؟
من از شما معذرت میخوام وسط تایپیکتون سوال دیگه ای پرسیدم....

دوست عزیزخیلی ناراحت شدم به خاطر احساسات بدی که الان داری این یه بحرانه که واقعا آزار دهنده است من کارشناس نیستم و نظرم، باور خودمه و نه کارشناسی. من به شما میگم که این چنین درگیری های روحی و ذهنی رو باید با خودتون حل کنید و نه ته نشین....اگر این مشکل واقعا قابل حل شدنه برای شما و همسر محترمتون، خب با ایشون سنگاتونو وا بکنید ، گذشت کنید از خطاشون و زندگی تونو بدون به خاطر آوردن این مسائل ادامه بدید. ..اما اگر این مساله حل نشه و فقط تو روح و روان شما ته نشین بشه و هرازچند گاهی یه هم بخوره و شما صرفاً به دلیل ترحم ، شرایطتونو تحمل کنید، خب این کار عقلایی نیست. شما هنوز خیلی جوانید و قرار نیست تا آخر عمرتون زجر بکشید. ..با خودتون روراست و صادق باشید. به قلب و و منطقتون رجوع کنید. آیا راهی برای گذشت از خطای همسرتون هست؟ یا اینکه راه رو در جدایی میبینید. به آرامش خودتون فکر کنید. ..بازم امیدوارم کارشناسان بیان و نظر دقیقی بهتون بدن. شاد باشین.

در جواب خانم آیدا بهرامی باید بگم اگه این گذشت نباشه که 95درصد طلاق می گیرن
برای هر مشکلی نمیشه فتوای طلاق داد که
آدم باید منطقی فکر کنه الان زندگی این دو نفر مشکل دیگه ای نداره که
خب به فرض جدا شن فکر کردید چه ضربه ای این خانوم میخوره با دو تا جدایی
و این آقا که همسرشون رو دوست داره به خاطر یه سری حدس و گمان ها خودش رو اذیت کنه که چی ؟....
از کنار هم بودن لذت ببرید و مهم الانه که همسرتون با شماست و بهتون خیانت نمی کنه

راستش من اصلا نمی فهمم شما چطور ازدواج کردین که نفهمیدین خانمتون قبلا ازدواج کرده و به قول خودتون یکی دو سال هم زندگی کرده.

تحقیق؟ پرس و جو؟ بکارت؟ هیچییییییی

شما از هیچی متوجه نشدید این خانم دو سال شوهر داشته؟ کسی که دو سال مرتب رابطه جنسی داشته باشه، فیزیک بدنش و همینطور رفتارش کاملا متفاوت و مشخصه.
شما اگر تحقیق کرده بودین بالاخره یه دوستی، همسایه ای، آشنایی ... یکی یه چیزی می گفت.
تو این چند سال زندگی یکی از اقوام و آشنایان هیچی نگفت؟

زمانی که باید چشماتون را باز می کردید، به یک ارتباط راه دور اینترنتی بسنده کردین و ازدواج کردین.
حالا هر روز کشف تازه ای می کنید.

الان یه عکس دیدید که مبلمانش شبیه جیهزیه خانم شماست، برادر خانمتون با لباس رسمی تو عکسه و گوشه لباس عروس هم دیده می شه.

خب می تونسته عروسی هر کس دیگه ای باشه. عروس را که ندیدید.
مبلمان هم اگر شبیه جهیزیه خانم شما باشه، دلیل نمی شه. مگه جیهزیه همسر شما استفاده شده بود؟

شرایطی که توش هستید خیلی سخته. می فهمم.
موضوع این نیست که این خانم قبلا ازدواج کرده یانه، موضوع اعتماد و باورهای شماست که هر بار یه قسمتیش فرو می ریزه و واقعا آزار دهنده است.

ولی نمی تونم بفهمم شما چطور بعد از 5-4 سال زندگی تازه اینها را فهمیدید و چطور از عکسی که خانمتون هم توش نیست، می گید عکس عروسی خانم منه.

:82:

آیدا جان،
کسی که هنوز ازدواج نکرده، بهتره که حقیقت را بگه. ازدواجی، دوستی، ... هر چیزی که فکر می کنه برای طرف مقابلش مهمه.
نه برای این که بکارت مهمه. بلکه برای این که اعتماد خیلی مهمه. پس هر چیزی که برای طرف مقابل مهم هست و به شما اعتماد کرده، باید راستش را بگی.

اما بعد از ازدواج اگر دروغی رو می شه یا مسائلی شبیه این پیش می آد، طرف مقابل اعتمادش که از دست رفته، حالا باید دید صلاح هست که زندگیش را هم از دست بده؟

طلاق موضوع راحتی نیست. کسی که یک ضربه به خاطر اعتماد بهش خورده، آیا تحمل ضربه ی بعدی، یعنی طلاق را هم داره؟
شاید کسی باشه که توانایی بخشیدن داشته باشه، توانایی فراموش کردن داشته باشه. برای همین هست که می گن راههای دیگه را هم بررسی کن.
اگر به این آقا می گن طلاق نگیر، به خاطر خودش هست. اول باید مطمئن بشه، طلاق در این شرایط به نفعش هست یا نه.

نقل قول:

---

خب به فرض جدا شن فکر کردید چه ضربه ای این خانوم میخوره با دو تا جدایی

---

والا اگر همه داستان اینطور باشه که من فهمیدم،
تنها چیزی که مهم نیست، ضربه اون خانومه!!
مگه زندگی و احساس آدمها اسباب بازی دست ماست، که هر کاری بکنیم، بعد بگیم بعد طلاق چی به سرش می آد؟ این آقا اگر خودش نتونه تحمل کنه و براش قابل بخشش و فراموشی نباشه و اذیت می شه، اصلا درست نیست که به خاطر زندگی اون خانم، بخواد تحمل کنه و عذاب بکشه. فکر کردین به ادامه این رشته و زندگی بچه هایی که تو این فضای بی اعتمادی و نارضایتی و افسردگی می خوان رشد کنند؟ زندگی چند نفر باید فدای فریبکاری این خانم بشه؟

به نظر من یکبار برای همیشه با همسرتون صحبت کنید و یکبار برای همیشه به یک نتیجه برسید و تموم....

اگر قرار براین شد که از هم جدا بشید که اینکار رو بکنید ..اما اگر قرار شد باهم بمونید پس به تصمیم خودتون احترام بگذارید یعنی دیگه جستجو تو گذشته خانمتون نکنید

و سعی خودتون روبکنید که فراموش کنید ...یعنی میخوام بگم دیگه این قضیه رو کش دار نکنید

درسته که همسر شما حقایقی رو از شما پنهان کردن و ناراحتی شما کاملا طبیعیه اما به این مدت که باهم زندگی کردید فکر کنید که همسر شما آیا تو این

مدت به شما وفادار بوده؟ خطایی نکرده؟؟ به من خیانت نکرده؟ گذشته هرچی که بود مهم الانه ...

بهرحال کلاه خودتون رو قاضی کنید و به یک نتیجه کلی برسید اینطوری که بخواید باهاش ادامه بدید ولی از اونطرفم مدام مشکوک باشی و با روح و روان خودت و

همسرت بازی کنی درست نیست...

عزیزم حالا یه اشتباهی کرده
هر چند خیلی بزرگه
و عموما آقایون جامعه ی ما پر از این اشتباهن
اما
تو نیکی میکن و در دجله انداز
بهش قول بده که زندگی مشترکتون رو بهم نمیزنی
و ازش بخواه همین الان سیر تا پیازو بگه
تا با فکر راحت زندگی کنی
نمیشه که همش مشغول این مسئله باشی

مطمئنش کنی راستشو میگه به چنین شوشوی خوبی

بعضی وقت ها حقیقت رو ندونی بهتره
ببین قبل از ازدواج چشمها باید باز باشه و بعد ازدواج بسته
من به خانم و اقا بودن کاری ندارم
ولی اگه ازدواج کردی و مشکل هم مال گذشته است و به زندگی الانت لطمه نمیزنه و میتونی ازش بگذری بگذر
اگه واقعا طرفت ارزش زندگی رو داره بهش اعتماد کن و باهاش زندگی کن ولی به شرط صداقت بعد از این
مطمئن باش یه روز خودش همه چیز رو واست تعریف میکنه
ولی واقعا اگه دونستنش بهت کمک نمیکنه ندون بهتره

شیدا جان عزیزم یه طوری میگی فریب کاری این خانم که دیگه شوهرش هم میلش نکشه برع سمتش
ما که قرار نیست مردم رو از زندگیشون سرد کنیم
ما که مطمئن نیستیم چه اتفاقی افتاده
شما مطمئنی ایشون ازدواج کرده و هروز رابطه جنسی داشتهیا
شاید نامزد کرده ولی چون معیارهاش با ایشون متفاوت بوده یا به هزار و یک دلیل دیگه اصلا سمت نامزدش نرفته و با هم رابطه ای نداشتن
چرا که اگه رابطه گرمی داشتن که اصلا کارشون به جدایی نمی کشید

من که می گم این موضوع نشدنیه "زندگی موفق" جان.
آخه مگه می شه دختری ازدواج کنه، یکی دوسال زندگی کنه. بعد جدا بشه و برای ازدواج مجددش، داماد هیچی نفهمه؟ هیچ کس هم هیچی نگه؟
4 سال هم زندگی کنن و بازم هم از کسی چیزی نشنوه و نبینه؟

ولی خب این آقا خودشون می گن داستان اینطوریه.

نقل قول:

---

با اینکه میگه من زندگی نکرده ام ولی دلایلی من دارم که حداقل 1 الی 2 سال قبلاً زندگی کرده.

---

من فکر می کنم آقای yek-ashena زیاد حساس شدن و دنبال این هستند که ثابت کنن چنین قضیه ای بوده به خاطر همین ناخودآگاه همه چیز رو سندی مبنی بر این قضیه می بینن
بهتره فکر کنید حرفای همسرتون درسته و بهش اعتماد کنید و دنبال این باشید زندگیتون بهتر شه و از زندگیتون لذت ببرید